شناسهٔ خبر: 41014592 - سرویس بین‌الملل
نسخه قابل چاپ منبع: خبرآنلاین | لینک خبر

راه حل نهایی ایران چیست؛ مذاکره یا مقاومت؟/ ایران باید بازی را تا زمان انتخابات آمریکا مدیریت کند

سلیمانی: چرا باید با هزینه سنگین پای میز مذاکره برویم؟

کارشناس مسائل بین الملل با بیان اینکه قاعده نظام بین الملل بر دو متغییر قدرت محوری و سلطه محوری است، گفت: سیاست ترامپ یارگیری علیه ایران و نگه داشتن آن کشورها در نزد خود است.

صاحب‌خبر -

ابوالفضل خدائی: پس از تصویب قطعنامه شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی به بهانه عدم دسترسی ایران به دو مرکز برای بازرسی، حالا بحث تمدید تحریم تسلیحاتی ایران به بزرگترین دغدغه مقام های آمریکایی تبدیل شده و مقام های این کشور در خصوص پایان مهلت این تحریم در 27 مهرماه به دیگر کشورهای جهان هشدار می دهند. مایک پمپئو وزیر خارجه آمریکا مدعی شده که اگر تحریم تسلیحاتی ایران در سازمان ملل متحد تمدید نشود ایران قادر به خرید جنگنده های سوخو ۳۰ یا جی ۱۰چین خواهد بود.

در تازه ترین اظهارنظر برایان هوک رئیس گروه اقدام ایران در وزارت خارجه آمریکا نیز در ادعایی واهی گفته است که با برداشته شدن تحریم تسلیحاتی سازمان ملل علیه ایران، این کشور به «دلال اسلحه برای رژیم‌های سرکش و سازمان‌های تروریستی در سراسر جهان» تبدیل خواهد شد. با تصویب قطعنامه شورای حکام شرایط بیش از پیش پیچیده شده است و به نظر می رسد ترامپ قصد دارد تا قبل از انتخابات ماه نوامبر تکلیف ایران و به خصوص توافق هسته ای را روشن کند که در همین راستا با دکتر افشار سلیمانی سفیر اسبق ایران در باکو گفتگو کرده ایم که در ادامه مشروح آن را می خوانید:

در ابتدا بفرمایید هدف از تصویب قطعنامه شورای حکام علیه ایران چیست؟ آیا می توان آن را سرآغاز اختلاف ها و تنش ها بین ایران و آژانس دانست؟ آیا ممکن است موضوع فراتر از بازرسی دو مرکز پیش رود و ایران در موقعیت خطرناکتری قرار گیرد؟

نکته‌ای که در خصوص این قطعنامه باید گفت عدم الزام آوری آن است و بیشتر شبیه به بیانیه می ماند. در این قطعنامه از ایران درخواست شده تا اجازه بازرسی را به دو مرکز مورد نظر برای بازرسان بدهد. این قطعنامه پیشنهادی با ۲۵ رأی موافق، ۲ رأی مخالف و ۷ رأی ممتنع و پس از 8 سال برای اولین بار تصویب شده که ایران را متوجه تهدیدی نخواهد کرد. اما در ادامه و در صورت عدم تمکین از خواسته های آژانس ممکن است قطعنامه دیگری تصویب شود و به شورای امنیت سازمان ملل رود که در این حالت شرایط خوبی برای ایران به همراه نخواهد داشت. از طرفی ایران نیز پروتکل الحاقی ان پی تی را هنوز در مجلس تصویب نکرده است اما در توافق هسته ای تضمین داد که به صورت اختیاری این پروتکل را اجرا کند تا در صورت مطلوب بودن روند در مجلس نیز تصویب شود. در همین حال ایران از این مورد به دلیل اجرا نشدن برجام صرفنظر کرده است و حتی شاهد بودیم که کشورهای اروپایی تعهدات خود را ایفا نکردند و اینستکس را نیز آنگونه که برای ایران رضایت بخش باشد به مرحله اجرا در نیاوردند. حال به جای اینکه به عدم ایفای تعهدات خود اعتراف کنند قطعنامه پیشنهادی علیه ایران ارائه می دهند. چنین مساله ای بیش از پیش ماهیت نظام بین الملل که نظامی قدرت محور است را نشان می دهد. البته به سلطه محوری آن نیز باید اشاره کرد که در همین حال کشورهای بزرگ و قدرتمند با همکاری هم به کشورهای دیگر زور می گویند. بدتر اینکه به نهادها و سازمان های بین المللی نیز زور گفته می شود و کشورهای دیگر به سبب مشکلاتشان از آنها پیروی کرده و در مسیرشان گام بر می دارند.

