شناسهٔ خبر: 41884812 - سرویس بین‌الملل
نسخه قابل چاپ منبع: پارسینه | لینک خبر

چرا ایران در برابر ظلم به مسلمانان چین ساکت است؟

روزنامه ایران روزنامه ایران

تا زمانی که ‏تحقیقات مستقل و قابل اتکایی وجود نداشته باشد، گزارش‌های غربی که اغلب با انگیزه‌های سیاسی همراه است، نمی‌تواند معیار ‏خوبی برای تشخیص واقعیت در سین کیانگ باشد.

صاحب‌خبر -
دیاکو حسینی‎ ‎مدیر برنامه مطالعات جهانی مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست جمهوری طی در بخشی از یادداشتی با عنوان ما ‏و مسأله ایغور‌ها در روزنامه ایران نوشت:‏‎ ‎دولت چین تسلط کامل بر استان سین کیانگ دارد و به نظر می‌رسد که نسبت به ‏نظارت‌های بین‌المللی به آنچه در این استان می‌گذرد، بی تفاوت نیست. به علاوه، دولت چین رابطه دوستانه‌ای با ایران دارد و ‏ایران می‌تواند بدون هیاهوی رسانه‌ای، نگرانی‌های خود را به پکن انتقال دهد. تحت این شرایط در حالی که راه‌های بهتری برای ‏ابراز نگرانی ایران وجود دارد، اعلام عمومی اعتراض به برخی رفتار‌های گزارش شده دولت چین، هیچ کمکی به اقلیتی که شاید ‏تحت ستم باشد، نمی‌کند. در همین حال، هیچ کدام از گزارش‌هایی که در تکیه به منابع امریکایی گاهی به شکل مبالغه‌آمیزی از ‏نوعی نسل‌کشی در استان سین کیانگ خبر می‌دهند، قابل اعتماد نیست.

ایالات متحده در حالی که جنگ سرد تازه‌ای را با چین آغاز کرده، انگیزه بالایی به منظور تحریف و بزرگنمایی اطلاعات نادرست ‏علیه آن کشور دارد. استان سین کیانگ با اشغال یک ششم مساحت چین، ۲۵ درصد از منابع ذغال سنگ و نزدیک به ۴۰ درصد ‏از منابع نفت و گاز این کشور را در خود جای داده و پل ارتباطی چین به خشکی‌های اوراسیاست. بدون سین کیانگ، چین عمدتاً به ‏یک قدرت پرچالش در آسیای دریایی محدود خواهد ماند و باید ایده‌های بلندپروازانه مانند جاده ابریشم جدید از مسیر آسیای مرکزی ‏را برای همیشه کنار بگذارد. این مسأله تأثیر مستقیم و هنگفتی بر چشم‌انداز بازخیزی چین که در سال‌های اخیر همه چشم‌ها را به ‏خود خیره کرده، خواهد داشت. تلاش امریکا برای بی ثبات کردن سین کیانگ، یک روش فریبنده برای اخلال در داستان ظهور ‏چین است.

