یادداشت سید جعفر قناد باشی
گام بلند صهیونیستها بهسوی اضمحلال
صاحبخبر - پس از چندین دور رجزخوانی «بنیامین نتانیاهو» برای الحاق کرانه باختری به سرزمینهای اشغالی در چارچوب معامله قرن، وی مدعی شد که این اقدام در روز اول جولای برابر با 11 تیر اجرا خواهد شد. نخستوزیر رژیم صهیونیستی با ابراز خرسندی از فرصتی که ترامپ در اختیار او قرار داده، اذعان کرد اسرائیل در بهترین موقعیت برای گام برداشتن در این مسیر توسعهطلبانه قرار دارد. درباره حرص و ولع سیریناپذیر اشغالگران برای منضم کردن کرانه باختری، ضروری است به دلایل آن اشاره کوتاهی داشته باشیم. پس از جنگ سال 1967، سرزمین مقدس فلسطین به دو بخش «اشغالی» و «فلسطینی» تقسیم شد. دولت فلسطینی شامل نوار غزه، رود اردن، کرانه باختری و قدس شرقی است و رژیم جعلی صهیونیستی نیز بر دیگر مناطق فلسطین احاطه دارد. بهجز نوار غزه که در سال 2007 تحت کنترل مقاومت قرار گرفت و به این سبب، محاصره کامل شد، کرانه باختری و قدس شرقی نیز با پیوستن تشکیلات خودگردان به پیمان اسلو، عملاً به مناطقی ذیل اشراف اسرائیل تبدیل شدند. از سه منطقه «الف»، «ب» و «ج» کرانه باختری، صهیونیستها روی منطقه «ج» که شامل شهرکهای صهیونیستنشین و مراکز نظامی است، حساسیت بیشتری دارند و به دنبال آن هستند تا افزون بر این ناحیه که حدود 30 درصد از کرانه باختری را شامل میشود، بهتدریج دو قسمت باقیمانده را نیز به خاک اسرائیل ضمیمه کنند. مرزهای غربی کرانه باختری، خطر بزرگی برای اشغالگران به شمار میآیند و مشرف به مناطق مرکزی هستند. از طرفی، فاصله 15 کیلومتری کرانه باختری با سواحل مدیترانه، این امکان را برای فلسطینیها فراهم میکند که طی مدت کوتاهی به این سواحل برسند و اقدام نظامی علیه صهیونیستها را کلید بزنند. رفع این تهدیدات تنها در سایه الحاق، ترسیم خطوط مرزی جدید و استقرار ارتش امکانپذیر است اما سؤال اینجاست که آیا صهیونیستها امکان محقق کردن این توسعهطلبی جدید را دارند؟ پرسش بعدی این است که در صورت الحاق شهرکهای صهیونیستنشین کرانه باختری و غصب سرزمینهای فلسطینی، میتوانند با پیامدها و تبعات آن مقابله کنند؟ صهیونیستها با گمان همراهی برخی کشورهای خائن به آرمان قدس ذیل توطئه عادیسازی روابط با اسرائیل، شرایط را برای الحاق، کاملاً مطلوب میبینند چون اطمینان کامل دارند که نهتنها صدای مخالفی از جانب آل سعود و اقمارش شنیده نخواهد شد، بلکه کشورهای عربی و اسلامی را همچنان که در مورد سودان دیدیم، تحتفشار قرار خواهند داد. صهیونیستها و مرتجعین دلخوش به اجماع خود، از موج بیسابقه همگرایی ملتها برای آزادسازی قدس شریف یا غافلاند و یا تجاهل میکنند. در روز انتقال سفارت آمریکا از تلآویو به بیتالمقدس، بیش از 60 فلسطینی در اعتراض به این اقدام به شهادت رسیده و حدود هزار و 700 نفر مجروح شدند. این اتفاق، راهپیمایی بازگشت را به مدت بیش از یک سال کلید زد و موجب شد که حتی نماینده وقت آمریکا در سازمان ملل (نیکی هیلی) نتواند نگرانی خود را از این خیزش کتمان کند. در صورت تکرار