سرویس سیاسی جوان آنلاین: امروز در شرایطی که تنها یک سال از عمر دولت تدبیر و امید باقی مانده است، افکار عمومی سطح جدیدی از فرافکنی را شاهد هستند، به این معنا که بسیاری از مسببان وضع موجود علاوه بر بهرهگیری از تاکتیک فرار به جلو، تصمیمگیران و تصمیمسازان اصلی دولت را افرادی توانمند و قدرتمند عنوان میکنند! اتخاذ چنین مواضعی قاعدتاً با این هدف صورت میگیرد که عامل اصلی به وجود آمدن مشکلات امروز کشور دولت کنونی نیست و علاوه بر دولت قبل، حاکمیت دارای بیشترین تقصیر است!
انگشت اتهام به سمت خود شماست
فرار از پاسخگویی و عدمپذیرش مسئولیتهای حداقلی توسط دولتمردان و حامیان آنها در سطح رسانهها، چند صباحی است که به عنوان رویه ثابت مسئولان اجرایی کشور تبدیل شده است و در چنین شرایطی اوضاع گرانی، تورم، بیکاری و رکود هر روز شرایط بدتری نسبت به قبل میگیرد و خروجی چنین اظهارات و چنین وضعی این است که انگشت اتهام کماکان به سمت نظام منحرف شود.
همانطور که اشاره شد برخی دولتمردان در حالی انگشت اتهام را به سمت دولت قبل و مهمتر از آن حاکمیت کشور نشانه رفتهاند که مطلقاً نسبت به افزایش سرسامآور قیمت دلار، خودرو، مسکن، اجارهبهای مسکن، سکه، مرغ، تخممرغ، لوازم خانگی و... احساس ناراحتی و نگرانی نکرده و اقدامی برای جبران خسارت و بهبود اوضاع اقتصادی مردم نمیکنند. حال در شرایطی که مردم خواستار توقف روند روزافزون گرانی، بیکاری و تورم هستند، اسحاق جهانگیری معاون اول رئیسجمهور با استفاده از تعریض و کنایه میگوید: «کشور از مجموعه مدیریتی توانایی برخوردار است، اما برخی افراد قیاس به نفس میکنند و این موضوع را حرفی گزاف میپندارند و تصور میکنند که، چون خودشان توانایی مدیریتی ندارند، مدیران کشور نیز توانمند نیستند»!
در شرایطی معاون اول رئیسجمهور دولت را متشکل از مدیران توانا نامگذاری میکند و منتقدان دلسوز را افرادی ناتوان مینامد که وی یک ماه مانده به انتخابات سال ۹۶ گفت: «اگر ما پیروز بشویم دیگر هیچ کس در ایران سرگرسنه زمین نخواهد گذاشت و هیچ کارتنخوابی دیگر نخواهد بود.» وی همچنین اضافه میکند: «ملت! یادتان رفته قیمت دلار لحظهای عوض میشد... امروز دیگر کسی از گرانی و تورم حرفی نمیزند...، چون کاری شد کارستان. رئیسجمهور خودش وقت گذاشت. رونق شروع شده، ما به همه اهدافمان در برجام رسیدیم. ما ایرانهراسی را به ایراندوستی تبدیل کردیم. ما ریسکهای مهمی را از ایران دور کردیم. دنیا عاشق کار کردن با ایران شده. هجوم شرکتهای غربی و شرقی به ایران برای کار کردن آغاز شده است.»
جهانگیری همچنین اظهار میکند: «ملت ایران گوششان از این شعارها پر است، برنامه چیز سختی است، اما شعار ساده است و شما میتوانید به راحتی بگویید ۵میلیون شغل ایجاد میکنم، اما ما از شما میخواهیم با برنامه بگویید که چه کار میکنید.»
محسن غرویان نیز در یادداشتی همراستا با سخنان جهانگیری میگوید: «اگر نامزد رقیب امروز رئیسجمهور بود، قطعاً وضعیت اقتصادی کشور بهتر از حال حاضر نبود و شاید بدتر هم میشد، حتی میتوان احتمال داد که قیمت دلار به دو تا سه برابر قیمت کنونی یعنی حدود ۴۰هزار تومان افزایش پیدا میکرد»!
مجلس مقصر است نه دولت!
