شناسهٔ خبر: 42661981 - سرویس بین‌الملل
نسخه قابل چاپ منبع: ایلنا | لینک خبر

صدرالحسینی در گفت‌وگو با ایلنا تشریح کرد:

پیامدهای داخلی عادی‌سازی روابط با اسرائیل برای عربستان و عمان/ هزینه و فایده صلح با تل‌آویو برای دولت‌های خلیج‌فارس

تحلیلگر مسائل منطقه گفت: ساختار اجتماعی عربستان به هیچ وجه همانند بحرین و امارات غیربومی نیست و به همین دلیل قطب سیاسی و مذهبی سعودی در مورد اسرائیل، فعلاً دست به عصا راه می‌روند.

صاحب‌خبر -

«سیدرضا صدرالحسینی» تحلیلگر مسائل منطقه با اشاره به امضای توافق صلح میان بحرین و امارات با اسرائیل با گمانه‌زنی در مورد پیوستن سایر کشورهای عربی به قطار عادی‌سازی روابط در گفت‌وگو با خبرنگار ایلنا عنوان کرد: پس از تلاش‌های فراوان آمریکا و رژیم صهیونیستی بالاخره شاهد آشکارسازی و نهایتاً امضاء توافق عادی‌سازی روابط بحرین و امارات با اسرائیل بودیم. این توافق به هر ترتیب سه‌شنبه شب در کاخ‌سفید و با حضور وزرای خارجه بحرین، امارات و همچنین ترامپ و نتانیاهو به امضاء رسید اما مسأله اینجاست که تمام این نمایش سیاسی به نفع رئیس‌جمهوری آمریکا و نخست‌وزیر اسرائیل تمام خواهد شد، نه امارات و بحرین. اوضاع و احوال به خوبی نشان می‌دهد که ترامپ به حدی در ایالات متحده زیر فشار است که به دنبال آن می‌گردد تا راه‌حلی برای پیروز شدن در انتخابات ریاست‌جمهوری ۲۰۲۰ پیدا کند و در مقابل همین طرح می‌تواند مؤلفه‌ای برای نجات نتانیاهو از شرایط وخیم داخل سرزمین‌های اشغالی باشد. از جهتی دیگر به نظر می‌رسد در لابی آیپک تردیدها در مورد ترامپ و پیروزی او در انتخابات ۲۰۲۰ وجود دارد و او به شدت تحت فشار است.

وی ادامه داد: مجموع فشارها باعث شده تا رئیس‌جمهوری ایالات متحده به هر ترتیب کشورهای عربی منطقه را پای میز مذاکره بیاورد و در نهایت با آنها قرارداد عادی‌سازی روابط را به امضاء برساند. این دقیقاً همان «کارت طلایی» ترامپ برای انتخابات ۲۰۲۰ است که حالا آن را رو کرده است، اما توجه کنید که عناصری دخیل در پرونده عادی‌سازی روابط امارات و بحرین با اسرائیل، تمرکز خود را طی ماه‌ها و سال‌های اخیر بر قبح‌زدایی از پرونده فلسطین متمرکز کردند. این عناصر وجریان‌ها به دنبال آن بودند تا آرمان فلسطین را به بن‌بست برسانند و فعالیت‌ سازمان‌های‌ جهادی را مختل کنند. در این فرآیند صرفاً سیاستمدارها یا نیروهای نظامی حضور نداشتند بلکه بخش اعظمی از این سناریو توسط سرویس‌های اطلاعاتی خصوصاً موساد اتفاق افتاد. آنها سفره توافق خود را روی خون هزاران انسان بی‌گناه پهن کرده‌اند و به همین دلیل شاهد بودیم که ساعاتی پس از امضاء توافق، جریان‌های جهانی فلسطین اقدام به پاسخ‌دهی کردند.

