شناسهٔ خبر: 4218469 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: ایبنا | لینک خبر

گفت‌وگوی «ایبنا» با نصرالله حدادی، تهرانشناس و مولف کتاب «با من به طهران بیایید»

فقط ادیبان در گذشته کتاب عیدی می‌دادند/روایت آداب و رسوم نوروزی تهرانی‌ها از تهیه سیب شمیران تا خرید کفش زنانه از روی مقوا

نصرالله حدادی، تهرانشناس و نویسنده کتاب «با من به طهران بیایید» هدیه دادن کتاب را در نوروز و در گذشته توسط افرادی خاص عنوان کرد و گفت: عیدی دادن کتاب در گذشته خیلی عرف نبود اما ادبای آن روز این کار را انجام می‌دادند البته برای بچه‌هایی که درسخوان بودند، نوشت‌افزار هم به عنوان عیدی داده می‌شد.

صاحب‌خبر -
 
خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)- نفیسه امامی:  نصرالله حدادی، تهرانشناس و مولف کتاب «با من به طهران بیایید» سال‌ها درباره شهر تهران تحقیق و پژوهش کرده و درباره آداب و رسوم این شهر دانسته‌های زیادی دارد. به همین علت با فرارسیدن نوروز باستانی با حدادی به گفت‌وگو نشسته‌ایم تا از آداب و رسوم و جاذبه‌های تاریخی تهران قدیم و همچنین آثاری که درباره سنت‌های قدیم و جشن‌های باستانی ایرانی نوشته شده‌ سخن بگوید.
 
آقای حدادی شما سال‌ها وقت خود را با کتاب‌ گذرانده‌اید. به نظر شما کدام کتاب به طور کامل به جشن‌های نوروزی و باستانی ما ایرانیان پرداخته‌اند؟
 
کتاب‌های زیادی در این زمینه منتشر شده اما به نظر من کتاب «جشن‌های ایران باستان» نوشته هاشم رضی از انتشارات بهجت، کتاب خوبی است که جشن‌های نوروز و کهن ایران را به خوبی معرفی کرده است.
 
آیا در آثار تاریخی و قدیمی، کتابی درباره نوروز نوشته شده است؟
 
بله کتاب «نوروزنامه خیام» منسوب به عمر خیام نیشابوری، کتابی است که به طور کامل به نوروز اختصاص یافته است. این کتاب توسط انتشارات طهوری منتشر شده و منبع خوبی درباره جشن نوروز محسوب می‌شود.
 
 شما را به عنوان تهرانشناس می‌شناسیم و سال‌ها درباره این شهر و سنت‌هایی که در آن رواج داشته تحقیق کرده‌اید. به نظر شما آیا آداب و رسوم نوروزی تهران قدیم در روزگار ما هم دیده می‌شود؟
 
نوروزِ دوران کودکی و نوجوانی من با امروز هیچ وجه مشترکی ندارد. در آن زمان مردم برای عید قداست خاصی قائل بودند همان‌طور که دیگر اعیاد مانند عید فطر یا عید مبعث و دیگر اعیاد مذهبی به جای خود گرامی داشته می‌شد. امروز نوروز را فقط فرصت غنیمتی برای مسافرت می‌دانیم در حالی که در گذشته و در ایام عید صله رحم انجام می‌شد و افراد به دید و بازدید می‌پرداختند و از این طریق هم بسیاری از کدورت‌ها و اختلافات میان اشخاص رفع می‌شد.
 
شاید بسیاری از رسوم گذشته نه چندان قدیمی دیگر در جامعه ما وجود نداشته باشند و حتی به فراموشی سپرده شده‌ باشند. برای ما از آداب و رسوم زیبای تهرانی بگویید.
 
امروز همه برای عید لباس آماده می‌خرند درصورتی‌که در گذشته اصلا لباس آماده وجود نداشت و همه لباس‌هایشان را به خیاط سفارش می‌دادند یا خودشان می‌دوختند البته لباس دوخته شده برای پسر بچه‌ها وجود داشت اما برای خانم‌ها و دختران لباس آماده نبود و حتی لباس زنانه دوخته شده را حرام می‌دانستند. تنها جنس آماده برای فروش، کفش بود که برای خرید کفش زنانه هم اندازه پای زنان و دختران خانواده را بر روی کاغذ یا مقوا می‌کشیدند و یک لنگه کفش از چند مدل کفش را برای انتخاب به خانه می‌آوردند تا از طرف زن و دختر خانواده انتخاب شود. به طور کلی از سال 40 به بعد لباس دوخته شده در کشور رواج پیدا کرد. مردانی هم که قصد خرید و داشتن کت و شلوار داشتند، سفارش آن را به خیاط‌ می‌دادند و به دلیل کار زیاد تا چهار یا پنج روز بعد از عید، خیاط‌ها کار می‌کردند و تا صبح بیدار مانده و کوک می‌زدند. در آن زمان بچه‌ها برای پوشیدن لباس نو بسیار ذوق داشتند زیرا در طول سال لباسی به آن شکل برایشان تهیه نمی‌شد و به همین علت عید تا به این اندازه برایشان دوست‌داشتنی بود.
 