با این توصیف آیا ایران می تواند با سیاست مقاومت چنین نظمی را بر هم بزند و در راستای منافع ملی خود گام بردارد؟

 نکته ای که باید توجه بدان داشت این است که ماهیت این گونه از نظام ها قابل تغییر نیست. به این معنی نیست که عدالت و برابری برقرار شود و جهان به کشورهای چندقطبی تقسیم گردد. در دورانی که جهان دو قطبی بود شاید کشورها می توانستند تا حدی توازن برقرار کنند و از هر دو سو بهره ببرند. اما در مجموع حالت وابستگی وجود دارد؛ ایالات متحده آمریکا و اروپا نیز در چارچوب وابستگی متقابل قابل بررسی و مطالعه هستند اما چون دارای مولفه های قدرت در ابعاد مختلف هستند از آن نیز بهره می برند و اینطور باید گفت که آمریکا هم بی نیاز از جهان نیست. عریان بودن ماهیت نظام بین الملل تا آنجا پیش می رود که اسرائیل نیز با کشورهای دیگر علیه ایران همکاری می کند. اسرائیلی که نه عضو ان پی تی و نه پروتکل الحاقی بوده و حدود 300 کلاهک هسته ای در اختیار دارد، اما کسی از آن سوال نمی کند. حتی اگر مطرح هم شده دیدیم که به جایی نرسیده است. تنها ایران را در مسائل امنیتی تبدیل به سییل کرده اند در حالیکه کشورهای همسایه ما نیز مانند پاکستان اتمی هستند.

در همین رابطه بیشتر بخوانید؛
آمریکا چه نقشه شومی درباره ایران در سر دارد؟

این در حالی است که مسئولین نظام در سطوح مختلف تنها راه چاره ممکن را مقاومت می دانند؛ اما برخی بر این باورند که این مسیر هزینه های سنگین اقتصادی را به کشور وارد کرده ؛ در این شرایط ایران باید در این صفحه شطرنج چگونه بازی کند؟

 اینطور نیست که ایران بخواهد به تنهایی در برابر یک نظم بین المللی غلط ایستادگی کند؛ چرا که زورش نمی رسد و باید هزینه های زیادی بابت آن بپردازد. در این بین سوال مهم و حیاتی این است که تا کی باید هزینه داد؟ بالاخره باید روزی جلوی این هزینه ها گرفته شود. اوضاع سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و غیره به خوبی نمایانگر همه چیز است. مردم ناراضی هستند و مشکلات زیادی گریبانگیر آنها شده است. ایران باید به درستی در این عرصه بازی کند. مگر کشورهای اروپایی که با آمریکا همسویی دارند عاشق آمریکا هستند؟! متحد هستند اما از واشنگتن دل خوشی ندارند؛ اما در نهایت مجبور هستند. روسیه هم با آمریکا روابط دارد و با این کشور کنار می آید. چین نیز که در تقابل با آمریکا است با این کشور همکاری های گسترده دارد. حتی اگر کشوری از آمریکا دل خوشی ندارد باید با روندهای بین المللی همسان باشد. ایران نیز از این قاعده نباید مستثنی باشد و با روندهای بین المللی سازگاری داشته باشد. ما نباید بهانه به دست آمریکا دهیم و باید با 1+4 به نحو احسن کار کنیم تا از فرصت های موجود استفاده شود و کشورمان تحت فشار قرار نگیرد و در نهایت پرونده به شورای امنیت ارسال نشود. مذاکره و طرح مسائل راه حل نهایی است؛ مگر ایران پس از چند سال ایستادگی و نه گفتن ها راضی به مذاکره نشد؟! خب چرا با هزینه در نهایت پای میز مذاکره برویم؟!

آیا خروج از ان پی تی می تواند به عنوان برگ برنده برای ایران عمل کند؟

سیاست ترامپ یارگیری علیه ایران و نگه داشتن آن کشورها در نزد خود است. بدیهی است که آمریکا از برجام خارج شده و اروپا نیز به تعهداتش عمل نمی کند. کسی منکر این مساله نیست اما قاعده نظام بین الملل واقعیت دیگری را بازگو می کند که قدرت محوری و سلطه محوری است. در این چارچوب در صورت عدم سازگاری ایران اتهاماتی علیه کشور مانند ساخت بمب اتمی و غیره مطرح می شود. در تازه ترین مورد شاهد اتهامات مایک پمپئو وزیر خارجه آمریکا بودیم که اظهار داشت در صورت عدم تمدید تحریم تسلیحاتی، ایران قادر است تا هواپیماهای جنگی از روسیه و چین خریداری کند. با این تفاسیر ایران را به عنوان مخل صلح و امنیت در دنیا معرفی می کنند. در این سو ایران نیز نباید چنین فرصتی را در اختیار آمریکایی ها بگذارد و با مذاکره باید از این امر جلوگیری کند. برخی در داخل ایران بحث خروج از ان پی تی را معرفی می کنند اما باید پرسید با سوزاندن آخرین برگ، استراتژی بعدی چیست؟ تا کی باید وضع به این حالت ادامه پیدا کند؟! ما نمونه ای مانند کره شمالی را در جلوی چشمانمان داریم که همه این مراحل را طی کرده و بمب اتمی نیز دارد و آمریکا را تهدید به حمله می کند. خب در اینجا نیز باید پرسید که آخر ماجرا به کجا خواهد کشید؟