این کارشناس مسائل سیاسی گفت: مؤلفه‌ها نشان می‌دهد اشتباه اصلی را کشورهای عادی کننده روابط با اسرائیل انجام داده‌اند. آنها حتی جرأت نمی‌کنند این عادی‌سازی را از زبان خودشان اعلام کنند و شاهد هستیم که خبر عادی‌سازی روابط امارات و بحرین با اسرائیل را ترامپ اعلام کرد و نتانیاهو آن را مورد تایید قرار داد. این دقیقاً همان چیزی است که کاخ‌سفید به دنبالش بود؛ یعنی اعلام این خبر از خاک ایالات متحده، نه کشورهای عربی. معتقدم که آورده خاصی برای کشورهای منطقه و عربی وجود ندارد و تمام آنها صرفاً به بازیچه انتخاباتی ترامپ تبدیل شده‌اند اما سوالی که در اینجا پیش می‌آید این است که کدام کشورهای حاشیه خلیج فارس پس از امارات و بحرین به قطار عادی‌سازی روابط با اسرائیل خواهند پیوست؟

وی افزود: توجه داشته باشید که آمریکایی‌ها در امارات و بحرین پایگاه نظامی دارند و اسرائیل هم تا حد زیادی از این پایگاه‌ها به نفع خود استفاده می‌کرد و یکی از کشورهایی که به دلیل استقرار نیروهای آمریکا و انگلیس در آن به زودی اعلام عادی‌سازی با اسرائیل می‌کند، پادشاهی عمان است. واقعیت این است که مسقط پس از درگذشت سلطان قابوس زیر فشارهای زیادی قرار دارد و به همین دلیل معتقدم که عمان به زودی روابطش با اسرائیل را علنی خواهد کرد. موضوعی که در اینجا باید مطرح شود این است که آیا عربستان سعودی هم به زودی روابطش را با اسرائیل علنی خواهد کرد یا خیر؟ نکته مهم برای پاسخ به پرسش مذکور این است که جمعیت ملی و محلی در امارات و بحرین بسیار کم است و دوسوم جمعیت این دو کشور عمدتاً کارگرهای سایر کشورهای اسلامی و عربی هستند. به همین دلیل امارات و بحرین با سرکوب و کنترل این جمعیت می‌تواند مقابل تبعات عادی‌سازی روابط‌شان با اسرائیل بایستد اما این مسأله در عربستان کاملاً متفاوت است.

صدرالحسینی در پایان خاطرنشان کرد: در عربستان سعودی اغلبِ جمعیت، بومی هستند و شهروندان این کشور از بدو تولد در خاک ریاض بوده‌اند. از سوی دیگر، اختلاف در دستگاه سیاسی و مذهبی عربستان به شدت بالا گرفته است. موضوع دیگر این است که کسری بودجه در عربستان آرام آرام به یک بحران جدی تبدیل شده و اگر فروش نفت این کشور به حالت عادی برنگردد، اعتراض‌های مردمی هم مزید بر علت خواهد شد. به همین دلیل اگر سعودی‌ها اقدام به عادی‌سازی روابط خودشان با اسرائیل کنند، نمی‌توانند همانند امارات و بحرین مقابل خیزش‌های احتمالی مردمی و همچنین به وجود آمدن رادیکالیسم بومی را بگیرد. لذا ریاض فعلاً دست به عصا راه می‌رود. در مورد عمان اما چنین وضعیتی صادق نیست؛ این کشور دارای جمعیت کمی است و شهروندان آن به دلیل دارا بودن سطح بالای رفاه عمومی، از حکومت حرف‌شنوی زیادی دارد و می‌تواند مسأله عادی‌سازی با اسرائیل را توجیه و مدیریت کند. این مؤلفه‌ها در حالی مورد اشاره قرار می‌گیرد که در این راستا آمریکایی‌ها سعی می‌کنند چندین کشور اسلامی در قاره آفریقا را هم با خود هماهنگ کنند که به نظر می‌رسد سودان و سومالی دولت‌های بعدی خواهند بود که روابطشان را با تل‌آویو علنی خواهند کرد.

نظر شما