شناسهٔ خبر: 41071843 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: وزارت ورزش و جوانان | لینک خبر

گل محمدی: تهران جز محروم ترین استان‌ ها از لحاظ سرانه ورزشی است

رضا گل محمدی مدیرکل ورزش و جوانان استان تهران میزبان نشست سرزده "طرفداری" بود و پیرامون موضوعات مختلف ورزش استان تهران مطالبی ارائه داد.

صاحب‌خبر -
وی پیرامون زیرساخت های ورزش ارزیابی کلی وضعیت ورزش استان تهران و خصوصی سازی استقلال و پرسپولیس سخن می گوید.
اختصاصی طرفداری-آقای گل‌محمدی معمولاً ما برنامه نشست سرزده را با یک سوال کلیشه‌ای شروع می‌کنیم. این که در مجموعه اداره کل ورزش و جوانان استان تهران، روزی چند ساعت در دفتر هستند و کی‌ می‌آیند و کی‌ می‌روند؟
معمولاً صبح‌ها قبل از پرسنل می‌آیم. آن روزهایی که جلسه نداریم، نیم یا یک ساعت قبل از پرسنل می‌آیم. حتی جلسات شروع معاونین را من قبل از شروع ساعت‌های اداری برگزار می‌کنم. وقتی هم که به خانه می‌روم شب است، فکر نمی‌کنم هیچ وقت روز را در خانه باشم. بین ساعت 8 یا 9 بر می‌گردم. دوستان یک سری ایراد می‌گیرند و می‌گویند که آقای گل محمدی فشار زیادی در کار به خودش می‌آورد و ما را هم اذیت می‌کند. ولی واقعیت این است که امروزه با 6 یا 7 ساعت کار نمی‌شود پاسخگو بود. بنابراین برای جبران کاستی‌ها باید بیشتر تلاش کرد. این که چند ساعت سر کار هستم را شاید در آینده بیشتر راجب این موضوعات بشنوید. معمولاً سعی می‌کنم به محیط کار خود مدیون نباشم.
  • شما سرزرده به زیرمجموعه‌های خود سر می‌زنید؟
صد در صد.
  • مثلاً در طول روز چند ساعت در دفتر هستید و چند ساعت را بیرون می‌گذرانید؟
معمولاً هفته‌ای دو سه روز دفتر هستم و دو سه روز هم بیرون هستم. معمولاً هم شهرستان‌های دور مثل شرقی‌ترین نقطه استان هم قبل از این که ساعت کار اداری شروع شود، رفته ام. دوستان روحیه و رویه من را می‌شناسند. ضمن این که یک محیط صمیمی در اداره کل با همکاری همکاران فراهم شده است تا بچه ها با عشق و علاقه کار کنند. خدمت کردن امروزه با توجه به شرایط اقتصادی خیلی کار سختی است که این رغبت را ایجاد کنیم. سعی شده است که بچه ها احساس دوستی کنند. من فکر می‌کنم به همت همکاران صادقم در اداره کل و تلاش‌ کسانی که عاشقانه زحمت می‌کشند یک محیط صمیمی ایجاد شده است. ما به نوعی می‌گوییم حلقه اول، حلقه دوم. بچه‌ها می‌گویند آن‌هایی که حلقه اول هستند باید آن‌تایم باشند و بیشتر از بقیه وقت می‌گذرانند. ولی این در راستای همان جاذبه برای فعالیت است. در کار ورزش صرف کار کردن نیست و باید حتماً یک مقدار عشق همراه باشد. الان فکر می‌کنم این محیط آرام و صمیمی با همت همکارانم فراهم شده است.
  • در بازدیدهای سرزده‌ای که از زیر مجموعه‌ها داشته‌اید، شده که یک اتفاق جالب یا خاصی بیافتد که برای مخاطبان توصیف کنید؟
از یک مکان ورزشی نیمه کاره بازدید سرزده داشتم. 11 سال این مکان نیمه کاره رها شده بود. در سال 95 با شهردار منطقه به بازدید آن مکان در جنوب تهران رفتیم. آنجا رفتیم و دیدیم یک بنده‌ خدایی که معتاد بود آنجا استراحت می‌کرد. ما که رفتیم، تکانش دادم و بیدارش کردم، بلند شد چهارتا فحش آبدار به من داد که چرا مزاحم خواب من شدی؟ من به عزیزان آن جا گفتم که هر یک روزی که کار نیمه کاره بماند محیط امنی است برای معتادین. خوشحالم که همان مکان پایان آن سال به بهره‌برداری رسید و الان روزانه 400 نفر در آنجا ورزش می‌کنند. من بازهم بازدید سرزده در آنجا داشته‌ام. واقعاً‌ آدم این تفاوت‌ها را می‌بیند احساس شعف می‌کند و احساس تاسف از کارهای بسیاری زیادی که مانده و انجام نداده‌ایم یا نمی‌توانیم انجام دهیم.
