سرویس حوادث جوان آنلاین: چندی قبل به مأموران پلیس پایتخت خبر رسید سارقان به یک مرکز هنری در حوالی میدان انقلاب دستبرد زدهاند. بررسیهای مأموران پلیس نشان داد سارقان نیمههای شب از ساختمان قدیمی به نام «خانه هنر» مقدار زیادی وسایل موسیقی و هنری سرقت کردهاند. مدیر خانه هنر گفت: خانه هنر خیریهای است متعلق به بچههای بیسرپرست و بدسرپرست که از سوی تعدادی هنرمند اداره میشود. ما به بچههای بیسرپرست آموزشهای هنری مانند موسیقی و نقاشی میدهیم و کارهای هنری آنها را در نمایشگاههایی که برگزار میکنیم، میفروشیم و پولش را به خودشان بر میگردانیم. مدتی است این خانه به خاطر بیماری کرونا تعطیل است تا اینکه امروز وقتی به اینجا آمدم متوجه شدم تعداد زیادی از تابلوهای نقاشی کودکان و وسایل موسیقی و ... که حدود یکمیلیارد تومان ارزش دارد به سرقت رفته است.
با طرح این شکایت پرونده به دستور قاضی علی ایرد موسی، بازپرس شعبهپنجم دادسرای ویژه سرقت در اختیار کارآگاهان پلیسآگاهی قرار گرفت. در حالی که تحقیقات درباره این حادثه ادامه داشت مأموران دریافتند کارکنان خانه هنر یکی از سارقان را شناسایی و دستگیر کردهاند.
کارمند خانه هنر گفت: همراه همکارم در حال عبور از خیابان جیحون بودم که چند تابلو نقاشی در صندلی عقب خودرویی نظرم را جلب کرد. تابلوها خیلی آشنا بودند و وقتی خوب دقت کردم، فهمیدم این تابلوها متعلق به کودکان بیسرپرستی است که از خانه هنر سرقت شدهاست. داخل خودرو دو نفر بودند که یکی از آنها را دستگیر کردیم، اما نفر دوم موفق به فرار شد. متهم که بهداد نام دارد پس از دستگیری به سرقت از خانه هنر با همدستی دو نفر دیگر به نامهای فریدون، پیمان اعتراف کرد و گفت که امروز قراربود تابلوهای سرقتی را به یکی از دوستانش به نام سهراب بفروشد که به دام افتاد.
مأموران در ادامه فریدون، پیمان و سهراب را بازداشت کردند. صبح دیروز متهمان برای بازجویی به دادسرا منتقل شدند. فریدون به عنوان سردسته باند به سرقت از خانه هنر اعتراف کرد و همدستانش نیز حرفهای او را تأیید کردند. متهمان برای ادامه تحقیقات در اختیار مأموران پلیس قرار گرفتند.
گفتگو با سردسته باند
فریدون چه مدتی است این باند را تشکیل دادی و دست به سرقت میزنی؟
من و بهداد مدتی است که با هم سرقت میکنیم و باندی هم نداریم. در آن سرقت پیمان فقط لوازم سرقتی را با خودرواش جابهجا کرد و سهراب که قرار بود تعدادی از تابلوها را به عنوان طلبش از بهداد بگیرد.
قبل از سرقت چه کاره بودی؟
من سنگ تراش بودم.
چه شد که سارق شدی؟
در زندان با شیوههای مختلف سرقت آشنا شدم و وقتی هم آزاد شدم کاری نداشتم که تصمیم گرفتم با دوستانم سرقت کنم.
پس سابقه داری؟
بله، اما سابقه سرقت ندارم. من سابقه درگیری و قتل دارم.
یعنی به جرم قتل به زندان افتاده بودی؟
بله.
درباره قتل توضیح بده.
من سنگتراش بودم، البته اهل درگیری و دعوا هم بودم تا اینکه سال۸۳ به خاطر جای پارک خودرویی در یکی از خیابانهای تهران با مرد جوانی درگیر شدم و او را به قتل رساندم.
چطوری آزاد شدی؟
بعد از قتل حکم قصاص گرفتم و به زندان افتادم. پس از آن خانوادهام تلاش زیادی کردند و موفق شدند با پرداخت دیه ۱۵۰میلیون تومانی از اولیایدم رضایت بگیرند. من پنجسال و هشت ماه به جرم قتل در زندان بودم و در همان زمان هم با افراد خلافکار زیادی آشنا شدم و بعد از آزادی هم وارد جرگه سارقان شدم.
چه شد که تصمیم گرفتی تابلوهای کودکان بیسرپرست را سرقت کنی؟
من خبر نداشتم که آن خانه متعلق به کودکان بیسرپرست است. مدتی قبل یکی از دوستانم گفت این خانه متعلق به خوانندگان زیرزمینی است که تعدادی زیادی وسایل موسیقی و هنری در آن نگهداری میکنند. من فکر کردم به خاطر اینکه آنها کارهای غیر قانونی در آنجا انجام میدهند اگر وسایل آنها را سرقت کنم شکایت نمیکنند.
نظر شما