قهر جهرمی، جدال مجازی نورافکن و علیخانی و آقازاده
صاحبخبر - ماجرای غیبت آذری جهرمی گروه اجتماعی- حرف و حدیث ها درباره غیبت حدودسه هفته ای آذری جهرمی وزیر ارتباطات با حضور مجددش در جلسه هیئت دولت وارد فاز جدیدی شد. ماجرای این حرف و حدیث ها از زمانی آغاز شد که فعالیت وی در فضای مجازی متوقف شد به طوری که آخرین توئیت او ۱۶ تیر و آخرین پست اینستاگرامیاش ۱۸ تیر بود و پس از آن خبری از او نشد. او 18 تیر در اینستاگرام نوشت : « و سه روزه که با مریضی اجبارا خانهنشین شدم. درد قفسه سینه و سرفههای خشک و بیحالی شدید. رفتم بیمارستان و تست کرونا دادم که منفی بود. سیتی اسکن هم گرفتم که نشون میداد ریههام درگیر بیماری نیست...» به هر روی در روزهای اخیر برخی فعالان رسانه ای در توئیتر به شایعات متفاوتی درباره او اشاره کردند از جمله این ادعا که «درگیری لفظی میان دادستان کل کشور و آذری جهرمی رخ داده است» و برخی هم غیبت او را بی ارتباط با مقاومت او در برابر فیلتر اینستاگرام مطرح کردند که البته درباره این موارد هنوز توضیحی از سوی وزارت ارتباطات یا قوه قضاییه ارائه نشده است. این خبر حاکی است، انصاف نیوز دوروز قبل نوشت که « آذری جهرمی اکنون در محل کار خود مشغول به فعالیت است.» جدال آنلاین با فرهنگ ! درگیری نورافکن در بازی استقلال و سپاهان باعث هجوم برخی از هواداران فوتبال به صفحه او و ثبت 120 هزار کامنت شد. سابقه این رفتارها چگونه است؟ هشتگ – سه شب پیش و در مسابقه فوتبال استقلال در برابر سپاهان، امید نورافکن در بازی با تیم سابقش جنجالی ترین بازی عمرش را تجربه کرد که باعث یک لشکر کشی 120 هزار نفری در اینستاگرام شد. امروز در کنار بررسی این جدال 120 هزار نفری به دیگر لشکرکشی هایی که توسط ایرانی ها در اینستاگرام رخ داده اشاره می کنیم که خواندنش خالی از لطف نیست. جدال 120 هزار نفری بعد از بازی استقلال و سپاهان، صفحه اینستاگرامی امید نورافکن تبدیل به محلی برای اعتراض هواداران آبی پوش به این بازیکن و دعوای هواداران تیم ها شده است. اما ماجرا بر می گردد به اتفاقاتی که داخل زمین رخ داده است. در این بازی که شنبه در ورزشگاه خالی از تماشاگر آزادی انجام شد، نورافکن که پیش از این در تیم استقلال توپ می زد بر سر یک برخورد ساده و پرتاب اوت با وریا غفوری و چند بازیکن استقلال درگیر شد و چند دقیقه بعد هم در متن برخوردی قرار گرفت که اخراج آرش رضاوند هافبک استقلال را در پی داشت. از همان لحظه و در حالی که بازی هنوز جریان داشت، هواداران استقلال به صفحه اینستاگرامی نورافکن هجوم بردند و به رفتار او با تیم سابقش اعتراض کردند. با نگاهی به کامنت هایی که هر ساعت به تعداد آن افزوده می شود، می بینیم که علاوه بر برخی از هواداران استقلالی که پروژه حمله به اینستاگرام نورافکن را ترتیب دادند، برخی سپاهانی ها و البته عده ای از هواداران تیم رقیب سنتی استقلال یعنی پرسپولیس هم در صفحه او حضور دارند و آتش بیار معرکه شده اند. صبح دیروز تعداد نظرات اعتراضی و پاسخ به آن در صفحه او به بیش از 100 هزار کامنت رسیده بود اما ساعت 19 به این تعداد بیش از 17هزار کامنت اضافه شد و احتمالا تا زمانی که این گزارش را می خوانید از 120 هزار کامنت هم فراتر رفته باشد. البته شاید نورافکن از این موضوع زیاد هم بدش نیاید چون او پیش از این بیشترین کامنتی که در صفحه اش داشته 30 