  • الان تهران پایتخت ایران است اما پایتخت ورزش ایران دیگر نیست. چرا این اتفاق افتاده است؟
البته این که پایتخت ورزش ایران نیست را با قطعیت تایید نمی‌کنم.
  • مثلاً در بسکتبال،‌ کشتی و بعضی ورزش ها دیگر پایتخت نیست.
پایتخت ورزش کشور را باید مجموعه ورزش ها دید. این که می‌گویید پایتخت کشتی ایران نیست را می‌پذیرم و قبول دارم که مازندران است. وقتی می‌گویید که بسکتبال، می‌پذیرم که یک استان دیگر است. ولی مجموعاً تهران بیشترین سطح مدال آوری و عضویت در تیم‌های ملی را دارد. ولی این که بگویید محروم‌ترین نقطه ایران به لحاظ سرانه ورزشی است را قبول دارم. تهران تقریباً بعد از انقلاب یک رکودی در ساخت و سازهایش و یک سرعت بسیار زیادی در مهاجرت جمعیتش ایجاد شد. سرعت ساخت و سازهای تهران بسیار کمتر از سرعت مهاجرت است. جمعیت یک یا دو میلیونی تهران الان به 14.5 میلیون نفر رسیده است. در حالی که سرعت رشد امکانات اینگونه نیست. ما تقریباً هر سال 250 هزار نفر به جمعیت تهران اضافه کرده‌ایم و 5 شهرستان جدید افزوده‌ایم. هیچ امکانات سخت افزاری قدرت رقابت با این مهاجرت را ندارد و ما به لحاظ سرانه ورزشی جز محروم‌ترین نقاط ایران هستیم.
  • فوتبال تهران هم شرایط خوبی را ندارد. اگر استقلال، پرسپولیس و سایر تیم‌های لیگ برتری را کنار بگذاریم، فوتبال تهران وضعیت جالبی ندارد. برای این مشکل چه کارهایی باید کرد؟
اول باید آسیب شناسی کنیم و بپذیریم. وقتی که قیمت زمین‌ها در تهران افزایش پیدا کرد و زمین‌‌های فوتبالی خاکی تبدیل به برج‌ها شد، تعداد استعدادها که هر روز در زمین‌های تهران بازی می‌کردند کاهش یافتند. شما نسل ملی پوشان سال‌های 40 تا 60 ایران را تماشا کنید. همه از زمین‌های پیروزی، خانی آباد، شهرزاد و اختیاریه ظهور پیدا کردند. آن زمین ها هیچ کدام الان وجود ندارد و همه ساخت و ساز در آن شده است. در کنار آن عدم مدیریت صحیح هم موثر است. آمدن پول به ورزش در شکل نامناسب هم دخیل بوده است. پول همیشه بد نیست، ولی اگر بدون ظرفیت بیاید آسیب زننده‌ است. این موارد را کنار هم بگذاریم باعث شده است که تهران در تیم ملی فوتبال بزرگسالان ما آنچنان نماینده نداشته باشد. من این را در تایید فرمایش شما عرض کردم. درباره این که چه باید کرد، نظرم این است که هر کس باید به وظیفه خودش عمل کند. همین که ما اعتقاد داریم آنچه که در تهران طی سال‌های گذشته صورت گرفته بازتاب عملکرد مسئولین بوده است. وقتی که قابل قبول نیست، میدان برای سایرین باز شود که بتوانند عملکرد را تحول دهند. ولی بعضی‌ها ظاهراً قصد دارند که فقط به هر دلیلی باشند. این که چگونه باشند مهم نیست، فقط باشند مهم است. به همین دلیل اعتقاد دارد که در فوتبال تهران باید یک تحولی ایجاد شود. این خواسته‌ی جدی جامعه فوتبال تهران است. پیشکسوتان و مربیان و همه آمده‌اند و از من خواسته‌اند که تلاش کنید یک تحولی ایجاد شود. تلاش من همین است. اولین مورد اجرای قانون است. اجرای قانون یعنی این که انتخابات باید صحیح صورت بگیرد. اگر این صحیح صورت بگیرد، مانند یک دومینو به اصلاحات و حرکت‌های بعدی هم می‌توانیم امید داشته باشیم.