جمعیت ۱۱ میلیونی اویغور‌ها در سین کیانگ که خود را به لحاظ دینی و نژادی از اکثریت قوم هان در سرزمین اصلی ‏چین جدا می‌دانند، در گذشته گاهی راه استقلال خود را در استفاده از ابزار‌های خشونت‌آمیز دیده‌اند. جنبش استقلال ترکستان شرقی ‏که زمانی تحت حمایت اتحاد شوروی قرار داشت، امروز یک دولت در تبعید در واشنگتن تشکیل داده و مخفیانه از سوی تعدادی از ‏دولت‌های غربی نیز حمایت می‌شود. این جنبش که مهمترین تکیه گاه فراگیر برای آرمان‌های جدایی‌طلبانه ایغورهاست، در شاخه ‏نظامی خود یک سازمان افراطی با عنوان جنبش اسلامی ترکستان شرقی را تشکیل داد که بعد از چندین عملیات تروریستی ‏سرانجام در سال ۲۰۰۲ از سوی شورای امنیت سازمان ملل متحد و کشور‌های مختلف در لیست گروه‌های تروریستی قرار گرفت. ‏این سازمان بعد‌ها همچنان در افغانستان و سوریه نیز در کنار افراطی‌ترین گروه‌های تکفیری فعالیت داشته است. با وجود این، ‏دولت چین بخوبی نسبت به این حساسیت و راه‌هایی که امنیت پایدار را به این استان بازمی‌گرداند، واقف است. یک سال پس از ‏آشوب‌های این استان در سال ۲۰۰۹ که به کشته شدن بیش از ۲۰۰ نفر منجر شد، هو جین تائو رئیس جمهوری وقت چین در ‏جریان دیدار از آن استان، راه اساسی برای حل مسأله سین کیانگ را توسعه آن دانست. از آن زمان وضعیت اقتصادی در سین ‏کیانگ به میزان قابل توجهی بهبود یافته است. ‏
تولید ناخالص داخلی این استان به بیش از دو برابر و میانگین سرانه درآمد در نواحی شهری و روستایی سالانه ۶/۷ درصد افزایش ‏داشته است. امروز می‌دانیم که تبلیغات غرب پیرامون آنچه گاهی «اردوگاه‌های کار اجباری» نامیده شده درست نیست. بر اساس ‏جزئیات کتاب سفیدی که دفتر شورای اطلاعات جمهوری خلق چین در مرداد سال گذشته منتشر کرد، وظیفه اصلی این مراکز که ‏در سراسر سین کیانگ پراکنده هستند، آموزش زبان، قوانین چین و مهارت‌هایی است که هر فرد برای بهره‌مندی از حقوق ‏شهروندی چین و مشارکت در فرصت‌های اقتصادی باید از آن برخوردار باشد. از دیدگاه دولت چین، فقر و نقصان در مهارت‌های ‏زبانی و آشنایی با قوانین جاری، از مهمترین دلایل گرایش جوانان ایغور به گروه‌های افراطی است و این مراکز به آن‌ها کمک ‏می‌کند که این مشکلات را پشت سر بگذارند. ‏

هیچ کدام از این‌ها ثابت نمی‌کنند که احتمالاً هیچ گونه ظلم یا نقض حقوق انسانی در سین کیانگ صورت نمی‌گیرد، اما تا زمانی که ‏تحقیقات مستقل و قابل اتکایی وجود نداشته باشد، گزارش‌های غربی که اغلب با انگیزه‌های سیاسی همراه است، نمی‌تواند معیار ‏خوبی برای تشخیص واقعیت در سین کیانگ باشد. همین تفاوت عمده، سرچشمه رفتار متفاوت ایران با مسأله ایغور‌ها از یک ‏طرف و مستضعفان تحت ستم در یمن، فلسطین و لبنان از طرف دیگر است. ‏
دیاکو حسینی‎ ‎مدیر برنامه مطالعات جهانی مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست جمهوری طی در بخشی از یادداشتی با عنوان ما ‏و مسأله ایغور‌ها در روزنامه ایران نوشت:‏‎ ‎دولت چین تسلط کامل بر استان سین کیانگ دارد و به نظر می‌رسد که نسبت به ‏نظارت‌های بین‌المللی به آنچه در این استان می‌گذرد، بی تفاوت نیست. به علاوه، دولت چین رابطه دوستانه‌ای با ایران دارد و ‏ایران می‌تواند بدون هیاهوی رسانه‌ای، نگرانی‌های خود را به پکن انتقال دهد. تحت این شرایط در حالی که راه‌های بهتری برای ‏ابراز نگرانی ایران وجود دارد، اعلام عمومی اعتراض به برخی رفتار‌های گزارش شده دولت چین، هیچ کمکی به اقلیتی که شاید ‏تحت ستم باشد، نمی‌کند. در همین حال، هیچ کدام از گزارش‌هایی که در تکیه به منابع امریکایی گاهی به شکل مبالغه‌آمیزی از ‏نوعی نسل‌کشی در استان سین کیانگ خبر می‌دهند، قابل اعتماد نیست.

ایالات متحده در حالی که جنگ سرد تازه‌ای را با چین آغاز کرده، انگیزه بالایی به منظور تحریف و بزرگنمایی اطلاعات نادرست ‏علیه آن کشور دارد. استان سین کیانگ با اشغال یک ششم مساحت چین، ۲۵ درصد از منابع ذغال سنگ و نزدیک به ۴۰ درصد ‏از منابع نفت و گاز این کشور را در خود جای داده و پل ارتباطی چین به خشکی‌های اوراسیاست. بدون سین کیانگ، چین عمدتاً به ‏یک قدرت پرچالش در آسیای دریایی محدود خواهد ماند و باید ایده‌های بلندپروازانه مانند جاده ابریشم جدید از مسیر آسیای مرکزی ‏را برای همیشه کنار بگذارد. این مسأله تأثیر مستقیم و هنگفتی بر چشم‌انداز بازخیزی چین که در سال‌های اخیر همه چشم‌ها را به ‏خود خیره کرده، خواهد داشت. تلاش امریکا برای بی ثبات کردن سین کیانگ، یک روش فریبنده برای اخلال در داستان ظهور ‏چین است.

