شناسهٔ خبر: 41276050 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: تسنیم | لینک خبر

بررسی زوایای یک تولد خارق‌العاده که در قرآن از آن یاد شده است/ چرا تولد حضرت اسحاق(ع) به صورت مژده توسط فرشته‌ها عنوان شد؟

حضرت اسحاق علیه السلام که پیغمبری دانا به تعلیم الهی بود، از پدری کهنسال و مادری پیر و نازا متولد شد.

صاحب‌خبر -

به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، یکی از انبیای الهی علیهم‌السلام که مورد عنایت ویژه خداوند متعال قرار گرفته، حضرت اسحاق علیه السلام است؛ پیغمبری که هم پدرش یعنی حضرت ابراهیم علیه السلام درجه نبوت و امامت داشته و هم فررزند و نوه‌اش، یعنی حضرت یعقوب و حضرت یوسف علیهماالسلام، به رتبه والای پیغمبری رسیده‌اند. این در حالی است که میلاد آن حضرت به عنوان خبری بشارت‌آور و فرح‌بخش از سوی ملائکه‌ای به پدر و مادر گرامی آن حضرت ابلاغ شد. ماجرای تولد حضرت اسحاق نبی علیه السلام در چندین آیه از قرآن کریم عنوان شده است که نشان از اهمیت و عظمت این میلاد مبارک دارد؛ آن هم در شرایطی که آن حضرت از پدری کهنسال و مادری پیر و نازا به دنیا آمد.

خبرگزاری تسنیم در گفتگویی که با حجت‌الاسلام محمود علایی، استاد حوزه و محقق قرآنی، انجام داده به بررسی بخش‌هایی از ماجرای تولد و ابعاد شخصیتی حضرت اسحاق علیه السلام با استناد به آیات قرآن کریم و تفاسیر معتبر پرداخته است. آن طور که این کارشناس دینی شرح می‌دهد، فرشته‌هایی که در ظاهر مهمان وارد منزل حضرت ابراهیم علیه السلام شدند، در حقیقت دو خبر مهم را برای آن حضرت آورده بودند. یکی از اخبار، مژده تولد حضرت اسحاق علیه السلام بود و دیگری خبر عذابی بود که به اراده الهی بر قوم حضرت لوط علیه السلام وارد می‌شد. درباره ماجرای تولد اسحاق نبی می‌فرماید: « وَامْرَأَتُهُ قَآئِمَةٌ فَضَحِکتْ فَبَشَّرْنَاهَا بِإِسْحَقَ وَمِن وَرَاءِ إِسْحَقَ یعْقُوبَ». گویا حضرت ساره سلام‌الله علیها وقتی بشارت تولد اسحاق نبی علیه السلام را شنید، بسیار تعجب کرد. چون هم خودش در سن پیری بود و هم حضرت ابراهیم به کهولت سن رسیده بود. درواقع از شدت تعجب عبارت «ویل» را به کار برد به این معنا که وای بر من و آن چیزی که باعث غصه‌ام باشد، به سرم آمد و در حالی این را می‌گفت که بخواهد آن حالت را فریاد بزند یا دیگران را خبردار کند. البته همه این‌ها از شدت تعجب آن بانوی مکرم نبود، نه بی‌ایمانی و یا ضعف اعتقاد. به هر حال وقتی ایشان مژده فرشته‌ها را شنید، دچار حالتی شد که یک پیرزن نازا داشته و از همسر پیرمرد خود باردار شده باشد. آن شرایط در نظر او مجسم شد و مشخص است که چنین اتفاقی سابقه نداشته و طبیعتاً امری شگفت‌آور است. در کنار این موارد، این اتفاق هم در نظر مردم وضعی زشت دارد و شاید عامل خنده و تمسخر مردم نادان باشد و این موضوع بوده که حضرت ساره سلام‌الله علیها از آن با عنوان رسوایی یاد کرده است. ملائکه، این نکته را به حضرت ساره سلام‏الله علیها یادآوری کردند که خاندان حضرت ابراهیم علیه السلام از این نوع موهبت‌های عالی و عنایت‌های خاصه خدای متعال را در سابق هم دیده بودند و این خانواده از این منظر با همه تفاوت داشتند. درواقع با یادآوری این موضوع که متوجه موهبت‌ها و الطاف ویژه خدای متعال در گذشته هم باشد، بشارت تولد حضرت اسحاق علیه السلام را امری طبیعی و قابل درک عنوان کردند.