ایران اگر بخواهد عقب نشینی را انتخاب کند ناخداگاه در راستای استراتژی ترامپ حرکت کرده و رئیس جمهور آمریکا نیز همین را می خواهد. همانگونه که سه کشور اروپایی علیه ایران در شورای حکام رای دادند این بار می خواهد بار دیگر آنها را به سمت خود بکشد. اگر چنین امری تحقق پیدا کند اروپایی ها به طور کامل به سمت آمریکا گرایش پیدا خواهند کرد و اگر ایران از ان پی تی هم خارج شود چین و روسیه را نیز از دست خواهیم داد و ماجرا به چند سال قبل باز خواهد گشت؛ دوره ای که شش قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران تصویب شده بود. مهمتر اینکه زمانی که آن شش قطعنامه علیه ایران تصویب شد اوضاع اقتصادی ایران به این شکل وخیم نبود.

پس راهبرد معقول ایران در مواجهه با تلاش های آمریکا برای تمدید تحریم تسلیحاتی ایران باید بر چه مبنایی باشد؟

در حال حاضر اروپایی ها در شورای حکام دست به چنین کاری علیه ایران زده اند که ترامپ در شورای امنیت به دنبال تمدید تحریم تسلیحاتی ایران است. در این برهه ایران باید بازی را تا زمان انتخابات آمریکا مدیریت کند. با توجه به تحولاتی چون شهادت سردار سلیمانی، افزایش تحریم ها و غیره ایران قصد مذاکره با آمریکا را ندارد؛ این در حالی است که ایران می توانست قبل تشدید تنش ها زمانی که آمریکا در اوایل روی کار آمدن ترامپ، در برجام بود مذاکره کند. در آن دوره ایران بهترین فرصت را برای مذاکره داشت و دیدیم که ترامپ سه بار تعلیق تحریم ها را امضا کرد ولی ایران از آن فرصت استفاده نکرد. اما اوضاع در حال حاضر متفاوت شده و ایران باید با آژانس، کشورهای اروپایی، چین و روسیه مدام همکاری و رایزنی داشته باشد چرا که ترامپ در وضعیت خوبی نیست و می خواهد تا سر حد ممکن فشارها علیه ایران را افزایش دهد تا به نوعی بتواند برگ برنده ای برای خود درست کند. در این برهه همه چیز به ما بستگی دارد تا مانع از ارسال پرونده به شورای امنیت شویم. علاوه بر ارتباط با چین و روسیه باید با اروپا همکاری های مفیدی داشته باشیم. آنها با بازگرداندن تحریم ها علیه ایران مخالفت کرده اند و مسکو و پکن نیز مخالفت خود با تمدید تحریم های تسلیحاتی ایران را اعلام کرده اند که این مساله تا حدودی شرایط را برای ما خوب می کند. البته بازی اروپایی ها در این بین نیز قابل توجه است چرا که سعی دارند یکی به نعل بزنند و یکی به میخ تا در این بین بتوانند حد وسط را نگه دارند. جایی به نفع ایران صحبت می کنند و در جای دیگر از آمریکا حمایت می کنند و در پی مدیریت زمان هستند. به نظر می رسد این دوران برای چین و روسیه نیز دوران گذر محسوب شود.

از طرفی در صورت انتخاب ترامپ شرایط برای ایران بسیار سخت خواهد شد چرا که او دیگر به دنبال مذاکره نخواهد بود و بار دیگر فشارها بر ایران را افزایش خواهد داد و ممکن است با اتفاق های بد برای ما همراه باشد. در صورت پیروزی بایدن نیز مشاوران او به صراحت گفته اند که به دنبال توافق جدید با ایران بر سر مسائل دیگری خواهند بود. ممکن است به برجام برگردند و از ایران بخواهند که بار دیگر به تعهداتش عمل کند.

در همین رابطه بیشتر بخوانید؛
چه کسی می تواند جلوی آمریکا را در مقابل ایران بگیرد؟

به بحث انتخابات و احتمال برد یا پیروزی ترامپ اشاره کردید آیا کتاب اخیر جان بولتون نقشی در کاهش سبد آرای ترامپ در انتخابات خواهد داشت؟

کتاب جان بولتون در حالی منتشر می شود که نارضایتی ها از ترامپ نسبت به مدیریت ویروس کرونا و همچنین مسائل تبعیض نژادی افزایش یافته است. او اخیرا پس از چند ماه به گردهمایی طرفدارانش در شهر تولسا در ایالت اوکلاهاما رفت و شاهد حضور نسبتا کم طرفدارانش بود که باعث غافلگیری او نیز شد. اما در خصوص کتاب بولتون اگر در دوره قبل از کرونا منتشر می شد بیشتر قابل ارزیابی بود؛ چرا که ترامپ مدعی رشد اقتصادی، افزایش اشتغال و دیگر موارد بود. نمی توان گفت که انتشار این کتاب در این برهه نیز بی تاثیر خواهد بود. اما در مقیاس بزرگتر ترامپ با مشکلات مهم و حیاتی تری نسبت به کتاب بولتون روبرو شده است و اینطور نیست که همه حق را به مشاور امنیت ملی سابق بدهند.

23 / 310311

نظر شما