  • در همین رابطه، گفتید که برج ها آمده‌اند و جای زمین ها را گرفتند. گودهایی که بوده همه از بین رفته اند. ولی خودتان خوب می‌دانید که دیگر محدود به فوتبال نمی‌شود. الان ورزش در اکثر مناطق تهران پولی شده و خیلی خانواده‌ها توان این را ندارند که فرزندان‌شان را به کلاس شنا، فوتبال و امثال آن بفرستند. برای این موضوع، تمهیداتی بوده است که زمین‌هایی باشد که بتوانند رایگان استفاده کنند و اتفاقی در این زمینه بیافتد؟
برای استعدادها، در تمام رشته‌های ورزشی هنوز زمینه برای بروز و ظهور وجود دارد. همه‌ هیئت های ورزشی ما در کنار همه مشکلات، این امکانات را فراهم کرده اند که اگر استعدادی رویت شد، زمینه های رشد آن استعداد را فراهم بیاورند. من این را با قاطعیت به شما می‌گویم که اجازه نمی‌دهیم استعدادی به خاطر نداشتن امکانات مالی از ورزش کردن محروم شود. واقعاً این گونه نیست. هر کسی که چنین استعدادی را شناسایی کرد، حمایت می‌کنیم به شرط این که آن استعدادها را ما قبول داشته باشیم و بضاعت آن هم مورد تایید هیئت ما قبول بگیرد. سعی می‌کنیم آن بچه به خاطر نبود امکانات از ورزش کردن محروم نشود. متاسفانه هزینه زا بودن ورزش مانند تحصیل و درمان، یک مشکلاتی را به همراه خودش دارد و با توجه به شرایط کشور و دستورالعمل‌های موجود چاره‌ای جز این نداریم.







  • موضع شما درباره خصوصی سازی استقلال و پرسپولیس چیست. به نظر شما خصوصی می‌شوند و امکان پذیر است؟
الان یک تلاش بسیاری جدی و واقعاً شبانه روزی از سوی وزارت ورزش صورت می‌گیرد و خود آقای سلطانی فر خیلی جدی پای این کار است. من در ملاقات‌هایی که با ایشان داشته ام واقعاً‌ گفته‌اند که شب یا روزی نیست که درمورد این موضوع پیگیری یا دغدغه نداشته باشند. من این را تایید می‌کنم. در این راستا ماموریت‌هایی به اداره کل به عنوان بزرگترین تامین کننده بخش سرمایه‌ای این دو باشگاه به ما داده شده که ما همه را خارج از نوبت و بدون فوت وقت انجام داده ایم. اماکنی که الان در اختیار این دو باشگاه است، همه متعلق به ما بوده که با رعایت تشریفات قانونی و کسب مجوز‌های دولت این ها را واگذار کرده‌ایم. اما این که به عنوان یک کارشناس کوچک ورزش بخواهم در این باره صحبت کنم، من همیشه گفته‌ام که فقط اراده وزارت ورزش کافی نیست، باید دستگاه‌های دیگر هم پای کار بیایند. ما به صورت کلی باید این فرهنگ خصوصی سازی را نهادینه کنیم و همه پای کار بیایند. پخش تلویزیونی و قانون کپی رایت در یک فرهنگ خصوصی جایگاه دارد. این‌ها باید همه کمک کنند تا صورت بگیرد. اگر این گونه باشد بله، خصوصی سازی ممکن است. من در تمام مصاحبه‌های یک سال و نیم گذشته‌ام شما شاهد بوده‌اید که گفته‌ام وزارت ورزش بسیار جدی پای کار است. خود شخص آقای وزیر من با قاطعیت می‌گویم که هفته‌ای دو تا سه جلسه در سطح معاونین وزارت برگزار و روزانه رصد می‌کند. من امیدوارم بقیه نهادها هم پای کار بیایند اگر نیایند، من علی رغم این همه تلاش خیلی موفقیتی در آن نمی‌بینم. مگر این که بقیه دستگاه‌ها کمک کنند، در این صورت شدنی است. این را هم بگویم که هیچ‌چاره‌ای جز این نداریم که به این سمت برویم. دولت دیگر قادر به تامین هزینه‌های حرفه‌ای سرخابی‌ها براساس تکلیفی که مجلس تعیین کرده نیست. برای تامین‌ هزینه‌ها باشگاه‌ها باید خصوصی سازی شوند وفرهنگ خصوصی را همه بپذیریم و همه تن دهند. نمی‌شود بگوییم یک بخش خصوصی باشد و یک بخش بحث حاکمیتی است. باید کلیات آن را بپذیریم. من فکر می‌کنم در اینصورت می‌توانیم بگوییم که این کار بزرگ انجام شده است.