جسارت، صهیونیستها باید منتظر زنجیرهای از حملات مقاومت به مدد حمایت جهانی از آرمان فلسطین باشند، چون انفجار خشم آنها درحالیکه تشکیلات خودگردان، همه توافقات امنیتی را با تلآویو متوقف کرده، منجر به وقوع درگیری مستقیم میان فلسطینیها و اشغالگران خواهد شد. نکته مهم اینجاست که انتفاضه یک سال اخیر چنانچه با الحاق کرانه باختری مقارن شود، مسئله مسلح کردن این منطقه به شکل ویژه در دستور کار قرار خواهد گرفت. رهبر معظم انقلاب اسلامی در سخنرانی اخیر خود به مناسبت روز جهانی قدس صراحتاً از مسلح کردن نوار غزه بهعنوان مؤلفهای که موازنه قوا را در منطقه تغییر داد، یاد کرده و بر ضرورت تسلیح کرانه باختری در مقابله با الحاق این منطقه تأکید کردند؛ «یک روز تشخیص ما این شد که مبارز فلسطینی، دین و غیرت و شجاعت دارد و تنها مشکل او دست تهی از سلاح اوست. به هدایت و مدد الهی برنامهریزی کردیم و نتیجه این است که موازنه قدرت در فلسطین دگرگون شد و امروز غزه میتواند در برابر تهاجم نظامی دشمن صهیونیست بایستد و بر آن پیروز شود. این تغییر معادله در بخش موسوم به سرزمینهای اشغالی خواهد توانست قضیه فلسطین را به گامهای نهایی نزدیک کند.» (2 خرداد 99) از سوی دیگر، صهیونیستها نهفقط با چالشهای بیرونی از سوی جهان اسلام و مقاومت روبهرو هستند، بلکه با مخالفتهای داخلی نیز مواجهند. روز گذشته، «ایهود اولمرت»، نخستوزیر پیشین اسرائیل، خیز نتانیاهو برای الحاق کرانه باختری را «اقدامی اشتباه» توصیف کرد، همچنان که دهها ژنرال سابق این رژیم در نامهای به وزرای پیشین کابینه، از آنها خواسته بودند مانع از اقدام نخستوزیر شوند زیرا خطرات امنیتی به همراه دارد و موجودیت تلآویو را تهدید میکند. دهها نفر از سران یهودی در آمریکا نیز به نتانیاهو هشدار دادهاند که تبعات چنین گامی، بررسی نشده و خطراتی را به دنبال دارد. این در حالی است که الحاق کرانه باختری، بهتنهایی مدنظر نخستوزیر کودککش اسرائیل نیست بلکه او اعلام کرده دره اردن را نیز در لیست توسعهطلبیهای خود قرار داده است. اردن تهدید نموده در این صورت، از توافقنامه «وادی عربه» خارج خواهد شد و همه گزینهها را علیه صهیونیستها بررسی خواهد کرد. پادشاه این کشور نیز هشدار داد اقدام اسرائیل برای ضمیمه کردن بخشهایی از کرانه باختری به خاک خود، به «درگیری بزرگ» با اردن خواهد انجامید. قابلتوجه اینکه اردن یکی از همپیمانان و چشم امید آمریکا و اسرائیل در منطقه برای تکمیل پروسه عادیسازی روابط بود و حالا که چشم در چشم اشغالگران، سخن از درگیری به میان میآورد، باید منتظر شکل جدیدی از مخاطرات علیه صهیونیستها باشیم. و بالاخره اینکه اکثر قریب بهاتفاق کشورهای جهان شامل متحدان اروپایی این رژیم، انضمام کرانه باختری را مغایر با قوانین بینالمللی میدانند و با آن مخالفت کردهاند. اما مسئله بسیار اساسی و محوری این است که تمنای محال نتانیاهو از اساس، قواعد درگیری در منطقه را دستخوش تغییر میکند و صهیونیستها به این واسطه، یک گام بلند بهسوی اضمحلال و نابودی بر خواهند داشت.∎
نظر شما