هزار تا بوده و حالا نه تنها رکوردی از تعداد کامنت از خود به جا می گذارد که رفته رفته به تعداد فالوئرهایش نیز اضافه می شود. احتمالا این جدال تا روزهای آینده هم به قوت خود باقی خواهد بود و به نظر برخی از کارشناسان تاثیر زیادی هم بر بازار نقل و انتقالات خواهد داشت. لشکر کشی 38 هزار کامنتی ماجرا بر می گردد به شهریور سال 94، همان دوره ای که خندوانه در بورس بود و دور اول مسابقات خندوانه در حال برگزاری. در آن زمان امیر مهدی ژوله نویسنده و طنزپرداز، در مسابقه برنامه «خندوانه» گفته بود که اگر خواننده میشد، باید اسمش را میگذاشت «امیر ژوژولو» و در مدت 15 دقیقه ای که در این مسابقه استندآپ اجرا کرد با مدیرهای ساختمانی، قیمت پوشک، عشق به شهرت و ورزشکاران اهل قلیان و... شوخی کرد. اما طرفداران یک خواننده زیرزمینی، کاری به هدف برنامه که سرگرم کردن و خنداندن مردم بود نداشتند و هجوم لشکر تتلیتی ها به راه افتاد و در همان شب صفحه اینستاگرام ژوله هدف هجوم قرار گرفت. ژوله که تا پیش از این شناخته شده نبود با همین اتفاق به یک سلبریتی تبدیل شد. طرفداران او و تتلو در پای یکی از پست های ژوله 38 هزار کامنت رد و بدل کردند. حمله به خاطر قرعه در بین همه حمله ها این حمله اینستاگرامی در نوع خود بی نظیر است. در این مورد یک نفر فقط به دلیل این که در قرعه کشی جام جهانی نام ایران را برداشته مورد هجوم کاربران ایرانی اینستاگرام قرار گرفته است. سال 96 قرعه کشی جام جهانی انجام و تیم کشورمان با تیم های اسپانیا، پرتغال و مراکش هم گروه شد و به این ترتیب، ایران در گروه مرگ قرار گرفت. در این میان، عدهای، مقصر قرعه بد ایران را کافو، بازیکن سابق تیم ملی برزیل تلقی کردند که گوی ایران را از درون ظرف قرعه کشی بیرون آورد. بدین ترتیب، از همان میانه مراسم قرعه کشی جام جهانی 2018 روسیه، حمله به صفحه این بازیکن تیم ملی برزیل آغاز و ده ها هزار کامنت زیر پستهای صفحه رسمی کافو در اینستاگرام ثبت شد. هرچند برخی از این کامنتها حاوی تعابیر توهین آمیز نبود اما حجم پیامهای توهین آمیز خطاب به این بازیکن بسیار قابل توجه بود و رویه آن چنان گسترده بود که حساب کاربری این بازیکن در پیامی خواستار توقف این کامنتها شد! حمله های اشتباهی شاید باورتان نشود اما لشکر اینستاگرامرهای ایرانی بعضی اوقات آن قدر عجول هستند که حتی در برخی موارد به هدف اصلی شان هم حمله نکرده و به اشتباه افراد دیگری را مورد حمله قرار داده اند. در سال 97 زمانی که ایران در نیمه نهایی جام ملت های آسیا با نتیجه 3 بر صفر به ژاپن باخت، زامبیهای اینستاگرامی به سراغ پیج های اینستاگرام تیم ملی ژاپن رفتند. آن ها که به نظر هماهنگ شده حمله می کردند، پیج اینستاگرام «سوگورو اوساکا» دونده دوی ماراتن را با «یویا اوساکا» اشتباه گرفتند. در یک مورد دیگر هم زمانی که سال 98 علیرضا جهانبخش با کایل واکر، مدافع انگلیسی منچستر سیتی در جریان بازی درگیر شد، عده ای برای حمله به دنبال پیج این مدافع انگلیسی بودند اما باز هم به خاطر تشابه اسمی به اشتباه به صفحه «کایل واکر» مجری شبکه رادیویی منچستر حمله کردند و این اقدام تا جایی پیش رفت که مجری رادیویی در دو پست مجزا (استوری) تشریح کرد که او کایل واکر بازیکن فوتبال نیست. حمله های دیگر از جامجهانی 2014 و حمله به صفحه داور صربستانی دیدار ایران و آرژانتین تا جامملتهای 2015 و حمله به صفحه بنجامین ویلیامز استرالیایی داور بازی جنجالی ایران و عراق و حتی مسی و زایتسف بازیکن تیم ملی والیبال ایتالیا، توسط اینستاگرامرهای ایرانی رخ داده است. حمله به صفحه رضا رشیدپور که دروغ 13 گفته بود و هانیه توسلی که درگذشت مرتضی پاشایی را تسلیت نگفته بود را هم باید به این فهرست اضافه کرد.