  • به عنوان سوال پایانی، رابطه شما با قهرمان‌های ورزش تهران و به خصوص پیشکسوتان چطور است؟ به اداره کل رفت و آمد دارند و آن را خانه خود می‌دانند؟
من که نمی‌دانستم امروز شما تشریف می‌آورید، همینطوری سرزده آمدید. حتماً‌ در خبرها داشتید که ما میزبان آقایان علی پروین، حسن روشن، بیژن ذوالفقار نسب و اسطوره‌های فوتبال کشور بودیم. خود این نشان دهنده‌ ارادت من به پیشکسوت هاست. اصلاً من در رویه‌ کاری ام اینگونه است که قهرمان‌ها و پیشکسوت‌ها نیازی نیست وقت بگیرند و من را ببینند. آن‌ها ارباب رجوع من هستند. آن‌ها ارباب هستند و من مسئول خدمت رسانی. من صادقانه بگویم، اگر در دفترم باشم این دو قشر برای‌شان تعیین وقت معنایی نخواهد داشت. خودم هم پا به سن گذاشتم و ورزشی هستم، اعتقاد دارم که پیشکسوتان ولی نعمت‌های ورزش هستند. من افتخار می‌کنم که خدمت‌شان ارادت دارم و خدا را شاکر هستم که من را به خدمت کردن پذیرفته‌اند و به همین دلیل ضمن این که ارادت‌مند همه‌شان هستم، افتخار می‌کنم که قدمی برای این عزیزان بردارم.
  • همانطور که گفتید خیلی از اماکن ورزشی تبدیل به برج ها شده است. چون تابستان است و مدرسه‌ها به خاطر ویروس کرونا تعطیل بوده‌اند، این که یک فضا و خبر خوب در شهر تهران برای بچه‌ها و نوجوانان وجود داشته باشد که بتوانند ورزش کنند. یک خبر خوبی اگر هست بگویید.
خوشبختانه ما با آموزش و پرورش و شهرداری تعاملات بسیار خوبی داریم. به تایید دوستانی که کارشناس هستند، شاید کمتر زمانی در قدیم این تعامل جدی بوده است. اگر ما تشخیص بدهیم جایی مورد نیاز بچه‌های محروم است، من حتی اگر شهرداری بخواهم قطعاً به آن‌ها این کمک را می‌کنند. یا در آموزش و پرورش مکان‌هایی که دارند و یا ما داریم، این امکان فراهم است. ما برای بچه‌های کار و خیابان مسابقات مختلفی را ترتیب داده‌ایم و اماکن ورزشی را در اختیارشان گذاشته‌ایم. این‌ها به قول معروف گل سرسبد بچه‌های محروم بوده‌اند. ولی من باز اعتقادم این است و صریحاً می‌گویم، اگر بدانم امکان ندارد اجازه دهم که بچه‌‌ای به دلیل نداشتن از ورزش کردن محروم شود. اگر چنین چیزی باشد اولاً که خیلی به حال خودم تاسف می‌خورم و از همکاران خودم هم خواهش کردم که اگر خانواده‌ای مراجعه کند به یک مکان ورزشی و به دلیل نداشتن از ثبت نام محروم شود، این یک اقدام نابخشودنی است. ما چون ورزشی هستیم، صادقانه می‌گوییم. ما سهمیه داریم و اگر به جمع بندی برسیم حتماً امکان ثبت نامش را فراهم می‌کنیم و اگر استعداد باشد تا رسیدن به سطوح بالاتر کارهایش را دنبال می‌کنم.
  • صحبت پایانی اگر دارید و ما نپرسیدیم و همینطور خداحافظی با مخاطبین طرفداری را به شما واگذار می‌کنیم.
من خیلی‌سال ها آرزو داشتم که مورد توجه مربیان خودم قرار بگیرم. من حداقل در چهار یا پنج رشته ورزشی در حد باشگاهی ورزش کرده ام و رشته اصلی‌ام تا قبل مصدومیتم، فوتبال بوده است. همیشه دلم می‌خواست که اماکن ورزشی برای بچه‌ها فراهم شود. الان که مسئولیت دارم تمام تلاشم این است. شاید یکی از تلاش‌های جدی ما ساخت اماکن ورزشی است. ما ظرف دو سه سال گذشته بالای 60-70 اماکن ورزشی را افتتاح کرده‌ایم و تلاش می‌کنیم کارهای نیمه تمام گذشته را انجام دهیم. من فکر می‌کنم یکی از وظایف مسئولین این است که امکان ورزش کردن را فراهم بکنند. انشاالله در تربیت این نسل‌ها بعد از کمیت‌، کیفیت هم حاصل می‌شود. خودم فکر می‌کنم باید پاسخگوی افکار عمومی باشیم. رسانه‌ها فعلاً به عنوان نمایندگان جدی افکار عمومی جامعه هستند و هیچ وقت نباید از پاسخ دادن و شفاف گویی طفره برویم. امیدوارم این صدافت مقبول عزیزان قرار بگیرد و مردم هم کاستی‌های عظیمی که در کار ما وجود دارد را به بزرگواری خود ببخشند.

نظر شما