شناسهٔ خبر: 40469004 - سرویس اجتماعی
نسخه قابل چاپ منبع: آنا | لینک خبر

یادداشت/ مهدی بادپا*

نگاه‌های جناحی و حزبی به‌دنبال تحریف افکار امام خمینی (ره)

مهم‌ترین ویژگی نهضت امام خمینی(ره) سه اصل استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی بر پایه نظریه ولایت‌فقیه بود؛ اما متأسفانه افرادی با نگاه‌های جناحی و حزبی بعضاً بخش‌هایی را که خودشان می‌پسندند به میل خود تفسیر می‌کنند.

صاحب‌خبر -

به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری آنا، هرساله در آستانه رحلت امام خمینی (ره)، افراد، شخصیت‌ها و گروه‌های مختلف سیاسی فرهنگی درباره تبیین اندیشه‌های امام راحل گفتگو و مصاحبه می‌کنند. به همین منوال روزنامه اعتماد به مناسبت ایام رحلت امام (ره) و نیز فرارسیدن دوم خرداد مصاحبه‌ای با سید مصطفی تاج‌زاده فعال سیاسی اصلاح‌طلب انجام داد و مشروح این گفتگو را منتشر نمود که در سایت‌های خبری نیز منعکس گردید.

آقای تاج‌زاده در این گفتگو بیان می‌کند که طی مطالعه‌ای که روی سخنان امام خمینی (ره) در مدت‌زمان حضور در نوفل‌لوشاتو داشته نتیجه گرفت که امام خمینی (ره) در نوفل‌لوشاتو با امریکا و مارکسیست‌ها نگاه میانه‌ای داشت (که احتمالاً با قبل و بعدش در قم، نجف و جماران تفاوت دارد) به‌طوری‌که می‌توان زمان حضور امام خمینی در نوفل‌لوشاتو را به‌عنوان گفتمان نوفل‌لوشاتو مطرح نمود و تبیین می‌کند که گفتمان دوم خرداد احیاگر همان گفتمان نوفل‌لوشاتوی امام است.

تاج‌زاده با ذکر چند عبارت از امام خمینی در نوفل‌لوشاتو به‌عنوان گزاره‌های موردنظرش می‌پردازد. در این نوشتار، ما چند روزی صحیفه امام که متن مکتوب تمام مصاحبه‌ها و سخنان امام خمینی (ره) است را کاویدیم و تمام متن آن را درباره فکت‌های مطرح‌شده توسط آقای تاج‌زاده مطالعه کردیم اما چنین نتیجه‌ای که ایشان مدعی شدند، نگرفتیم؛ لذا آن چیزی که عیان است آنکه تحلیل آقای تاج‌زاده درباره سخنان امام در نوفل‌لوشاتو متأسفانه تحریف امام خمینی است.

آقای تاج‌زاده در صحبت خود درباره گفتمان امام در نوفل‌لوشاتو می‌گوید: امام خمینی در سیاست خارجی هم نگاه میانه‌ای داشتند. از ایشان سؤال شده بود که با امریکا باید چه‌کار کنیم؟ جواب دادند: امریکا مثل همه کشورهای دیگر است، نفت ما را بخرد می‌فروشیم. اگر به ما احترام بگذارد؛ به او احترام می‌گذاریم؛ اما واقعیت ماجرا چیست؟ با اندکی جستجو در صحیفه امام درمی‌یابیم که عبارتی که آقای تاج‌زاده از امام بدان اشاره می‌کند چنین است:

امام در سخنرانی ۱۷ آبان ۵۷ در جمع ایرانیان مقیم خارج:

