محمدهادی صحرایی
«خدایا، اينك با او وداع مىكنيم، همانند وداع با عزيزى كه فراقش بر ما گران است و رفتنش ما را غمگين و گرفتار وحشت تنهايى كند، عزيزى كه او را بر ما پيمانى است كه بايد نگه داريم و حرمتى كه بايد رعايت كنيم و حقى كه بايد ادا نماييم. پس، اكنون میگوييم بدرود اى بزرگترين ماه خداوند و اى عيد اولياء خدا. بدرود اى گرامىترين اوقاتى كه ما را همدم و يار بودى، اى بهترين ماه در همه روزها و ساعات. بدرود اى ماه دست يافتن به آرزوها. اى مايه اميد ما كه دوريات براى ما بس دردناك است. بدرود اى همدم ما كه چون بيايى، شادمانى و آرامش بر دل ما آرى و چون بروى، رفتنت وحشتخيز است و درد افزا. بدرود اى همسايهاى كه تا با ما بودى، دلهاى ما را رقت بود و گناهان ما را نقصان. بدرود اى ياريگر ما در برابر شيطان و اى همدمی كه راه هاى نيكى و فضيلت را پيش پایمان هموار ساختى.
آزاد شدگان از عذاب خداوند، در تو چه بسيارند، و چه نيكبخت است آن كه حرمتت را نگه داشت. چه بسیار گناهان كه از نامه عمل ما زدودى و چه بسیار عيبها كه پوشيدى. بدورد كه درنگت براى گنهكاران چه به درازا كشيد و هيبت تو در دل مؤمنان چه بسيار بود. بدرود اى ماهى كه تا بودی، امنیت و سلامت بود. بدرود كه سرشار از بركات بودی و ما را از آلودگىهاى گناه شستوشو دادى. بدرود كه به هنگام وداع از تو نه غبارى به دل داريم و نه از روزهات ملالى به خاطر. بدرود كه هنوز فرا نرسيده از آمدنت شادمان بوديم و هنوز رخت برنبسته از رفتنت اندوهناك. بدرود كه چه بديها كه با آمدنت از ما دور شد و چه خيراتی كه ما را نصيب آمد. بدرود تو را و شب قدر تو را كه از هزار ماه بهتر است. بدرود كه ديروزی كه در ميانمان بودى آزمند ماندنت بوديم و فردا كه از ميان ما خواهى رفت آتش اشتياق در دل ما شعله خواهد كشيد...»
این لحن و لهجه زینالعابدین(ع) است که زبان حال ما میداند و میداند چگونه بفرماید که قلبمان را به خدا برساند و دلمان را در دامن خدا بیندازد. اصلاً در این خانواده فصاحت و بلاغت وراثتی است. حاکمان اقلیم ادباند و امیران بیان. حقاً کلامشان دون کلام خالق و فوق کلام بشر است. گویی زیر و زبر زندگی تک تکمان را میدانند و حسب حالمان سخن گفتهاند. هرکسی با وجدان خود حقانیت سخنشان را تصدیق میکند که حرفی بالاتر از آن ندارد و بهانهای نمیماند. فصلالخطاباند و ختم کلام. شنیدن از آنها عقل میافزاید و گفتن از آنان ایمان اضافه میکند. خواندن کلامشان ذهن را مرتب و به کاربستن اوامرشان آدمی را مؤدب میکند. افکارشان باغ علم است و گفتارشان بوستان ایمان. نهجالفصاحه و نهجالبلاغه و صحیفه سجادیه که مُشتی نمونه و انباشتههایی جمعآوری شده از حکمت آنان است، نمایانگر حقایق و نمایشگر فضایل و نمایشگاه مکارمی است که هرکدامش به تنهایی کافی است که آدمی را نمونه عالم کند.
از فضل این بزرگان است آنچه که بزرگانمان از آن بهره گرفتند و برایمان به میراث گذاشتهاند. اینکه ملت ایران سرآمد باشد یا متدینین به اسلام ناب، سرشناس باشند در اصل از لطف آنان است. آزمونها و ابتلائاتی که در هر دوره و زمانی بوده و هست، محک خوبی برای فهمیدن ارزش تربیتهاست. اینکه فرمود «زینت ما باشید نه مایه سرافکندگی ما» همین نکته میگوید که مؤمنین به مکتب صادق آل محمد صلیالله علیه وآله باید تکیه گاهان معتبر دین و دنیای مردمان باشند. تجربه امتحانات مهم تاریخی نیز صدق همین مطلب است که میشود رهبران امتها را در میان تربیتشدگان این مکتب جست که خدا از زبان آنها فرمود: میگویند پروردگارا از همسران و فرزندانمان، مايه روشنى چشممان قرار ده و ما را پيشواى پرهيزكاران بنما. (سوره مبارکه فرقان آیه 74)
انقلاب اسلامی ایران که به رهبری امام خمینی به پیروزی رسید، ادعای بزرگ خداپرستان و موحدین بود برای برقراری حاکمیت خدا بر مردم و به دست گرفتن حکومت و اداره امور مملکتی توسط مردم. و بیان این حقیقت که اسلام ناب، سیاسی است و توانایی حکومت و اداره امور را دارد و میتواند زمینه رشد و تعالی و سعادت انسانها را فراهم کند. حکومتی که دغدغه سعادت دارد و به دنبال زندگی انسانها بر پایه احکام اسلامی است. عدل و انصاف و حق و حقوق و آزادی و آزادگی برایش مهم است و میخواهد در کنار آبادی دنیا به دنبال دینداری آگاهانه مردم نیز باشد. بستری مهیا کند که دوستداران دینداری بتوانند خود را تا آنجا که میخواهند بالا کشند و طالبان دنیا نیز بتوانند طبق قواعد اسلامی، دنیای خود و دیگران را آباد کنند. ادعای بزرگ خداپرستان با پافشاری مردم ایران و عبور از کوههای مشکلات، به اثبات خود و ثبات حکومت رسید.
