صاحبخبر - محمدرضا ستاری
در هفتههای گذشته گزارشها و خبرهای زیادی پیرامون عقبنشینی ایران از سوریه منتشر شده است. گزارشهایی که در سالهای گذشته همواره شاهد آن بودهایم و بسیاری از آنها براساس جابهجاییهای لجستیکی، فیزیکی و عملیاتی ایران منتشر شده است. به عنوان نمونه بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی دو سال قبل در توضیح دیدارش با ولادیمیر پوتین به صراحت مدعی شده بود که با روسها به منظور خروج نیروهای خارجی از سوریه به توافق رسیده است؛ امری که روند تحولات بعدی نشان داد که به هیچ عنوان شواهدی دال بر این موضوع وجود نداشته و به گفته کارشناسان بیشتر یک جنگ رسانهای و روانی تلقی شد تا یک موضعگیری استراتژیک و عملیاتی.
در این راستا و در حالی که صحنه میدانی سوریه با پیشرویهای ارتش این کشور و باز پسگیری مناطق وسیعی توسط دولت دمشق وارد فاز جدیدی شده و استان ادلب به عنوان آخرین پایگاه مخالفان اسد همچنان در گیرودار کشمکشهای نظامی و سیاسی میان بازیگران خارجی بحران سوریه است، نفتالی بنت وزیر دفاع سابق اسرائیل هفته گذشته در سخنانی معنادار، بار دیگر ضمن مطرح کردن ادعای خروج نیروهای ایرانی از سوریه به جانشین خود یعنی بنی گانتس گفته که در اثر حملات ارتش صهیونیستی به مواضع نیروهای نزدیک به ایران در سوریه، تهران به صورت آشکاری از میزان نیروهای خود در این کشور کاسته و حتی برخی از پایگاههای نظامی خود را نیز تخلیه کرده است! در این خصوص خبرگزاری رویترز با اشاره به اینکه صحبتهای نفتالی بنت بدون ارائه هیچ سند و مدرکی ارائه شده، گزارش داده است: بنت خواستار آن است تا رژیم صهیونیستی به حملات خود علیه مواضع و متحدان ایران در سوریه تا خروج کامل و قطعی این کشور از سوریه ادامه دهد.
این در حالی است که مقامات کشورمان بارها درمورد حضور نیروهای مستشاری ایران در سوریه تاکید کردهاند که این امر به درخواست دولت این کشور صورت گرفته و اخیراً نیز علیاصغر خاجی دستیار ارشد وزیر امور خارجه ایران در امور ویژه سیاسی در هفته گذشته در دیدار با سفیر سوریه مجدداً تصریح کرد که تهران به همکاری نزدیک با دولت اسد و روسیه برای نبرد با تروریسم و یافتن راه حل سیاسی برای بحران سوریه ادامه خواهد داد.
ماجرا چیست؟
با توجه به آنچه در بالا ذکر شده، سوال اصلی این است که ماجرا چیست و آیا ایران واقعاً در حال تدارک برای خروج از سوریه است؟ در همین راستا، مصطفی نجفی تحلیلگر مسائل سوریه در پاسخ به این سوال به «ابتکار» میگوید: با بررسی الگوی رفتاری ایران در بحرانها و مناقشات و به صورت مشخص در بحران سوریه باید گفت ایران زمانی که در یک بحران دچار مسئلهای میشود به سمت تغییر تاکتیک سوق پیدا میکند تا تغییر استراتژی. درواقع ایران با تغییر تاکتیک از عقبنشینی در راهبردها دوری میکند. این الگوی ویژه رفتاری، بخشی از فرهنگ راهبردی ایران و جزو جدایی ناپذیر رفتار منطقهای ایران است.
برای مثال، زمانی که پوتین اعلام کرد که همه نیروهای خارجی و از جمله ایرانیها باید از سوریه خارج شوند، تصور تهدیدی نزد تهران ایجاد شد. با این حال، تصمیمسازان ایران در سوریه به جای گلاویز شدن با روسیه، دست به تغییر تاکتیک در شیوه فرماندهی نیروهای تحت امر خود در سوریه زدند. در این زمان ایران با بشار اسد وارد مذاکره شد و موافقت او برای انتقال۵۳ هزار نفر از نیروهای تحت امر خود در درون ارتش سوریه را گرفت. آنها اکنون بخشی از ارتش سوریه هستند. ایران از این طریق بخشی از فشارها علیه خود را کاهش داد و در راهبردهایش نیز تغییری ایجاد نشد.
تغییر تاکتیک حساب شده
این کارشناسان مسائل خاورمیانه در ادامه میافزاید: یا زمانی که توافق سه جانبهای میان روسیه، آمریکا و اسرائیل در اردن برای عقب راندن ایران از مرزهای جنوب و جنوب غربی سوریه حاصل شد، ایران مجوز ورود ۱۰ هزار نفر از نیروهای حزبالله به ارتش سوریه را از اسد گرفت و نیروهای حزبالله در آنجا مستقر شدند. این هم تغییر تاکتیک دیگری بود. در نمونه دیگری باید به کریدورهای غرب با شرق سوریه اشاره کرد. زمانی که آمریکا کریدورهای لجستیکی و راهبردی شمال و جنوب سوریه را بر روی تهران بست، ایران با تغییر در اولویتهای عملیاتی، مسیر بوکمال-قائم را هدف قرار داد و کریدور مرکزی را با آزادسازی بوکمال ایجاد کرد و از بن بست راهبردی در سوریه خارج شد. در این راستا، نمونههای دیگری نیز از تغییر تاکتیک ایران هم وجود دارد که میتوان به آنها اشاره کرد. جان کلام اینکه، خروج ایران از سوریه جزئی از راهبردهای کلان آن است که به این زودیها اتفاق نخواهد افتاد. الگوی رفتاری ایران در سوریه منحصر به فرد است، زیرا تهران یاد گرفته است چه زمانی برای خروج از بنبست راهبردی باید تغییر تاکتیک دهد.∎
نظر شما