خانه‌تکانی و رفت و روب خانه از ابتدای اسفندماه آغاز می‌شد. به علت سرمای خیلی زیاد در گذشته اصطلاح «سر سیاه زمستان» رواج پیدا کرد و هنگامی‌که ماه اسفند می‌آمد مردم می‌گفتند: «رو سیاهی به زغال ماند». با آمدن گل‌های بنفشه و سنبل و نرگس همه متوجه آمدن نوروز و عید می‌شدند. پختن شیرینی خانگی هم یکی از واجبات سفره هفت سین بود که خانم خانه بایستی شیرینی ایام نوروز را خودش در منزل تهیه کند زیرا در آن قنادی‌ها شیرینی‌های خاصی برای فروش نبود و بیشتر «آب نبات قیچی» وجود داشت که شیرینی بسیار ساده‌ای بود. عید همچنین بهانه خوبی برای آشتی کردن بود که یا با پادرمیانی دیگران صورت می‌گرفت و یا کسانی که خودشان از هم کدورت داشتند برای آشتی پیشقدم می‌شدند. یکی دیگر از رسومی که برای نوروز انجام می‌گرفت، سفید کردن طرف‌های مسی مانند دیگ، کاسه و بشقاب و دوری بود.
 
پختن سمنو برای نوروز و سفره هفت سین یکی دیگر از کارهایی بود که انجام می‌گرفت. در آن زمان سمنوی آماده وجود نداشت و 15 روز مانده به عید گندم را در آب خیس می‌کردند تا جوانه بزند سپس شیره آن را در پارچه ململ می‌گرفتند و سمنو را با آرد می‌پختند و این کار هم توسط خانم‌ها و از شب تا صبح به طول می‌کشید. برای نوروز یکی دیگر از کارهایی که حتما انجام می‌شد، تمیز کردن آب‌انبار و حوض آب بود. آب حوض خانه‌ها در طول سال یکی یا دوبار بیشتر تمیز نمی‌شد. در طول این مدت هم اعضای خانه برای شستن دست یا گرفتن وضو به پای حوض می‌آمدند و امکان داشت انگشتر یا وسیله دیگری به داخل حوض بیفتد. برای تمیز کردن حوض از «آب حوض‌کش» که اشخاص بی‌اخلاقی بودند، استفاده می‌شد. آنها برای این کار پاچه‌های شلوار خود را بالا می‌زدند و به داخل حوض می‌رفتند و اگر انگشتر یا وسیله دیگری پیدا می‌کردند را برمی‌داشتند. از همان زمان واژه «پاچه ورمالیده» برای افراد خاصی استفاده شد.
 
سفره هفت سین ما ایرانی‌ها دارای 18 جزء از جمله کمان (شاخه با شکوفه)، سکه، آیینه و قرآن، نان سنگک، پنیر و سبزی و... بود. ماهی قرمز برای سفره هفت سین ایرانی نیست و این ماهی توسط کاشف السلطنه چایکار که مبدع چای‌کاری در ایران بود، از چین وارد شد. سیب برای سفره هفت‌سین هم به سختی پیدا می‌شد و سیب معروف به شمیرانی که در شهرهای میگون و شهرستانک و لواسان با دشواری زیاد نگهداری شده بود، برای  سفره هفت سین خریداری می‌شد. مردم تهران به علت سرمای شدید در زمستان خموده می‌شدند و علاوه بر آن هم بسیاری در تهیدستی و فقر زندگی می‌کردند. آن زمان تنوعی که امروز وجود دارد، نبود و مردم با آمدن بهار و بلند شدن روزها بسیار خوشحال می شدند.
 
آقای حدادی آیا در آن زمان فرهنگ دادن کتاب به عنوان عیدی به دیگران وجود داشت یا خیر؟
 
هدیه دادن کتاب خیلی عرف نبود اما ادبای آن روز این کار را انجام می‌دادند البته برای بچه‌هایی که درسخوان بودند، نوشت‌افزار هم به عنوان عیدی داده می‌شد. در آن زمان نوشت‌افزارهای متنوع و زیاد وجود نداشت و به عنوان مثال مدادرنگی فقط  به خانواده‌های متمول اختصاص داشت. در ایام عید به بچه‌ها کتاب‌نویسی‌های زیادی به عنوان تکلیف و مشق داده می‌شد و این کار عید را برای آنها سخت می‌کرد.
 
به عنوان سوال آخر، شما پژوهش‌های زیادی درباره مناطق قدیمی تهران انجام داده‌اید. چند مکان تاریخی را که می‌توان در ایام نوروز از آنها بازدید کرد را به ما معرفی کنید.
 
موزه مجلس و مسجد سپهسالار در میدان بهارستان، موزه هنرهای ملی در خیابان بهارستان و خیابان دانشسرا که همه صنایع ظریف ایرانی در آن به نمایش درآمده و دیدن زیبایی‌های آن انسان را به حیرت وامی‌دارد. مجموعه کاخ موزه گلستان در میدان ارگ، کاخ سبز یا سنگی در مجموعه سعدآباد که این ساختمان از نقطه‌نظر زیبایی در سطح بالایی قرار دارد. سقف همه اتاق‌های این کاخ آیینه‌کاری شده و در مکانی که در گذشته به آن «دره جنی» می‌گفتند، ساخته شده است. بلندی‌های تهران به سمت درکه و دربند و ییلاق‌های شمال غرب، زاگون و لالون و سنگان هم مناطق زیبایی در اطراف تهران هستند که می‌توان در ایام نوروز از طبیعت آنها استفاده کرد.

نظر شما