 

بشارتی که ملائکه برای حضرت ابراهیم و حضرت ساره علیهما السلام آوردند

آن طور که از آیات قرآن کریم مشخص می‌شود، ماجرای تولد حضرت اسحاق علیه السلام را تعدادی از ملائکه به حضرت ابراهیم علیه السلام دادند. دلیل این امر چه بود؟

فرشته‌هایی که در ظاهر مهمان وارد منزل حضرت ابراهیم علیه السلام شدند، در حقیقت دو خبر مهم را برای آن حضرت آورده بودند. یکی از اخبار، مژده تولد حضرت اسحاق علیه السلام بود و دیگری خبر عذابی بود که به اراده الهی بر قوم حضرت لوط علیه السلام وارد می‌شد.

درباره ماجرای تولد اسحاق نبی می‌فرماید: « وَامْرَأَتُهُ قَآئِمَةٌ فَضَحِکتْ فَبَشَّرْنَاهَا بِإِسْحَقَ وَمِن وَرَاءِ إِسْحَقَ یعْقُوبَ» درباره مفهوم این آیه شریفه چند نقل از سوی مفسران قرآن کریم عنوان شده است. عده‌ای از مفسران «ضحکت» را به معنی خوشحال شدن گرفته‌اند و آیه را این طور تعبیر و معنا کرده‌اند که: «و همسر حضرت ابراهیم علیه السلام (یعنی حضرت ساره سلام الله علیها) در حالی که ایستاده بود، خوشحال شد. پس فرشته‌ها به او بشارت تولد اسحاق علیه السلام را دادند که پس از او یعقوب علیه السلام متولد می‌شود.»

اما علامه طباطبایی در تفسیر شریف المیزان، «ضحک» با فتحه حرف ضاد و به معنی عادت ماهیانه زنان معنا کرده است. به این مفهوم که «به محض اینکه حضرت ساره سلام الله علیها عادت ماهیانه شد، فرشته‌ها او را به اسحاق علیه السلام بشارت دادند و این حالت آن بانوی گرامی، نشانه و دلیلی بود که موجب می‌شد ایشان زودتر بشارت را باور کند و بپذیرد. این ماجرا، معجزه‌ای بود که دل او را آرام می‌کرد به اینکه به راستی و حقانیت آن فرشته‌ها اذعان کند.»

 

بیشتر بخوانید: تأکید آیت‌الله خوشوقت بر حفظ چادر و حجاب برای تمام خانم‌ها/ چادر معمولی را تغییر ندهید

خانواده ایرانی|ماجرای پیغمبری که برای داشتن دختر دعا می‌کرد/ چرا خداوند به والدین دارای دختر پاداش می‌دهد؟

 

مژده در حالتی که حضرت ساره سلامالله علیها از آن بیخبر بود

در اینجا سؤالی پیش می‌آید، مبنی بر اینکه چرا در آیه شریفه به موضوع ایستادن حضرت ساره علیها سلام اشاره شده است؟ مگر ایستادن یا نشستن او چه تأثیری در این خبر و مژده مهم دارد؟

خدای متعال با بیان این حالت حضرت ساره سلام الله علیها خواسته است تا این مفهوم را برای ما برساند که  آن بانوی محترم به دلیل پیری و کهولت سن، طوری از صاحب فرزند شدن ناامید شده بود که حتی تصور این خبر را هم نمی‌کرد که در کهنسالی یک بار دیگر دچار عادت ماهیانه شود، ایستاده بود و تماشا می‌کرد ببیند بین همسرش و مهمانان تازه‌وارد چه گفتگوها و مطالبی مطرح می‌شود.

درواقع حضرت ابراهیم علیه السلام در حال صحبت کردن با مهمان‌های خود بود و آن مهمان‌ها که همان فرشته‌ها بودند، درباره خوردن و نخوردن غذا با آن حضرت صحبت می‌کردند. در همین شرایط هم حضرت ساره علیها سلام ایستاده بود و به آنچه که میان حضرت ابراهیم علیه السلام و مهمان‌ها در جریان بود، نگاه می‌کرد. در همین حالت که ایستاده بود و به مطلب دیگری فکر نمی‌کرد، حالت عادت ماهیانه به او دست داد و همان موقع بلافاصله فرشته‌ها او را به تولد اسحاق نبی علیه السلام بشارت دادند.

مژده تولد حضرت یعقوب علیه السلام

با این وجود، چرا بعد از اینکه مژده تولد حضرت اسحاق علیه السلام به آن‌ها داده شد، به تولد حضرت یعقوب علیه السلام هم اشاره شده است؟ به هر حال می‌دانیم که حضرت یعقوب فرزند اسحاق نبی علیه السلام است؛ گویا طبق این آیه شریفه، بشارت نوه را هم به حضرت ابراهیم و حضرت ساره علیهماالسلام داده‌اند!

