شناسهٔ خبر: 41257439 - سرویس اجتماعی
نسخه قابل چاپ منبع: ایسکانیوز | لینک خبر

مطالبات اساسی فرهنگیان تنها در نگاه به مشکلات معیشتی خلاصه نمی‌شود

بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان در نامه‌ای به نماینده مردم مریوان در مجلس اعلام کرد: باید دقت شود تا مبادا مطالبات اساسی فرهنگیان تنها در نگاه به مشکلات معیشتی خلاصه شود، اگر چه این مطالبه هم لازم بوده اما این سطحی‌‌ترین خواسته معلمان و دلسوزان عرصه تعلیم و تربیت است.

صاحب‌خبر - به گزارش خبرنگار گروه دانشگاه ایسکانیوز ، بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان استان کردستان پردیس بنت الهدی صدر سنندج خطاب به قاسمی پور نماینده مردم مریوان، سروآباد و عضو هیئت رئیسه کمیسیون آموزش، تحقیقات و فناوری نامه‌ای نوشت. در بخش ابتدایی این نامه آمده است: ساختن جامعه‌ای آباد و مطلوب، مطابق با آرمان‌های ارزشی یک جامعه، بدست با کفایت نیروی‌های انسانی متعهد آن جامعه صورت می‌پذیرد که تربیت و پرورش چنین سرمایه‌های انسانی، نظام آموزش و پرورشی را می‌طلبد که متعهدانه و با ظرفیت انسان پرورانه خود، در مسیر نیل به چنین جامعه ای قدم بردارد. در بخش دیگری از این نامه آمده است: معلم و هویتش بی‌تردید بخش لاینفک نهاد آموزش و پرورش هستند و نمی‌توان در فکر تربیت انسان‌هایی متعهد برای جامعه‌ای مطلوب باشیم اما اهمیت معلمان انسان ساز در این نهاد از نظر ها مغفول بماند. مدت مدیدی است که شعار تحول در نظام آموزشی کشور مطرح شده است، تحولی که در نخستین وهله متوقف به اجرای صحیح و بدون تحریفِ سند تحول بنیادین آموزش وپرورش است. سندی که در حال گذر از نهمین سال رونمایی خود است. اما تقلیل گرایی مفهومی در این نهاد حتی گریبان گیر مفهوم تحول نیز شده است. دانشجومعلمان در این نامه بیان کردند: به گونه‌ای که بعضاً تحول را منحصر به تغییر اسامی و اصلاحات جزیی ساختاری دانسته و جهل دوست و غرض دشمن دست در دست هم سبب مهجور ماندن، تحریف و تقلیل گرایی مفهومی سندتحول بنیادین گشته است و باید بدانیم که این سند تدوین شده تا اجرا شود و مرهمی شود برای التیام زخم‌های مبتلا به نهاد آموزش و پرورش و جایگاه خود را در کلاس‌های درس و مدارس پیدا کند؛ تدوین نشده است که صرفا خوانده شود و به دست مایه برخی مسئولان برای دادن شعارهای سیاسی و تمسک به آن برای زیباسازی طرح‌‌ای از ریشه مغایر با مبانی فکری مبانی نظری تحول بنیادین آموزش و پرورش مبدل شود. در بخش دیگری از این نامه آمده است: مسئله خصوصی سازی و بی رنگ کردن بعد حاکمیتی آموزش و پرورش، پروژه ای است که با اجرای طرح هایی با نام های مختلف در حال اجرایی شدن است. یکی از این طرح‌ها، طرحی موسوم به خرید خدمات آموزشی است. اگر چه عده‌ای این طرح را نه خصوصی سازی بلکه بهره وری در آموزش می‌دانند، اما این طرح نیز پازلی از پازل بزرگ خصوصی سازی نهاد آموزش و پرورش را تکمیل می‌کنید . در این نامه بیان شده است: در قبال این طرح باید ۳ پرسش اساسی بستر فکری این طرح چیست؟ آیا این طرح با اسناد فرادستی مغایرت دارد؟ مسئله‌‌ای که سبب ارایه این راه حل شده چیست؟ را مطرح کرد. در پاسخ پرسش اول باید گفت که بستر این طرح کاپیتالیسم اقتصادی همراه با اصالت منفعت صنعتی تجاری است، به گونه ای که ریاست جمهوری از هزینه‌های گزافی که بابت تربیت هر دانش آموز که مبلغ ۴ میلیون تومان در سال است گلایه کرده و خواستار تقلیل این مقدار به ۱ میلیون تومان بودند. در بخش دیگری از این نامه آمده است: در این طرح بار هزینه‌ها برای تامین معلمان نیز از ذمه دولت ساقط و تنها به واریز مبالغی به جیب کارفرمایان بسنده کرده و راهی برای جولان پیمانکاران در نظام آموزش و پرورش باز می‌کند . کارفرمایانی که به صورت سودمحور سعی در تامین نیروی انسانی معلم و بهتر بگوییم کارگر آموزشی با قیمت پایین‌تر و بیمه‌ای ۱۵ روزه دارند. همچنین این نکته را در پاسخ به پرسش دوم باید متذکر شویم که طرح مذکور با اسناد فرادستی از جمله برنامه ششم توسعه( ماده ۲۵ و ۲۸)، سند تحول بنیادین و زیر نظام های تعلیم و تربیت مغایرت‌های جدی دارد . در واقع سند تحول بنیادین یک مسیر است و هر سیاست و رویکرد و طرحی باید در جهت پیشبرد آن مسیر باشد . در نامه به نماینده مریوان عنوان شده است: در پاسخ به پرسش سوم این نکته حایز اهمیت است که مسأله ای که سبب ارایه چنین راه حلی شده است همچنان در هاله‌ای از ابهام قرار دارد به گونه‌ای که ابعاد مسئله مبهم اما اصرار زیادی بر طرح مذکور به عنوان راه حل پیشنهادی مسئله، وجود دارد. همواره مسئولان ذی ربط و سیاست گذاران عرصه تعلیم و تربیت باید توجه داشته باشند که هر طرحی قبل از اجرایی شدن و ورود به فاز عملیاتی، مستلزم آن است که ابعاد و اهداف و مجموعه مسائل واضح و دقیقی داشته باشد تا هیچ نقطه ابهامی پیرامون مسئله و به تبع راه حل مسئله وجود نداشته باشد. در بخش دیگری از این نامه آمده است: دانشگاه فرهنگیان که به تعبیر رهبری عزیز مرکز ثقل اصلی اموزش و پرورش است . دانشگاهی که بنا بود مرجع و منبع اصلی تربیت معلم و تامین نیروی انسانی آموزش و پرورش باشد اما با کم لطفی مسئولان، سال ها ورودی این دانشگاه کم و کم تر شد. کمبود معلم که این روزها تیتر اخبار شده حاصل سال‌ها بی توجهی به قوانین سند تحول و در راس آن دانشگاه فرهنگیان است . طبق قانون، تاسیس دانشگاه فرهنگیان از ابتدا ایجاد تنها مرجع برای تربیت معلم بوده اما عدم درک جایگاه و نقش آن‌ موجب چنین وضعیت اسفباری شده است و همواره چه به لحاظ کمی و چه کیفی مورد بی‌مهری قرار گرفته تا آنجا که دولت همان اندک مخارجش را زیاد دیده وبر آن شده است تا با واگذاری امر خطیر تربیت معلم به دانشگاه‌ای چون دانشگاه پیام نور، هم اعتراضات دانشگاه فرهنگیان را بابت مشکلات مادی و کمبود فضا و امکانات کم کند و هم دانشگاهی ورشکسته چون دانشگاه پیام نور را نجات دهد . دانشجو معلمان در این نامه تاکید کردند: متاسفانه سطحی نگری و عدم برنامه ریزی درست برای اجرای صحیح طرح ها موجب تحریف همان اندک طرح هایی که به اسم عمل به سند تحول به میان آمده، می‌شود. این در موضوع رتبه بندی معلمان به وضوح مشاهده می‌شود، آنچه که در بحث از موضوع رتبه بندی در بند دوم از ماده ۶۳ برنامه ششم توسعه آمده است، با آنچه که دولت آن را صرفا با افزایش حقوق چند صد هزار تومانی اشتباه گرفته است، بسیار فاصله دارد. در بخش انتهایی این نامه آمده است: نکته مهمی که باید دقت شود تا مبادا مطالبات اساسی فرهنگیان تنها در نگاه به مشکلات معیشتی خلاصه شود، اگر چه این مطالبه هم لازم بوده اما این سطحی ‌ترین خواسته معلمان و دلسوزان عرصه تعلیم و تربیت است که متاسفانه تنزل مشکلات و مسائل ریشه‌ای اموزش و پرورش در حد نارضایتی از حقوق و مزایای مادی، بزرگترین ظلم در حق این قشر زحمت کش بوده است . لذا با توجه به این نکات و مسائل مهم و طرح‌ها و پیشنهادهای موجود در این زمینه، از سرکارعالی تقاضا می‌شود. در اولین فرصت بعد از بهبود شرایط کرونا در استان، زمانی را جهت جلسه با اعضای بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان استان کردستان در نظر بگیرید. انتهای پیام/

نظر شما