فاطمه معتمدآریا از آن دسته بازیگرانی است که چندان اهل مصاحبه نیست و شاید فقط برای «تئاتر» باشد که هر گفتوگویی را راحت رد نکند. او این بار برای یکی از فیلمهایش پای صحبت نشست که دوست دارد بیشتر دیده شود ولی با نگاه تیز و منتقدانهای که دارد، قطعا حرفهایش به همین فیلم ختم نمیشود.
به گزارش ایسنا، این روزها فیلم «بنفشه آفریقایی» به کارگردانی مونا زندی در حال اکران آنلاین است؛ فیلمی که تولید سال ۱۳۹۶ بوده و اخیرا در پلتفرمهای اینترنتی در دسترس مخاطبان و علاقهمندان به سینما قرار گرفته است. فاطمه معتمدآریا در این فیلم نقش زنی را ایفا کرده که تلاش میکند میان همسر امروز و دیروز خود انسانیترین رفتار و منش را «زندگی» کند.
این فیلم و نقشی که او بازی کرده بهانهای برای گفتوگو شد بخصوص آنکه معتمدآریا «بنفشه آفریقایی» را دارای ارزشهایی میداند که دوست دارد به هر چه بیشتر دیده شدن آن کمک کند. البته این بازیگر سینما و تئاتر که سالها قبل سابقه کار در تلویزیون را هم داشته و معمولا درباره اتفاقهای مهم حوزه کاری خود با حساسیت اظهارنظر و نقد میکند، در این مصاحبه نیز علاوه بر فیلم، با همان با صراحت کلام همیشگی به برخی مسائل روز اشاره کرد و از دغدغههای خود نسبت به سینما گفت.
شروع بحث ایسنا درباره «بنفشه آفریقایی، جذابیتها و به نوعی تابوشکنی نقشی بود که معتمدآریا در فیلم ایفا کرده و اینکه چه چیزی در سناریو او را جذب کرد.
زیبایی، همان گذاشتن یک گُل میان موهای یک زن است
او در اینباره گفت: هر وقت سناریویی را به من پیشنهاد میدهند دنبال این هستم که حتماً موضوع متفاوتی نسبت به فیلمهای قبلیام داشته باشد. «بنفشه آفریقایی» نه تنها موضوعی متفاوت داشت بلکه نقش شخصیت زن داستان هم بدیع بود و من قبلا مشابه آن را بازی نکرده بودم و اینها اولین چیزهایی بودند که در فیلمنامه توجهم را جلب کردند.
معتمدآریا که بر متفاوت بودن این نقش تاکید دارد، در پاسخ به اینکه آیا بازی در نقش زن یا مادری مهربان برای خودش تکراری نبوده است؟ بیان کرد: به نظر من در جهانِ نمایش چند موضوع بیشتر وجود ندارد؛ مثل عشق، زندگی و دشمنی که هر کس با یک دید به آنها نگاه میکند یعنی مثلا شکسپیر در آثار خود به یک شکل مطرح میکند و آقای عیاری به شکلی دیگر. حرفم این است که موضوعها محدود هستند، اما نگاه انسان به آنها نامحدود؛ در نتیجه از خودگذشتگی، مهربانی و... در هر انسانی اعم از مادر و همسر و... به شکل متفاوتی بروز و ظهور پیدا میکند و من هم هر قدر و به هر تعداد نقش زن فداکار، مادر مهربان یا همسر جنگجو داشته باشم، میتوانم به اشکال مختلف آن را بازی کنم تا شبیه
دیگری نباشد.
او در مورد اینکه چه واکنشی از تماشاگران «بنفشه آفریقایی» گرفته است؟ گفت: من فیلم را چند بار در ایران و خارج از کشور همراه مردم تماشا کردهام و متوجه شدم چقدر ذهن تماشاچی امروز نیازمند قصه تعریف کردن است. او دوست دارد همه جزئیات برایش توضیح داده شود و انگار به خاطر سرعت زندگیِ این روزها تحمل خیلی چیزها را ندارد و دوست دارد همه چیز را کامل روی پرده نمایش ببیند. در مورد «بنفشه آفریقایی» به طور کلی برخوردها خوب بود، همین اواخر آقایی را در خیابان دیدم که گفت فیلم را تماشا کرده و وقتی نظرش را پرسیدم با صدایی بلند در خیابان گفت: عالی! عالی! مدتها بود چنین واکنشی ندیده بودم و هیجان او در مقابل کسانی که خیلی عادی تعریف و تحسین میکنند حس و حال متفاوتی داشت. این هیجان به نظرم بخاطر موضوع متفاوت فیلم است؛ موضوعی که به وجوه ظریف و انسانی ما میپردازد و میگوید همه زیباییها میتوانند همان گذاشتن یک گل میان موهای یک زن باشد.