«این آدم (شاه) آمده است که منافع انگلستان و امریکا و شوروی را تأمین کند! این خائن است! ... قانوناً این دیگر سلطان نیست، از اول هم نبوده است! این سلسلهٔ پهلوی از اول به غیرِ قانون سلطنت کرده... ما نفتمان را می‌خواهیم بفروشیم به کسی که بخرد پول بدهد، [نه] کسی که بخرد پایگاه درست کند. آخر این از عجایب است که یک کسی نفت ما را می‌برد، در اِزایش چه می‌کند؟ در ازایش می‌آید یک پایگاهی در ایران درست می‌کند برای خودش! این اسلحه‌ای که به ما می‌دهند، خیال نکنید ما اسلحه لازم داریم و به ما اسلحه می‌دهند این‌ها؛ این اسلحه‌ای که می‌خواهند بیاورند ایران، پایگاه درست کنند در مقابل ـ مثلاً ـ شوروی... ما نمی‌خواهیم نفت ندهیم. ما نفت را نمی‌خواهیم نگه‌داریم اینجا. ما می‌خواهیم نفت را هر دولتی که بهتر بخرد ـ نفت مال ماست، ما بایعیم و او مشتری ـ هر دولتی که بهتر بخرد و بهتر پول بدهد به او بدهیم. اختیار هم‌دست خودمان باشد؛ نمی‌خواهیم که اختیار دست شما باشد؛ در استخراج اختیارش دست شما، در مقدار استخراج اختیارش دست شما، در قیمتْ اختیارش دست شما، در دادن عوضِ قیمت هم اختیارش دست شما! هم عوض را بخورید هم مُعَوَّض را: هم نفت را ببرید و هم عوضش تو [ی] جیب خودشان بیاید که پایگاه درست کنند. ما می‌خواهیم این هرج‌ومرج‌ها از بین برود.»

امام خمینی (ره)در 29 مهر در نوفل‌لوشاتو در جمع ایرانیان مقیم خارج از کشور می‌گویند:

«شاه، مأمور امریکا است... الآن یک مملکت گرفتارند. الآن تمام مملکت ایران گرفتار است به این آدم. این آدم هم مأمور است از برای اینکه سرکوبی کند و نگذارد که منافع اجنبی از بین برود، نگذارد که نفت برای خود شما بماند؛ مأمور است. ایشان (شاه) را برای این کار، اصلش آورده‌اند. اینکه می‌گوید که برای وطنم، خدمت برای وطنم، «مأموریت برای وطنم»؛ صحیح است! مأمور است برای وطنش؛ اما از طرف امریکا، از طرف امریکا مأمور است که این مملکت را تا پرتگاه نیستی برساند. این مأمور است که تمام نفت ما را به امریکا بدهد و در ازایش یک‌قدری آهن‌پاره بخرد به منفعت آن‌ها. این سلاح‌هایی که الآن خریداری می‌شود، این سلاح‌ها به درد خود ایران نمی‌خورد، این سلاح‌ها همان سلاح‌هایی است که این‌ها می‌خواهند که در یک مرکزی باشد که اگر یک جنگی پیدا شد بین امریکا ـ مثلاً ـ با شوروی، این‌ها داشته باشند یک اسلحه‌ای در یک محلی؛ ایران یکی از مراکزی است که آن‌ها می‌خواهند اسلحه داشته باشند. نفت ما را می‌برند، اسلحه برای خودشان می‌آورند اینجا، ...خیال نکنید که حالا در ازای نفت به ما اسلحه می‌دهند... پایگاه برای خودشان درست می‌کنند در ایران! این چیزی است که ما از نفت عایدی داریم.»

«امریکا، مجرم اصلی است ... ما می‌گوییم که آن‌کسی که به مملکت ما خیانت اصلی را کرده، امریکاست. الآن ما سروکارمان با امریکاست؛ این‌های دیگر شاخ و برگش هستند. شاه یکی از شاخه‌های امریکا است. این نوکر است؛ المأمورُ معذور. تو سرش می‌زنند، باید بکند. ما می‌گوییم امریکا هم باید برود که اصل است. این شاخه‌ها هم که هرزه‌خورند و هرزه بَرَند و مال مردم خورند و خیانت‌کارند، این‌ها هم باید بروند...»

خاک‌ریز اول، شاه و خاک‌ریز دوم، امریکا

... هر چه هم می‌خواهد آقای کارتر، [بگوید] او دارد می‌گوید، هر چه می‌خواهد بگوید ... شما برای برادرهای دیگرتان صحبت کنید، بگویید، چه کنید، منتشر کنید، هر چه می‌توانید... هرچه می‌توانید کمک کنید به این رفقای خودتان، به این برادرهای خودتان که قیام کرده‌اند و دارند خون می‌دهند. آن‌ها بچه و کوچک و بزرگ را دارند می‌دهند؛ ما باید قلم و قدم و صحبت و این‌ها بکنیم کهان شاءالله همه دست‌به‌دست هم بدهیم و این سد را بشکنیم؛ این سدی که جلویش سد محمدرضا شاه است، عقبش سد کارتر. این‌ها شکسته شود؛ وقتی شکسته بشود، آن‌وقت سعادت است.»

