شناسهٔ خبر: 40306470 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: طرفداری | لینک خبر

جهانگیر کوثری: به دلیل فضای سیاسی حاکم بر صدا و سیما با من قطع همکاری شد

شهروز حدادیان

جهانگیر کوثری در مصاحبه با طرفداری در خصوص مدیریت در فوتبال، گزارشگری و تعطیلی و ادامه مسابقات فوتبال در بحران کرونا به تفصیل صحبت کرد.

صاحب‌خبر -

اختصاصی طرفداری- استاد جهانگیر کوثری، تهیه کننده، مجری، فوتبالیست، گزارشگر و روزنامه نگار کشورمان، میهمان رسانه طرفداری بود. گفتگوی طرفداری با جهانگیر کوثری را می توانید در ادامه تماشا کنید. همچنین به زودی، تحلیل و کارشناسی پیرامون موضوعات روز فوتبال و همینطور ورزش کشور را، با استاد کوثری در رسانه طرفداری، خواهیم داشت.

افتخار داریم این خبر خوب را به مخاطبان نازنین رسانه طرفداری بدهیم که از امروز استاد جهانگیر کوثری به جمع ما اضافه شدند و قرار است به عنوان استاد، بزرگتر و راهنما کنار ما باشند. خوشحالیم که شما را کنار خودمان داریم، این شما و این مخاطبان طرفداری.

لطف دارید، من هنوز به درجه استادی نرسیده ام و ممنونم از الطاف شما و خوشحالم در مجموعه ای هستم که به ورزش و فوتبال می پردازد و می تواند مسائل، مشکلات و معضلات اجتماعی ورزش را طرح کرده تا مردم بتوانند در جریان مسائل روز ورزش باشند.

نیاز اصلی امروز ورزش ما را به عنوان یک کارشناس که فوتبال بازی کرده اید و برنامه ساخته اید را چه چیزی می بینید؟

بحث مهمی است که می توان در مورد آن زیاد صحبت کرد اما به طور خلاصه اصل ورزش، در واقع قالب ها و چارچوب های کلان آن در جوامع پیشرفته در زمینه ورزش، بیشتر بر دوش مدیریت ورزش است. مدیریتی که در 50 سال اخیر در جهان، مدیریتی آزموده، تحصیل کرده و با تجربه است. کسانی در راس ورزش کشورهای پیشرفته قرار می گیرند که هم تحصیلات آکادمیک در زمینه ورزش دارند، هم سابقه ورزشی خوبی دارند و هم نگاه و مناسبات اجتماعی رو به خوبی می شناسند. این خیلی مهم است که ما مدیران ورزشی کمی تربیت کرده ایم. ما دانشکده ورزش داشتیم، فارغ التحصیلان ورزش زیاده داشته ایم، افراد باهوش که هم محققان خوبی بودند هم پژوهش های خوبی در خصوص ورزش انجام داده اند. این افراد در جامعه ما هستند اما به کار گرفته نمی شوند. بحث ارتباطات مدیریت ها و اینکه در این مناسبات کلان ورزش کسانی را در مدیران رشته های ورزشی مختلف می گذاریم که این تحصیلات را ندارند و جامعه شناسی و روان شناسی را هم نمی شناسند. امروزه تمام کشورهایی که در این زمینه پیشرفت کرده اند، در مدیریت های خود همه این موارد را لحاظ می کنند و ما با کمبود این موضوع رو به رو هستیم. بحث مدیریت ضعیف در راس تمام فدراسیون های ورزشی.

این بحث همیشه وجود داشته که در یک دوره مدیران ورزشی وجود نداشته و ورزشی ها نیازمند افرادی غیر از خود شده اند. الان که ورزش ما صاحب مدیران تحصیل کرده ای از جنس خود است، چرا همچنان در اختیار فرزند خوانده ها است؟

جامعه ما در 40 سال اخیر یک جامعه سیاست زده است و تاثیرات سیاسی در پدیده های اجتماعی ما خیلی نفوذ کرده است. به مجلس، وزارتخانه ها، مجامع بزرگ و ارگان های نظامی ما نگاه کنید. در هرجا شاهد سیاست و تاثیر آن هستیم. وقتی همه چیز سیاسی می شود و سیاستمداران در راس امور قرار می گیرند شاهد این اتفاقات هستیم. در ورزش ما نیز همینطور. در این 40 سال اخیر وزرا، مدیران و روسای فدراسیونی که سر کار آمده اند، همگی حتی در زمینه مدیریت دانشکده های ورزشی هم آدم های سیاسی بوده اند چون جامعه ما سیاست زده است و گریزی هم از آن نیست.

سال هاست مردم صدای شما را در تلویزیون به عنوان گزارشگر نمی شنوند. نسل های گذشته با صدای شما خاطره دارند اما نسل جدید آشنایی زیادی با صدای شما ندارد. خودتان فاصله گرفتید یا اتفاقاتی رخ داد که باعث عدم گزارش شما در تلویزیون شد.