همین طور است. حضرت یعقوب علیه السلام فرزند حضرت اسحاق علیه السلام و درواقع نوه حضرت ابراهیم و جناب ساره علیهما السلام محسوب می‌شود.

منظور فرشته‌ها از خبر تولد حضرت یعقوب علیه السلام این بوده که به حضرت ساره سلام الله علیها بفهمانند که نسل او باقی می‌ماند و نه تنها نسلش دوام دارد، بلکه آن‌ها پیامبرانی هستند که به هدایت و راهنمایی مردم به سوی خدای یکتا مشغول خواهند بود. چراکه خدای تعالی به او اسحاق نبی را می‌دهد و به اسحاق نبی هم یعقوب نبی را عطا می‌کند.

با این توضیحات، خدای متعال نهتنها مژده نوه و باقی نسل حضرت ساره سلام الله علیها را به او داد، بلکه نام نوه او را نیز تعیین فرمود.

همین طور است. اراده خدای متعال بر این قرار گرفته بود تا آن بانوی پاک‌دامن و مؤمن حتی از نسل خود باخبر باشد و خدای متعال نام نوه او را نیز تعیین فرمود. درباره دلیل اسم حضرت یعقوب علیه السلام این طور نوشته شده که آن حضرت در عقب و ماوراء اسحاق می‌آید و به همین علت یعقوب نامیده شده است.

واکنش حضرت ساره سلام‌الله علیها

در این شرایط واکنش حضرت ساره علیها سلام در برابر این مژده که سال‌ها در انتظار آن بود، چگونه بود؟

آن طور که خدای متعال فرموده است، می‌توان به واکنش و عکس العمل آن بانوی مکرم پی برد: «فَأَقْبَلَتِ امْرَأَتُهُ فِی صَرَّةٍ فَصَکتْ وَجْهَهَا وَ قَالَتْ عَجُوزٌ عَقِیمٌ؛ در این هنگام همسرش جلو آمد در حالی که (از تعجب) فریاد میکشید به صورت خود زد و گفت: «(آیا پسری خواهم آورد در حالی که) پیرزنی نازا هستم؟!»

حتی از حضرت ابراهیم  علیه السلام هم این طور در سوره مبارکه حجر نقل شده که: « قَالَ أَبَشَّرْتُمُونِی عَلَى أَن مَّسَّنِی الْکبَرُ فَبِمَ تُبَشِّرُونَ؛ - گفت: آیا به من (چنین) بشارت میدهید با اینکه پیر شدهام؟! به چه چیز بشارت میدهید؟» چون حضرت ابراهیم علیه السلام هم نوید تولد حضرت اسحاق علیه السلام را در شرایطی شنید که پیرمرد شده بود، آن هم پیرمردی که در دوران جوانی خود از همسرش دارای فرزند نشده. البته ایشان از قبل از حضرت هاجر سلام الله علیها صاحب فرزندی، یعنی حضرت اسماعیل علیه السلام، شده بود. به همین علت سؤال کرد که آیا در چنین موقعیتی به من از فرزنددار شدن خبر می‌دهید؟ نه اینکه آن حضرت از رحمت و لطف خدای متعال ناامید باشد.

در آیه دیگری هم درباره واکنش حضرت ساره علیها سلام می‌فرماید: «قَالَتْ یا وَیلَتَى أَأَلِدُ وَأَنَاْ عَجُوزٌ وَهَذَا بَعْلِی شَیخًا إِنَّ هَذَا لَشَیءٌ عَجِیبٌ؛ گفت: «اى واى بر من! آیا من فرزند میآورم در حالی که پیرزن هستم و این شوهرم پیرمردی است؟! این راستی چیز عجیبی است!»

تعجبی که از روی بیایمانی نبود

گویا حضرت ساره سلام الله علیها وقتی بشارت تولد اسحاق نبی علیه السلام را شنید، بسیار تعجب کرد. چون هم خودش در سن پیری بود و هم حضرت ابراهیم به کهولت سن رسیده بود. درواقع از شدت تعجب عبارت «ویل» را به کار برد به این معنا که وای بر من و آن چیزی که باعث غصه ام باشد، به سرم آمد و در حالی این را می‌گفت که بخواهد آن حالت را فریاد بزند یا دیگران را خبردار کند. البته همه این‌ها از شدت تعجب آن بانوی مکرم نبود، نه بی‌ایمانی و یا ضعف اعتقاد.

