احمق. احمق.احمق و احمق.تک تک آنها احمق هستند. واکنش اریک بعد از اینکه به خاطر پرتاب توپ به داور به خاطر نشان دادن اعتراضش به تصمیم او یک ماه از بازی محروم شد! همچنین اریک با جریمه در نظر گرفته شده هم مخالف بود. یک ماه محرومیت به خاطر پرتاب توپ به داور واقعا چه کسی اشتباه میکرد؟ مسلما احمق ها!

این کلمه ای بود که او عادت داشت تا هر عضوی از آن کمیته را با آن مورد خطاب قرار دهد. کمیته ای که اریک را از فوتبال محروم کرده بودند. بعد از این اظهارات محرومیتش بی درنگ به دو ماه افزایش یافت و کانتونا که فصل پیش با المپیک مارسی قهرمان لیگ یک فرانسه شده بود و در آن زمان فقط 25 سال سن داشت از فوتبال اعلام بازنشستگی کرد: یک اعتراض شخصی.

بعد از فروکش کردن جنجال ها و حاشیه ها به توصیه روانپزشکش تصمیم گرفت از فرانسه دور شود و اینگونه بود که سفر دور و دراز و پر زرق وبرق "کینگ" با پوشیدن مجدد پیراهن فوتبال این بار در خاک یک کشور خارجی اتفاق افتاد.

مدیر شفیلد ونزدی ترور فرانسیس ، ولتر ( نویسنده انقلابی فرانسوی ) خشمگین فوتبال را به پایتخت فولاد آورد.

در میان ابرهای گرفته و موج دار انگلستان پسا صنعتی ، کانتونا و همراهانش به سرزمین سه شیرها رسیده بودند در حالی که برای اولین ملاقات مدتی کوتاه در میان برف و کولاک گرفتار شده بودند.

اتفاقی مهم برای مربی آن روزهای خروسها یعنی میشل پلاتینی که در کنار بقیه فرانسوی ها امید داشتند تا مهاجم خیره کننده فرانسه به اوج برسد آن هم در حالی که برای مدتی بازنشسته شده بود ، فرانسیس از اریک خواست به تمرینات ملحق شود. علی رغم اوضاع بد جوی انگلستان در طول سال ، بارش سنگین برف اتفاقی نادر محسوب میشد. شیفیلد قادر به فراهم کردن امکانات برای بازی روی زمین یخ زده برای کانتونا نبود پس اریک مجبور شد دو روز در خانه بازی کند! فرانسیس مربی تیم تصمیم گرفت برای یک روز دیگر تمرینات به تعویق بیفتد تا شاید وضعیت آب و هوا بهبود یابد اما تعبیر این تصمیم برای کانتونا مثل فحش دادن بود!

زمان تغییر دیگری رسیده بود. آنها نمیدانستند با چه کسی طرف هستند اریک با مبلغ 900.000 پوند نه به شفیلد که به لیدز یونایتد پیوست. شفیلد حضور او را خطرناک میدانست و نمیخواست دردسرهای اریک برای آنها هم تکرار شود. او ماه فوریه به لیدز پیوست اما در ادامه فصل موفق شد برای سفیدها سه گل در لیگ به ثمر برساند اما شاید هتریک فراموش نشدنی او مقابل لیورپول در بازی خیریه نمایشی از کیفیت خارق العاده او بود. گلهای او شاید اندک بود اما تاثیر او در بازی ها غیر قابل انکار بود. 

با پایان فصل 1991/2 لیدز با درخشش مک آلیستر ، رود والاس و چاپمن با اختلاف چهار امتیاز و بالاتر از منچستریونایتد عنوان قهرمانی دسته یک را از آن خود کرد پیش از آنکه دوره جدید فوتبال در انگلستان آغاز شود_پرمیرلیگ.

الکس فرگوسن به دنبال مهاجمی میگشت با اینکه انتخاب اول او کانتونا نبود قانع شد که او معیارهای لازم برای پیوستن به شیاطین سرخ را دارد.

بعدها فرگوسن در کتابش نوشت که اسم کانتونا را اولین بار در حمام شنیده زمانی که مخفیانه صحبتهای بازیکنان را در هنگام دوش گرفتن شنود میکرده!

پرمیر لیگ برای چه عصری جدید در فوتبال انگلستان است؟ فوتبال در انگلستان در معرض بهمنی سهمگین از سرمایه ، شهرت و نگاه روز افزون جهانیان قرار داشت و انتقال کانتونا به منچستر میتوانست چشم جمعیت را بیش از پیش خیره کند و سوژه ای داغ برای آنها باشد.

تاثیر کانتونا تنها در لیگ و تصویرش در زمین نیود بلکه او پاسخی به این پرسش بود که چگونه یونایتد شکل گرفته و به صورت برندی جهانی تا به امروز باقی مانده است. حتی شخصیت او به صورت فرایندی نشد که آرام آرام تاثیر بگذارد بلکه تاثیر او مانند صاعقه بر رختکن الترافورد فرود آمد. کانتونا مانند آهنربا با مغانطیسی عجیب تمام همتیمی هایش را جذب و محو خود میکرد وجود او حس خوشبینی و جرقه های جنبش و تکاپو را در بند بند ارکان الترافورد القا میکرد. پل اینس این احساس شدید از این دست تغییرات پس از پیوستن اریک را اینگونه توصیف میکند مرد فرانسوی به ما گفت:" من اریک هستم و اینجام تا عنواین را برای شما فتح کنم."

یونایتد نیاز به بردهای پیاپی داشت یا کسی که بتواند همیشه گل بزند. کانتونا به سرعت به موفقیت رسید ، جذابیت های مرد فرانسوی و اعتماد به نفس عجیبی که او در یونایتد پخش کرده بود باعث شد تا آنها در اواسط فصل کاملا احیا شوند گلها و پاس گلهای ارزشمندش یکی بعد از دیگری از راه میرسیدند در نهایت منچستر موفق شد به آسانی فاتح اولین فصل لیگ برتر در فصل 1992/3 شود و کانتونا کلیدی بود که یونایتد را به چرخاندن قفل فتح لیگ واداشت. اولین دوره لیگ برتر اولین قهرمانی برای منچستر. در همین زمان ، کانتونا قهرمان منچستر تبدیل به یاغی پرمیرلیگ شده بود.

پیش از آن درگیری معروف در خانه پالاس یک بار کانتونا توسط یکی از هواداران لیدز تحریک میشود واکنش اریک تند است او آب دهانش را به سمت هوادار لیدز پرتاب میکند. 1.000 پوند جریمه و یک شهرت بد برای الماس خشن و تیز_ شخصیت او تبدیل به معمایی میشود؛ چیزی که مانندش پیش از این در خاک انگلستان سابقه  نداشت...

پایان قسمت اول 

ادامه دارد

پ.ن: ترجمه آزاد از مقاله سایت thesefootballtimes

همچنین بخوانید مردان دهه نود؛ تونی آدامز