البته نمونه های زیاد دیگری هم وجود دارد که در این فهرست ننوشته ایم. نحوه فرهنگ سازی، بیفرهنگی آنلاین برخی از کارشناسان معتقدند این پدیده در کشورمان رایج تر از دیگر کشورهاست. البته کاربران کشورهای لاتین زبان هم گاهی از این حملات دسته جمعی علیه یک شخص خاص استفاده میکنند. با این حال «یاسمن اسماعیلی افجه» روان شناس در گفت و گویی پیش از این در همین باره گفته است: «این مسائل سن و سال نمیشناسد و ادبیات فضای مجازی همه کاربران شکل بدی به خود گرفته است». این کارشناس بر این باور است که آموزشهای همگانی میتواند به حل چنین معضلی کمک کند. از نظر او آموزش فرهنگ فضای مجازی این روزها از بسیاری از آموزشهای تدریس شده در مدارس واجبتر است و با آن باید مثل موضوع بهداشت در مدرسه رفتار شود و این آموزشها باید در کتاب های درسی قرار بگیرد و معلمان نیز از آن آگاه باشند. او می گوید: «این آموزشها باید از کودکی به افراد داده شود تا در بزرگ سالی شاهد این نوع رفتارها از آن ها نباشیم». اگر احسان علیخانی «آقازاده» میشد... در «آقازاده»، «دل» و «همگناه»، امیر آقایی، محسن کیایی، بهرام افشاری و حامد بهداد جایگزینهای مناسبی برای بازیگر قبلی نقششان بودهاند؟ مائده کاشیان - یکی از شخصیت هایی که این روزها در سریالهای نمایش خانگی، مورد توجه مخاطبان قرار گرفته نقش «آرمان» در سریال «همگناه» با بازی محسن کیایی است. جالب این که کیایی اعلام کرده نقش «پیمان» (با بازی پدرام شریفی) را دوست داشته، اما به پیشنهاد برادرش که کارگردان اثر است، نقش «آرمان» را ایفا کرده. جایگزینی یکی از بازیگران در دو سریال دیگر در حال توزیع نمایش خانگی نیز اتفاق افتاده است. امیر آقایی به جای احسان علیخانی نیما بحری آقازاده طبق گفته حامد عنقا، نامزد اصلی نقش «نیما بحری»، احسان علیخانی بود. این نقش به او پیشنهاد و درباره ایفای این نقش با او صحبتهایی شده بود، اما به دلیل آغاز پیشتولید «عصر جدید»، احسان علیخانی نتوانست در «آقازاده» بازی کند و امیر آقایی جایگزین او شد. امیر آقایی 12 سال از علیخانی بزرگتر است و از لحاظ سنی برای نقش یک آقازاده که تنها به برکت اسم و جایگاه پدرش توانسته پیشرفت کند و صاحب ثروت شود، خیلی مناسب نیست. از طرفی بیرحمی و شرارتی که نقش «نیما» دارد، با چهره آقایی تناسب بیشتری نسبت به علیخانی دارد، بنابراین امیر آقایی انتخاب خوبی برای نقش «نیما» بوده است. البته چهره علیخانی نیز میتوانست برای شخصیت متقلب و دوروی «نیما» مناسب باشد. بنابراین از لحاظ سن و چهره، احسان علیخانی انتخاب بیربطی برای نقش این آقازاده نبوده، اما با توجه به تجربه و توانایی امیر آقایی در بازیگری، او برای این نقش انتخاب مناسبی بوده و بازی او در «آقازاده» بسیار خوب بوده است. به طور کلی نمیتوان گفت احسان علیخانی در مقایسه با امیر آقایی میتوانست انتخاب بهتری برای نقش «نیما» باشد. بهرام افشاری به جای سعید آقاخانی فاراب دل منوچهر هادی در گفتوگویی که با فریدون جیرانی داشت، درباره انتخاب