شناسهٔ خبر: 42708709 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: طرفداری | لینک خبر

تنگسیر صادق چوبک

سامرست موام

صاحب‌خبر -

تنگسیر نخستین رمان صادق چوبک است که در سال ۱۳۴۲ شمسی منتشر شده‌است. ماجرای رمان در تنگستان، دواس و بوشهر می‌گذرد. این رمان بر اساس واقعیت نوشته شده‌است؛ اسامی افراد نیز واقعی هستند.

سال‌ها پیش از صادق چوبک کتابی با عنوان «انتری که لوطی‌اش مرد» را خواندم. داستان تقریبا کوتاهی که جذب آن شدم. داستانی که قطعا شما را به دنبال دیگر آثار صادق چوبک می‌کشاند. در این داستان نویسنده چنان با جزئیات و ریزبینی به حالات و رفتار حیوان می‌پردازد که گاها در طول داستان ممکن است متوجه نشوید که این همان حالات و رفتارهای خود آدمی است. که شاید نویسنده با استفاده از نمادها ما را با آن آشنا می‌کند. صادق چوبک به خوبی و با ظرافت از پس جزئیات برمی‌آید. خلاصه بگویم، قبل از خواندن کتاب تنگسیر پیشنهاد می‌کنم اول داستان «انتری که لوطی‌اش مرد» را بخوانید.

داستان تنگسیر، قصه‌ای گرم و دلنشین از دل جنوب ایران است. از شروع کتاب به بوشهر سفر می‌کنید. گرمای نخل‌ها، لباس‌ها، گویش‌ها، هوای آفتابی، لنج‌ها، و هر خط و کلام با مهارتی نوشته شده که شما را درگیر خط‌های داستان می‌کند. توصیفات دقیق و قوی و گاها بریده بریده از محله‌های بوشهر، فضاها، گویش زیبای جنوبی و گفت‌وگوهای تاثیرگذار داستان از نکات برجسته و منحصر به فرد آن محسوب می‌شود. به طوری که حس می‌کنید یک نفر قصه قهرمانی جنوبی را برایتان تعریف می‌کند که البته شیوه داستان‌گویی آن به هیچ وجه به قول کتاب‌خوان‌ها آبگوشتی و هندی نیست!

شروع کتاب تنگسیر چنین است:

هوای آبکی بندر همچون اسفنج آبستنی هرم نمناک گرما را چکه چکه از تو هوای سوزان ور می‌چید و دوزخ شعله‌ور خورشید تو آسمان غرب یله شده بود و گردی از نم بر چهره داشت. جاده «سنگی» کشیده و آفتاب تو مغز سرخورده و سفید و مارپیج از «بوشهر» به «بهمنی» دراز رو زمین خوابیده بود. جاده خالی بود. سبک بود. داغ و خاموش بود. سفیدی آفتاب بیابان با سایه‌ی یک پرنده سیاه نمی‌شد.

داستان درباره زندگی مردی به نام زایر محمد است. مردی قوی هیکل، درستکار و مردم‌دوست. زایر محمد در جنگ‌های تنگسیر با انگلیسی‌ها در کنار علی دلواری جنگیده و مدتی را هم برای انگلیسی‌ها کارگری و اهنگری کرده است. او مقداری از در آمدش را چند سال پس‌انداز می‌کند و در ادامه چند نفر پولش را برای شراکت می‌گیرند.

در طول داستان شاهد رفت و آمدهای محمد برای پس گرفتن پولش هستیم. اما متوجه می‌شویم که آن افراد منکر پول او شده‌اند و یا ادعا می‌کنند که پولی برای پس دادن ندارند. داروغه و دو شریک‌اش سه فردی هستند که زنجیروار در این موضوع دخیل هستند و هر بار با توهین و تحقیر زایر محمد را از خود دفع می‌کنند.

مرد دلیر تنگستانی زمانی که می‌بیند نمی‌تواند از راه قانون و صحبت و خواهش پولش بر‌نمی‌گردد تصمیم می‌گیرد خودش با اسلحه حقش را بگیرد. و این سه نفر را به قتل می‌رساند و…

کتاب تنگسیر با روایت شیرین و گرم بوشهری، بازسازی و توصیف صحنه‌های روستایی و قهرمان‌پروری انتخاب خوبی برای افرادی است که به دنبال یک داستان ساده، زیبا، رئالیست و فارسی هستند.

فیلمی با همین عنوان ساخته امیر نادری با بازی بهروز وثوقی در سال ۱۳۵۲ نیز ساخته شد که در سال ۱۹۷۵ جایزه بهترین بازیگر را نیز از جشنواره دهلی نو در سال ۱۹۷۵ را نیز دریافت کرد.

نظر شما