جمعیت ۱۱ میلیونی اویغور‌ها در سین کیانگ که خود را به لحاظ دینی و نژادی از اکثریت قوم هان در سرزمین اصلی ‏چین جدا می‌دانند، در گذشته گاهی راه استقلال خود را در استفاده از ابزار‌های خشونت‌آمیز دیده‌اند. جنبش استقلال ترکستان شرقی ‏که زمانی تحت حمایت اتحاد شوروی قرار داشت، امروز یک دولت در تبعید در واشنگتن تشکیل داده و مخفیانه از سوی تعدادی از ‏دولت‌های غربی نیز حمایت می‌شود. این جنبش که مهمترین تکیه گاه فراگیر برای آرمان‌های جدایی‌طلبانه ایغورهاست، در شاخه ‏نظامی خود یک سازمان افراطی با عنوان جنبش اسلامی ترکستان شرقی را تشکیل داد که بعد از چندین عملیات تروریستی ‏سرانجام در سال ۲۰۰۲ از سوی شورای امنیت سازمان ملل متحد و کشور‌های مختلف در لیست گروه‌های تروریستی قرار گرفت. ‏این سازمان بعد‌ها همچنان در افغانستان و سوریه نیز در کنار افراطی‌ترین گروه‌های تکفیری فعالیت داشته است. با وجود این، ‏دولت چین بخوبی نسبت به این حساسیت و راه‌هایی که امنیت پایدار را به این استان بازمی‌گرداند، واقف است. یک سال پس از ‏آشوب‌های این استان در سال ۲۰۰۹ که به کشته شدن بیش از ۲۰۰ نفر منجر شد، هو جین تائو رئیس جمهوری وقت چین در ‏جریان دیدار از آن استان، راه اساسی برای حل مسأله سین کیانگ را توسعه آن دانست. از آن زمان وضعیت اقتصادی در سین ‏کیانگ به میزان قابل توجهی بهبود یافته است. ‏
تولید ناخالص داخلی این استان به بیش از دو برابر و میانگین سرانه درآمد در نواحی شهری و روستایی سالانه ۶/۷ درصد افزایش ‏داشته است. امروز می‌دانیم که تبلیغات غرب پیرامون آنچه گاهی «اردوگاه‌های کار اجباری» نامیده شده درست نیست. بر اساس ‏جزئیات کتاب سفیدی که دفتر شورای اطلاعات جمهوری خلق چین در مرداد سال گذشته منتشر کرد، وظیفه اصلی این مراکز که ‏در سراسر سین کیانگ پراکنده هستند، آموزش زبان، قوانین چین و مهارت‌هایی است که هر فرد برای بهره‌مندی از حقوق ‏شهروندی چین و مشارکت در فرصت‌های اقتصادی باید از آن برخوردار باشد. از دیدگاه دولت چین، فقر و نقصان در مهارت‌های ‏زبانی و آشنایی با قوانین جاری، از مهمترین دلایل گرایش جوانان ایغور به گروه‌های افراطی است و این مراکز به آن‌ها کمک ‏می‌کند که این مشکلات را پشت سر بگذارند. ‏

هیچ کدام از این‌ها ثابت نمی‌کنند که احتمالاً هیچ گونه ظلم یا نقض حقوق انسانی در سین کیانگ صورت نمی‌گیرد، اما تا زمانی که ‏تحقیقات مستقل و قابل اتکایی وجود نداشته باشد، گزارش‌های غربی که اغلب با انگیزه‌های سیاسی همراه است، نمی‌تواند معیار ‏خوبی برای تشخیص واقعیت در سین کیانگ باشد. همین تفاوت عمده، سرچشمه رفتار متفاوت ایران با مسأله ایغور‌ها از یک ‏طرف و مستضعفان تحت ستم در یمن، فلسطین و لبنان از طرف دیگر است. ‏

نظر شما