آقای تاج‌زاده در ادامه صحبت خود درباره گفتمان امام در نوفل‌لوشاتو می‌گوید: وقتی از امام خمینی درباره چرایی حمایت مارکسیست‌ها از انقلاب ۵۷ پرسیده می‌شد؛ پاسخ می‌داد که ما حرف ملت را می‌زنیم؛ مارکسیست‌ها هم ایرانی هستند. ما معتقدیم ایران باید آزاد باشد. آباد باشد. همه در انتخابات شرکت کنند همه بتوانند نماینده‌ای در انتخابات داشته باشند. آن‌ها هم همین را می‌خواهند پس چرا از انقلاب حمایت نکنند؟

اما امام در پاسخ‌های متعدد و متواتر درباره نقش چپ‌ها و مارکسیست‌ها در انقلاب جواب واحدی دارند. امام خمینی در 22 مهر 1357 در مصاحبه با خبرنگار فیگارو:

خبرنگار: قیام کنونی در ایران با جنبش‌های چپ و چپ افراطی رابطه دارد یا نه؟

امام خمینی (ره): ما همیشه از اتحاد با این احزاب سرباز زده‌ایم، ولی درواقع امروزه تمام مخالفین ایرانی تحت لوای مذهب و به نام بیان درست و صحیح اسلام سازمان‌یافته و تظاهر می‌کنند. دلیل آن‌هم روشن است: گروه‌های چپی یا کمونیست تقریباً از بین رفته‌اند. آن‌ها نمی‌توانند در نهضت مردمی‌ای که در جریان است هیچ وزنه‌ای داشته باشند، ولی طبیعتاً برای گول زدن افکار عمومی بخصوص در خارج ایران، رژیم سعی می‌کند چنین تبلیغ کند و به همهٔ کسانی که علیه دیکتاتوری شاه مبارزه می‌کنند، نسبت مارکسیستی بدهد.

امام خمینی (ره) در 18 آبان 57 در پاسخ به سؤال رادیو و تلویزیون هلند که موقعیت کمونیست‌ها را در ایران چگونه ارزیابی می‌کنید؟ تا چه اندازه و علل ارزیابی؟ نظر شوروی دربارهٔ وضع فعلی چیست؟ پاسخ می‌دهند: «کمونیست‌ها در ایران قدرتی ندارند. تقریباً همهٔ ایرانیان مسلمان هستند و در این نهضت ثابت کردند که چقدر به اسلام علاقه دارند و حکومت اسلامی می‌خواهند؛ اما شوروی، مانند سایر ابرقدرت‌ها پشتیبانی از شاه می‌کند و این ابرقدرت‌ها با این پشتیبانی می‌خواهند شاه را حفظ کنند، لکن دیر شده است و نمی‌توانند او را حفظ کنند، ملت، شاه را نمی‌خواهند، او باید برود.»

 موارد مشابه سخنان امام در نوفل‌لوشاتو بسیار زیاد است که در این نوشتار کوتاه نمی‌گنجد. درنتیجه امام همراهی روزهای آخر احزاب و جریان‌های دیگر را همراه شدن با موج خروشان انقلاب ملت ایران می‌داند که جز همراهی راه دیگری ندارند؛ اما اینکه آقای تاج‌زاده می‌خواهد انقلاب امام و مردم را وامدار کارنکردهٔ احزاب کوچک و مارکسیست‌ها تعریف نماید داستان دیگری است.

همچنین آقای تاج‌زاده در این گفتگو به دنبال خط انحرافی دیگری است و در ادامه می‌گوید:

«طی مطالعه‌ای که روی مصاحبه‌ها، اظهارات و سخنرانی‌های امام خمینی (ره) از زمان حضور در نوفل‌لوشاتو تا ۲۹ بهمن ۵۷ داشتم؛ توانستم به این سؤال مهم که «چرا مردم شیفته انقلاب اسلامی شدند؟» پاسخ بدهم. مهم‌ترین ویژگی این نهضت که توانست بیشتر مردم ایران را با هر اعتقاد و باوری حول محور آیت‌الله خمینی متحد کند؛ شعار «آزادی» بود. هرچند متأسفم بنابِ دلایلی بعد از انقلاب نتوانستیم شعارهای اولیه را عملیاتی کنیم. به‌هرحال انقلاب ۵۷ یک گفتمان انسانی و جذاب بود ولی متأسفانه اجرایی نشد. تنها شاید بین سال‌های ۵۷ تا ۶۰ تا حد زیادی آن گفتمان پیاده‌سازی شد. یک دلیل اجرا نشدن گفتمان نوفل‌لوشاتو در ایران، تروریزم دهه ۶۰ و یکی هم کوتاهی ما در مقابل مرتجعین بود که با استفاده از فرصت انقلاب، محدودیت بسیار زیادی در حوزه‌های مختلف بر مردم اعمال کردند و ما متوجه این نبودیم که اگر این محدودیت‌ها در یک بخش شروع شود در انتها دیگر چیزی از انقلاب باقی نمی‌گذارد.»