جالب این است که دولت و حامیان دولت، مجلس تازهکار یازدهم را نیز مسبب وضع موجود میدانند و گویی دولت کنونی از هر اشتباه و خطایی مصون است! محمدتقی فاضلمیبدی فعال سیاسی در گفتگو با روزنامه آرمان میگوید: «اقدامات سیاسی مجلس یازدهم چه در زمینه سیاسی و چه در زمینه مذهبی اگر بدون دقت باشد برای جامعه مفید نخواهد بود. در ۴۰سال گذشته ما شاهد بودهایم که رفتار تند نتیجه مطلوب به همراه نداشته است. در شرایط کنونی مجلس یازدهم به صورت متصلب و متعصب با موضوع سیاست خارجی برخورد میکند. چنین رویکردی در نهایت عاقبت مشخصی ندارد. در روزهای گذشته ما دوباره شاهد افزایش قیمت ارز و تورم در کشور بودهایم که یکی از دلایل آن عملکرد مجلس یازدهم در زمینه سیاست خارجی است.»
مرعشی سخنگوی حزب کارگزاران و از حامیان عملکرد دولت تخریب زودهنگام دوستان خود علیه مجلس را تکمیل کرده و میگوید: «ما الان فروش نفتمان تقریباً رو به تعطیلی است. نمیشود که هم بابت اینکه فروش نفت از بین رفته و ما باید اقتصادمان را بدون نفت اداره کنیم خوشحال باشیم، هم وقتی دلار میشود ۲۰هزارتومان برایمان سؤال شود که چرا اینطور شده. هر کاری لوازمی دارد و تبعاتی، انقلابی بودن در دنیای امروز با تعریفی که این طیف تندروی سیاسی دارد نتیجهاش فشار اقتصادی میشود. نتیجهاش توقف صادرات نفت هم است.»
۷ سال گذشت شما چه کردید؟
در این میان بودند روزنامهها یا افرادی که نسبت به عملکرد دولت انتقاد کرده و اینکه تمام تقصیرها را متوجه دولت قبل و حاکمیت کردهاند را مورد سرزنش قرار دادهاند. مسعود دانشمند (دبیرکل خانه اقتصاد) در مطلبی که در یکی از روزنامههای زنجیرهای به چاپ رسانده است، مینویسد: «از ابتدایی که دولت آقای روحانی سرکار آمد، گفتند مشکلات ناشی از دولت آقای احمدینژاد بوده است، فرض کنیم که همه این حرفها درست است و همه مشکلات برای دوران احمدینژاد است. آقای روحانی شما دولت را با توجه به همین شرایط و مشکلات تشکیل دادهاید، بنابراین باید برای حل این مشکلات راهحل میداشتید. هفت سال از دولت گذشته و راهحلی ارائه نشده است. چیزی که اتفاق افتاده تورم و افزایش نرخ ارز و کوچکتر شدن سفره مردم بوده و امروز همه مردم با مشکل اقتصادی مواجه هستند.» وی ادامه میدهد: «چرا در این هفت سال مشکلی حل نشده بلکه اضافه هم شده است، به عنوان مثال در دوره احمدینژاد پدیدهای به نام مسکن مهر وجود داشت که انتقاد زیادی از آن شد. باید پرسید شما که این اقدام را غلط میدانستید چه جایگزینی برای آن فراهم کردید؟ هیچ. نتیجه این شد که بحران مسکن و اجارهبها امروز اتفاق افتاده است، به دلیل اینکه شکاف بزرگی بین عرضه و تقاضای مسکن ایجاد شده است.»
فرار از مسئولیت
بیاعتماد کردن مردم به حاکمیت سیاسی کشور مهمترین راهبرد جماعت غربزده در طول سالهای اخیر بوده است، کمااینکه امروز به جای پذیرش مسئولیت فردی، جمعی و جناحی خود همچنان برای حل شدن مشکلات کشور آدرس غلط به افکار عمومی داده و عامل اصلی را ناشی از گفتمان انقلاب و رویکردهای انقلابی کشور در عرصههای داخلی و بینالمللی عنوان میکنند؛ روشی که میتواند به زعم آنها نارضایتیهای اجتماعی وسیاسی را توسعه داده و نهایتاً آشوبهایی را که منتهی به براندازی میشود، رقم بزند.
نظر شما