بازیگر نقش «فاراب» در سریال «دل» گفته بود که ابتدا قصد داشته این نقش را به سعید آقاخانی بدهد، اما بهرام افشاری از او خواسته نقش «فاراب» را بازی کند و ایدهها و تلاشهایش برای بازی در این نقش، باعث شده هادی این پیشنهاد را بپذیرد. «فاراب» جوانی لات، عصبی و خلافکار است که سرش برای دعوا و درگیری درد میکند. بهرام افشاری در سریال به خوبی نقش این جوان لات را بازی کرده و بسیار خوب از پس اجرای واکنشهای عصبی و غیرعادی «فاراب» برآمده است. این شخصیت از نظر طبقه اجتماعی، حرفه، ویژگیهای شخصیتی و فرهنگ با شخصیت های قصه تفاوتهای زیادی دارد و در مقایسه با یک آدم معمولی و موجه هم متفاوت است، بنابراین علاوه بر گریم ظاهری، فیزیک و قد بلندش باعث شده «فاراب» نسبت به بقیه شخصیت های قصه در جایگاه متفاوتی قرار بگیرد. در چهره سعید آقاخانی، آرامش و جدیت خاصی دیده میشود که با جنون و خشم «فاراب» تضاد دارد، اما در عوض این سرکشی به خوبی روی چهره بهرام افشاری نشسته است. پدرام شریفی به جای محسن کیایی پیمان همگناه محسن کیایی به عنوان نویسنده سریال «همگناه»، ابتدا نقش «آرمان» را برای خودش نوشته بود، اما پیشنهاد برادرش را میپذیرد و در نهایت نقش «آرمان» را بازی میکند. این شخصیت جوان خوش گذران، بیخیال و شوخطبعی است که تقریبا هیچ کدام از اتفاقات اطرافش را جدی نمیگیرد و رابطه صمیمانهای هم با خانواده خود ندارد. اما علاقه و ازدواج او با زنی بزرگ تر از خودش باعث ایجاد تحولاتی در شخصیت او میشود. محسن کیایی جزو بازیگرانی است که توانایی بازی در نقشهای کمدی و غیرکمدی را دارد، بنابراین بسیار خوب توانسته هر دو روی شخصیت «آرمان» و تحولات تدریجی این شخصیت را به مخاطب نشان دهد. «پیمان» فردی سرد و بیاحساس است که کینه همه وجودش را پر کرده و در پس سادگی ظاهری که دارد، شخصیت پیچیده و مرموزی نهفته است. پدرام شریفی با بازی خوب خود موفق شده وجهه رازآلود و غیرقابل پیشبینی «پیمان» را به درستی اجرا کند و انتخاب بسیار مناسبی برای این نقش در ظاهر ساده، اما در باطن پیچیده و پر از عقده بوده است. محسن کیایی و پدرام شریفی هردو در جای خودشان انتخابهای مناسبی به نظر میرسند. حامد بهداد به جای محمدرضا گلزار آرش دل ابتدا نام محمدرضا گلزار برای بازی در سریال «دل» در نقش «آرش» اعلام شد، اما طولانی شدن پیشتولید سریال و مشغولیت گلزار باعث شد این بازیگر از بازی در سریال انصراف دهد و حامد بهداد جایگزین وی شود. بهداد بیشتر در نقش شخصیتهای بسیار برونگرا و گاه عصبی با واکنشهای تند، بازی کرده اما در سریال «دل» در نقش متفاوتی ظاهر شده است. «آرش» جوانی ثروتمند و از طبقه مرفه است، اتفاقا او برخلاف تصویر غالبی که از نقشهای بهداد در ذهن وجود دارد، شخصیتی بسیار آرام، موجه و منطقی دارد که کمتر عصبانی میشود و مسائل را با گفتوگو و محترمانه حل میکند. حامد بهداد که در «قصر شیرین» هم ثابت کرده بود میتواند در نقشهای آرام و درون گرا بازی کند، در سریال «دل» نیز انتخاب نامناسبی برای «آرش» نبوده. برخلاف او گلزار انتخاب بدی برای این شخصیت بوده. او بارها در نقش جوان عاشقپیشه ثروتمند و در سریال «عاشقانه» نیز نقش همسر ساره بیات را بازی کرده بود. علاوه بر تکراری بودن نقش، کیفیت بازی حامد بهداد با محمدرضا گلزار بسیار متفاوت است، بنابراین جایگزینی بهداد به نفع «دل» تمام شده است.∎
نظر شما