جنگ تحمیلی هشت ساله با مستکبران و ابرقدرتها، اتفاقی نبود که هر کشوری بتواند از آن سربلند عبور کند. ملتی که تنها سرمایهاش توکل به خدا بود و مبارزه را از صفر شروع کرده بود، در آغاز راه با جنگی مواجه شد که یک هفته آن میتوانست یک کشور را فرو بپاشاند. سقوط پیدرپی سرزمینها و شهرهای کشور نشان از اراده دشمنان برای اسقاط انقلابی بود که برپایه ایمان به خدا و خودباوری بنا شده بود. بیرون کشیدن خرمشهر از معده دشمن تا دندان مسلح را تنها کسانی متوجه میشوند که معنی کار ناممکن را فهمیده باشند. این پیروزی بزرگ به سرعت توسط رهبر انقلاب به خدای متعال نسبت داده شد تا مبنای توحیدی انقلاب مردم ایران درخشانتر از گذشته شود. فتح خرمشهر یکی از قلههای خودباوری مردم ایران بود و شروع پیروزیهای بزرگی که مردم ایران را سوار بر ابر امیدها و آرزوهایش کرد. امیدی که از ابر رحمت خدا با آزادسازی خرمشهر بر اردوگاه انقلابیون بارید، به اندازه پیروزی پابرهنگان بر ژاندارم ابرقدرتها در منطقه اثرگذار شد و بعد از آن بود که فتح خرمشهر، رجز مجاهدان برای حل ناممکنها شد.
مدیریت جنگ و آباد کردن ویرانی جنگ و مقابله با تحریمها و کنترل نفوذیها و عبور از مشکلات صف بسته پیش پای انقلاب و... از مردم انقلابی ایران مبارزانی سرسخت ساخت که «کارِ نشد» نمیشناختند و همین تاب آوری بالا و طاقت و تحمل، آنان را به الگوهایی قابل اعتنا و شایسته در میان آزادگان جهان قرار داد و همین برای دشمنان، جانکاه بود. امروزه که چهل و دومین سال انقلاب را میگذرانیم، به غیر از حمله اتمی هیچ حربهای را دشمنان علیه ملت ایران بیاستفاده نگذاشتهاند ولی به فضل خدا همه آنها به پلههای ترقی این قوم خداپرست تبدیل شد و رهبرانِ شیطان ستیزِ این انقلاب، امامان جوانمردان و مبارزان جهان از هر مکتب و مذهبی شدند و گویای این حقیقت که میتوان در کنار آبادی دنیا، زمینه سعادت آخرت را نیز فراهم کرد و اگر سنگاندازی دشمنان و نفوذیها نبود، مردم ایران طعم امنیت، عدالت و رفاه واقعی را بهتر میچشیدند.
امنیتی که آسان به دست نیامده و رنج نیاکان و خون پاکان به ذمه دارد. رنج و خونی که عزت دارد ولی قیمت ندارد. کسانی که برای برقراری امنیت چرتکه بقالی میاندازند فهمشان از امنیت ملی به اندازه شناختشان از کشک و دوغ هم نیست. اگر تدبیر دور کردن جنگ از مرزها نبود و مدافعان حرم نبودند، هزینه چند صدم درصد از بودجه، به دهها درصد میرسید، البته اگر کشوری میماند و مرز و مردمی. حرجی برآنکه جان دشمن حربی را بر جان شهدای رمضان ناو کنارک ارجح میداند نیست چراکه احمق شفا نمییابد، ولی آنچه مهم است نفوذ امثال افکار پریشان و فلاکت پیشهای است که در نهادهای قانونگذار و اثرگذار رخنه کرده و پیوسته، ندانسته میگویند و نفهمیده تحلیل میکنند و نمیتوانند اهمیت «در آستانه روز بزرگ قدس «بودن را بفهمند. اگر کارنامه یک دوره مجلس یا دولت، نمره ضعیف میگیرد به خاطر وجود همین نخبگانی است که فاصله 20تا 30 میلیارد را نمیدانند و فرق خام و پخته را نمیفهمند. و انقلاب در 42 سال اخیر باید در کنار مقابله با دشمنان، برای بلاهت ساده دلان و بلای نفوذیهایی که اهل تزیین دشمن و تشکیک در راه و هدفند هم فکری میکرد که خدا را شکر میکند.
مرض مرموز و منحوس کرونا که هر دقیقه از مردم جهان مبتلا و مرده میگیرد امتحان اخیری است که اگرچه از همه مدعیان یکسان گرفته میشود ولی رنج فقرا و محرومین مثل همیشه بیشتر است و برای مردم ایران متفاوت. چراکه هم با کرونا میجنگد و هم با از کرونا بدتران؛ و به خواست خدا و به زودی مثل سایر مشکلات، امتحانات و ابتلائات را پشت سرخواهد گذاشت و از ترتب روز قدس و فتح خرمشهر و عید فطر امسال که آخرین فطر سده 14 خورشیدی است، اینگونه تفأل به خیر میزند که بناست خرمشهرهای مانده در حصر و دست دشمنان را توسط جانشینان امثال جهان آرا و کاظمی و حاج عماد و ابومهدی و حاج قاسم، به زودی و با کمک امت اسلامی آزاد کند و همگی «سنصلی فیالقدس إن شاءالله» فریاد کنند.
نظر شما