چطور؟

به هر حال وقتی ایشان مژده فرشته‌ها را شنید، دچار حالتی شد که یک پیرزن نازا داشته و از همسر پیرمرد خود باردار شده باشد. آن شرایط در نظر او مجسم شد و مشخص است که چنین اتفاقی سابقه نداشته و طبیعتاً امری شگفت‌آور است. در کنار این موارد، این اتفاق هم در نظر مردم وضعی زشت دارد و شاید عامل خنده و تمسخر مردم نادان باشد و این موضوع بوده که حضرت ساره سلام الله علیها از آن با عنوان رسوایی یاد کرده است.

حتی حضرت ابراهیم علیه السلام هم بعد از آن می‌فرماید: « قَالَ وَ مَن یقْنَطُ مِن رَّحْمَةِ رَبِّهِ إِلاَّ الضَّآلُّونَ؛ گفت: جز گمراهان، چه کسى از رحمت پروردگارش مأیوس مى شود؟» به این ترتیب، می‌فهماند ناامیدی از رحمت پروردگار از ویژگی‌های گمراهان است و من گمراه نیستم. پس سؤالم، سؤال یک انسان ناامید نیست.

در اینجا بود که فرستاده‌های خدای متعال به او جواب دادند: «قَالُواْ أَتَعْجَبِینَ مِنْ أَمْرِ اللّهِ رَحْمَتُ اللّهِ وَ بَرَکاتُهُ عَلَیکمْ أَهْلَ الْبَیتِ إِنَّهُ حَمِیدٌ مَّجِیدٌ؛ گفتند: آیا از فرمان خدا تعجب می‌کنى؟! این رحمت خدا و برکاتش بر شما خانواده است؛ چراکه او ستوده و والا است.»

در حقیقت فرشته‌ها تعجب حضرت ساره سلام الله علیها و حضرت ابراهیم علیه السلام را رد کردند. چرا؟

این اتفاق چند دلیل دارد. یکی آنکه تعجب آن بانوی مکرم از روی بی خبری و بی اطلاعی بود و بعید می‌دانست که در آن سن پیری و وقتی از دوران جوانی نازا بوده، حال صاحب فرزند شود. دلیل دوم این است که فرشته‌ها او را به مجید بودن خدای متعال متوجه کردند، یعنی خدایی که صاحب مجد و کرم و بزرگواری است و سفره و خوان گسترده ای دارد که خیرش برای مردم بسیار است.

از طرف دیگر ملائکه، این نکته را به حضرت ساره سلام الله علیها یادآوری کردند که  خاندان حضرت ابراهیم علیه السلام از این نوع موهبت‌های عالی و عنایت‌های خاصه خدای متعال را در سابق هم دیده بودند و این خانواده از این منظر با همه تفاوت داشتند. درواقع با یادآوری این موضوع که متوجه موهبت‌ها و الطاف ویژه خدای متعال در گذشته هم باشد، بشارت تولد حضرت اسحاق علیه السلام را امری طبیعی و قابل درک عنوان کردند. پس اگر باردار پیرزنی نازا در شرایط عادی تعجب آور باشد، اما به طور خارق العاده این اتفاق از سوی خدای مهربان و حکیم بعید نیست.

علم و دانایی حضرت اسحاق علیه السلام

آیا در میان آیات قرآن کریم و احادیث درباره خصلت‌ها و خصوصیات اخلاقی و شخصیتی حضرت اسحاق علیه السلام مطلبی عنوان شده است؟

بله. یکی از ویژگی‌های بسیار مهم حضرت اسحاق نبی علیه السلام، دانایی آن حضرت است. این خصلت به قدری مهم بوده که خدای متعال از آن یاد کرده و حتی زمانی که فرشتگان به امر الهی، مژده تولد آن حضرت را به حضرت ابراهیم علیه السلام و حضرت ساره سلام الله علیها دادند، از او با عنوان «جوانی دانا» یاد کرده‌اند: « وَ بَشَّرُوهُ بِغُلَامٍ عَلِیمٍ؛ و به او بشارت پسری دانا را دادند.»

البته شاید منظور از علیم، دانای معمولی نباشد، بلکه دانای به تعلیم الهی و به وحی آسمانی باشد. همان طور که در آیه‌ای از سوره مبارکه صافات هم درباره آن حضرت می‌فرماید: « وَ بَشَّرْناهُ بِإِسْحاقَ نَبِيًّا؛ او را به اسحاق پیغمبر مژده دادیم».

انتهای پیام/

نظر شما