تاج‌زاده با روایت خود از سویی خود را به امام خمینی (ره) علاقه‌مند نشان می‌دهد و از سوی دیگر به دنبال تحریف خط امام است؛ این خط تحریف در لایه دوم می‌خواهد القا کند که مهم‌ترین ویژگی نهضت که توانست بیشتر مردم ایران را با هر اعتقاد و باوری حول محور امام خمینی متحد کند؛ شعار «آزادی» بود و القا می‌کند که مارکسیست‌ها و سایر گروهک‌ها در به ثمر رسیدن انقلاب نقش زیادی داشتند و درنتیجه پس از پیروزی انقلاب آن‌ها را حذف شدند و علت حذف آن‌ها را به‌عنوان تروریزم دهه 60 اسم می‌برد اما اشاره‌ای به اعتمادی که امام و نیروهای انقلابی به نهضت آزادی کرد نمی‌کند و اینکه چگونه آن‌ها به امام جفا کردند، یا اینکه با عبارت تروریزم دهه 60 به خیانت و جنایت منافقین اشاره‌ای نمی‌کند و بیش از آنکه دل‌خونی از منافقین داشته باشد از به‌اصطلاح مرتجعین می‌نالد!

اما مرتجعین مورد ادعای تاج‌زاده چه کسانی هستند؟ و چقدر این ادبیات با ادبیات پرتبختر شاه مشابهت دارد که امام خمینی (ره) در 17 آبان 57 این‌گونه از آن نام می‌برند:

«خوب، ما می‌دانیم که شما (شاه) توبه‌تان همان توبهٔ گرگ است ... این آیات عظام و علمای اعلام ...این‌ها آن‌ها (یی) بودند که تا دیروز هر وقتی‌که این (شاه) صحبت می‌کرد، «ارتجاع سیاه» اسم این‌ها بود. در لغت شاه این‌ها «مرتجعین» بودند، آن‌هم مرتجعین (سیاه).»

سیر اظهارنظر تاج‌زاده در این گفتگو نشان می‌دهد که وی آشکارا، با انتساب جملات نادرست به امام راحل به انحای مختلف و عبارات گوناگون به دنبال تحریف سخنان امام (ره) هست. گویا شدت علاقه وی به مارکسیست‌ها و امریکا وی را به اینجا کشانده که آرزوهای خود را به امام راحل (ره) نسبت می‌دهد.

در پایان لازم به یادآوری است که با اندکی مطالعه و آشنایی با صحیفه امام، درمی‌یابیم که سیره و سلوک امام خمینی (ره) در نوفل‌لوشاتو همان گفتمان امام در قم، در نجف و در جماران است. مهم‌ترین ویژگی نهضت امام سه اصل استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی بر پایه نظریه ولایت‌فقیه امام بود؛ اما متأسفانه افرادی همچون آقای تاج‌زاده با نگاه‌های جناحی و حزبی بعضاً بخش‌هایی را که خودشان می‌پسندند به میل خودشان تفسیر می‌کنند.

جای بسی تأسف است که متأسفانه همفکران ایشان در دو دهه قبل آنگاه‌که بر اسب قدرت یکه‌تازی می‌کردند در راستای خمینی زدایی از جمهوری اسلامی گام برداشتند و با قلم‌ها و قدم‌هایشان از پایان عصر امام خمینی (ره) دم می‌زدند ولی الآن در گوشه انزوای بازنشستگی سیاسی خود لاف در غربت می‌زنند درحالی‌که نام امام خمینی با هدایت و رهبری آیت‌الله خامنه‌ای بر بلندای جبهه مقاومت اسلامی لرزه بر اندام امریکا و اسرائیل می‌اندازد.

*مهدی بادپا، رئیس مرکز تبیین اندیشه‌های امام خمینی (ره) و رهبری در دانشگاه‌ها

انتهای پیام/4084/

نظر شما