شناسهٔ خبر: 40387927 - سرویس بین‌الملل
نسخه قابل چاپ منبع: جوان | لینک خبر

هادی محمدی

تکرار دیپلماسی بن و سارایوو با خلیل زاد

روزنامه جوان

مرز‌های شرقی ایران در افغانستان، در چند دهه گذشته مورد توجه بازیگران منطقه‌ای و قدرت‌های بزرگ بوده و با تولید ابزار‌های ژئوپلتیکی و بازیگران جدید، معادلات ژئواستراتژیک در قبال روسیه و ایران و امروز در قبال چین و ایران و روسیه مدیریت می‌شوند. به همین دلیل و حتی با نادیده گرفتن ظرفیت‌های فرهنگی و تمدنی و تاریخی و دینی، نمی‌توان نسبت به معادلات امنیتی و برنامه‌های کلان قدرت‌های غربی، به‌ویژه امریکا در افغانستان، ساکت و فاقد واکنش بود.

صاحب‌خبر -
مرز‌های شرقی ایران در افغانستان، در چند دهه گذشته مورد توجه بازیگران منطقه‌ای و قدرت‌های بزرگ بوده و با تولید ابزار‌های ژئوپلتیکی و بازیگران جدید، معادلات ژئواستراتژیک در قبال روسیه و ایران و امروز در قبال چین و ایران و روسیه مدیریت می‌شوند. به همین دلیل و حتی با نادیده گرفتن ظرفیت‌های فرهنگی و تمدنی و تاریخی و دینی، نمی‌توان نسبت به معادلات امنیتی و برنامه‌های کلان قدرت‌های غربی، به‌ویژه امریکا در افغانستان، ساکت و فاقد واکنش بود.

آنچه در چند دهه گذشته از سوی امریکا و متحدان ابزاری در کشور‌های عربی در افغانستان به اجرا درآمده، به شدت در حوزه منافع و امنیت ملی و عرصه‌های ثبات و امنیت منطقه‌ای برای ایران زیانبار و تهدیدآمیز بوده است. هزاره سوم میلادی با حاکمیت بوش پسر و جمهوریخواهان در کاخ سفید، مبدأ اقدامات و راهبرد‌هایی بود تا سلطه و یکجانبه‌گرایی و نظام تک‌قطبی در جهان را برای آنان تضمین کند و همین سیاستمداران کاخ سفید برای ایران نیز چنگ و دندان نشان می‌دادند.

دیپلماسی ایرانی در آن روز که متأثر از نگاه‌های لیبرال و شتابان برای غربی نمایی در ایران بود، آقای طاهریان را که سفیر در افغانستان بود، در نشست بن، مأمور همراهی و همسویی با مطالبات و خواسته‌های امریکا در قبال طالبان کرد که حاصل آن، اعلام محور شرارت بودن ایران توسط بوش شد. نکته جالب در یک پرده تاریخی و راهبردی در یوگسلاوی و جنگ صرب‌ها با مسلمانان در بوسنی بود که پایه‌های یک نظم امنیتی در جنوب شرقی اروپا و بازمانده‌های بلوک شرق را شکل می‌داد و ایران نیز یکی از بازیگران فعال در بوسنی بود و در آن زمان نیز جناب طاهریان سفیر در سارایوو بود و نتیجه حضور و دیپلماسی ایشان که احتمالاً با ماجراجویان اطلاعاتی هماهنگ شده بود، به کنار رفتن سپاه و تمامی شبکه همکاران و مرتبطین در ساختار‌های جمهوری بوسنی منتهی شد.

آنچه شرایط امروز کشور را حساس‌تر می‌کند این است که همان ماجراجو‌های اطلاعاتی با همفکران دیپلمات و با مجری‌گری جناب طاهریان در دقیقه ۹۰ حکومت لیبرال‌ها و تهی‌دست در برجام و عرصه‌های دیپلماسی جهانی و منطقه‌ای، طی نشست ۶+۲ پیرامون افغانستان وظیفه ملاقات با خلیل‌زاد را پیدا کرده و بدون توجیه ویژه، یک «معماری جدید دیپلماسی ضدملی» را همانند بن و سارایوو تکرار می‌کند. البته برخی گزارش‌ها حاکی است که همکاران مسئول جناب طاهریان در یک پروژه بزرگ‌تر از افغانستان، در یمن، عراق و سوریه نیز، بدون مذاکره با امریکا و تکیه بر (Track-۲) و تیم موسویان-هادیان و... و پیام‌های غیرمستقیم، یک مجموعه اقدام از سوی دیپلماسی کشور به اجرا گذاشته‌اند که همان خواسته‌های حداقلی امریکاست و در ازای آن برخی امتیازات یورویی در سوئیس یا تمدید معافیت خرید انرژی از ایران توسط مقامات عراقی در ازای چراغ سبز به‌قدرت رسیدن مصطفی کاظمی و... در یک بده و بستان بدون مذاکره در جریان است که حاصل آن فقط برای تکرار ریاست ترامپ در امریکاست و لیست اتهام مجدد تروریسم برای ایران خواهد بود.

نظر شما