حرفهای مشترک میان کرونا و بنفشه آفریقایی
وی افزود: در مورد کرونا که گفتید، شاید مقایسه جالبی نباشد اما به نظرم این فیلم از جهاتی شبیه شرایط امروز ما است که یک موجود ناشناخته وارد زندگی بشر شد و به همه انسانهای روی زمین گفت، «یک دقیقه سر جایتان بنشینید»، «یک دقیقه اجازه دهید طبیعت کار خود را بکند»، «اجازه دهید دریاچهها و رودها راه خود را بروند» و.... «بنفشه آفریقایی» هم انگار برای من همین طور است. میگوید به خودت فرصت بده، یک لحظه قضاوت نکن، یک لحظه صبر کن، نگاه کن، فکر کن... به همین دلیل است که معتقدم برای دیدن «بنفشه آفریقایی» باید صبر داشت هرچند آنهایی هم که برخوردی غیرصبورانه دارند شاید تقصیری ندارند چون ذائقه و سلیقهشان اینطور تربیت شده است و تاب و تحمل تغییر و نگاه متفاوت
را ندارند.
همکاری با رضا بابک و سعید آقاخانی
معتمدآریا که در این فیلم با رضا بابک به عنوان بازیگر نسل قبلی خود و سعید آقاخانی به عنوان یک نسل جوانتر از خود بازی کرده است درباره همکاری با این دو گفت: آقای بابک برای من استادی هستند که در نوجوانی از کارهایشان الگوبرداری میکردم. و زمانی این فرصت را پیدا کردم که وقتی نمایش «اولدوز و کلاغها» را کارگردانی میکردند پنج، شش روز جای یکی از بازیگران بازی کنم. فکر میکردم با بازی در این نمایش و کار با ایشان جهانم در حال تغییر است. بعدها کار من ادامه پیدا کرد و در بیش از ۶ یا هفت فیلم و سریال و مجموعههای عروسکی با آقای بابک کار کردم و تجربه کار دوباره با ایشان در «بنفشه آفریقایی» برایم فوقالعاده بود.
درباره آقای آقاخانی هم بازیهایشان را دنبال میکردم، البته نه آن زمانی که در تلویزیون کار میکردند. جنس کارشان را دوست داشتم چون متوجه میشدم یک دریافت خوبی از سینما و بازیگری در ذهن ایشان است و وقتی هم از نزدیک با هم آشنا شدیم مطمئن شدم که همینطور است و کار کردن با ایشان برایم خیلی راحت بود. ما در «بنفشه آفریقایی» فرهاد صبا را هم داشتیم که به نوعی بنیانگذار شیوه نوین فیلمبرداری در سینما بوده و یک فیلمبرداری رئال از کارهای کودک تلویزیون یا مستندهای آقای تقوایی و بعدتر کارهای آقای کیارستمی انجام دادهاند که نشان دهنده یک نوع سادهنگری و مینیمال است که فکر میکنم خیلی به «بنفشه آفریقایی» کمک کرد.
در بخش دیگری از این مصاحبه حرف از سینما به بهانه روز ملی سینما به میان آمد و بعد هم مراسمی که به همین مناسبت برای افتخارآفرینان سینماگر در بخش بینالملل برگزار شد. او در این باره نظری داشت که مطرح کرد و در کنارش به یکی از موضوعهای روز سینما که به جدالی بین وزارت ارشاد و صدا و سیما تبدیل شده است هم اشاره داشت.
سینما دیگر نمیتواند مثل سابق مسیرش را ادامه دهد
این هنرمند با اشاره به اینکه هیچ گاه برای هیج مناسبتی مقید به روز خاص و مشخصی نبوده و برای سینما نیز همینطور است گفت: به نظرم زندگی بعد از همه آنچه که در جهان، بعد از شیوع کرونا اتفاق افتاد همچنان ادامه دارد و خواهد داشت، فقط شاید با تعریفی متفاوت. سینمای ایران هم ادامه دارد و باید به خودش یک فرصت بازنگری و دگرگونی بدهد و راه جدیدی پیدا کند. این سینما دیگر نمیتواند مثل سابق ادامه دهد چون مردم هم دیگر مردم سابق نیستند. شرایط، شرایطِ گذشته نیست. پس نیاز است یک بازنگری اتفاق بیفتد و آرزو میکنم سینمای ایران به استقلال برسد تا به دست خود سینماگران اداره شود.
گفتوگو با بازیگر «روسری آبی» و «بنفشه آفریقایی»:
سینمای ایران باید به خودش یک فرصت بازنگری و دگرگونی بدهد
صاحبخبر -
نظر شما