خب جواب این سوال برخی دلایلی دارد که پیش از این عنوان کردم. فضای سیاسی حاکم بر جامعه در صدا و سیما نیز حاکم است و یکی از ترکش های آن به ورزش صدا و سیما و من خورده و من هم شامل این قضیه شده ام. من 29 سال در تلویزیون کار کردم. سال 1358 ورزش از نگاه 2 را به کمک دوستانم به وجود آوردیم. اتفاقا برنامه بسیار تاثیر گذاری بود که می توانست روی جامعه و ورزش ما اثر مثبتی داشته باشد که آن را نیز ایجاد کرد. پس از آن گزارشگری فوتبال، به هرحال فوتبال یک پدیده اجتماعی فراگیر است که مخاطبان زیادی دارد و ما با عموم مردم سر و کار داریم. هر کلامی که از دهان ما در گزارشگری خارج می شود، تاثیر گذار است. اگر آن صحبت درست باشد می تواند به فرهنگ سازی جامعه کمک کند و بخش هایی کلان از آن را تصحیح کند. اما متاسفانه بله، در یک مقطعی بعد از جام جهانی 1994 که یکی از خاطره انگیز ترین فینال های گزارشگری توسط من و بهرام شفیع بود، مورد تشویق واقع شدیم و از ما تجلیل شد اما بعد از آن به دلیل فضای سیاسی حاکم بر صدا و سیما ترجیح داده شد که ما نباشیم. به هرحال طبیعی است، ما کار و شغلی دیگر داشتیم و به کار خودمان حتی تا به امروز هم ادامه دادیم. اکنون هم سختی ها را تحمل می کنیم اما حیف است که تجربیات ما در زمینه آکادمیک و تجربی فوتبال را با خودمان ببریم در حالی که می توانستیم این ها را در اختیار نسل امروز بگذاریم. ما که در گذشته دانشگاهی برای گزارشگری نرفتیم و آموزشی در این خصوص ندیدیم، فقط یک الگو داشتیم به نام عطا بهمنش. از ایشان الگوبرداری کردیم، خود را تکمیل کردیم، درس خواندیم و گزارشگر شدیم. به هرحال می توانستیم این تجربیات را در اختیار نسل جدید قرار دهیم و خوشحال باشیم که نسل های بعدی از تجربیات ما بهره برده اند. متاسفانه مسئولین نخواستند ما گزارش کنیم، ما هم اصراری نکردیم.

در نسل گزارشگری بعد از شما، چهره هایی چون عادل فردوسی پور و مزدک میرزایی داشتیم. همچنین کسانی داشتیم که هنوز کار می کنند و افرادی هم هستند که دیگر به این کار ادامه ندادند. در میان این افراد چه کسی را دیدید که می توانست یا می تواند در گزارشگری ما تحولی ایجاد کند.

این نسل که آمد، حُسنی داشت که باعث شد میکروفن گزارشگری خاموش نشود. این تداوم و استمرار بخشیدن به یک حرفه، به نظر من مثبت بود. این بُعد اولش. در بعد کیفیت شاید بحث هایی وجود دارد اما به هرحال نسل تحصیل کرده ای وارد گزارشگری شد، نسلی که علاقه مند بودند و ورزش را دنبال می کردند اگرچه ضعف هایی داشته و دارند. همچنین آنها در میان مردم مقبولیتی عامه به دست آوردند که نشان می دهد کارشان را درست انجام داده اند. می توانست این موضوع کیفیت بیشتری داشته باشد که وظیفه آن بر عهده صدا و سیما بود. صدا و سیما می توانست با برگزاری کلاس های گزارشگری وضعیت بهتری ایجاد کند اما به نظر من عملکرد همین نسلی که آمد قابل تقدیر است.

در رسانه طرفداری برنامه ریزی ای کرده ایم که اگر جوانانی علاقه به گزارشگری دارند، شانس خود را برای این کار امتحان کنند و در آزمون گزارشگرشو شرکت کنند. البته که قرار است از تجربیات شما برای نفرات برگزیده نیز استفاده کنیم. شما چه توصیه ای به این افراد دارید، کسانی که می خواهند تازه وارد این کار شوند و تجربه ای ندارد.

اول از همه علاقه، اینکه به فوتبال و گزارشگری علاقه مند باشند، صدا و تصویر خوبی داشته باشند، اهل مطالعه بوده و تحصیلات آکادمیک داشته باشند. با مسائل اجتماعی، تاریخی و جغرافیایی آشنا باشند. وقتی یک گزارشگر تمام این اطلاعات را داشت می تواند یک گزارش کامل داشته باشد. در بخشی از گزارش یک مقدمه سیاسی راجع به کشور، بعد از آن یک مقدمه تاریخی و بعد از آن ارائه یک گزارش کامل به صورتی که از مباحث فرار نکند. یکی از نقاط ضعف های گزارشگران ما، این است که وارد گزارش نمی شوند. هر جا که گیر می کنند، وارد اطلاعات حاشیه ای می شوند. این موضوع باعث ایجاد فاصله بین گزارشگر و مردم می شود. کسی بازی تیمی مثل رئال مادرید و بارسلونا را گزارش می کند، نباید از گزارش عقب بیفتد و موارد حاشیه ای را عنوان کرد. این نقطه ضعف است. کسی که می خواهد وارد گزارشگری شود باید فکر کند که صدای خوبی دارد، یعنی به گونه ای باشد که اگر برای این کار ساخته نشده، سراغ آن نیاید. بعد از آن سراغ اطلاعات و تحصیلات برود. یک گزارشگر باید تمام مسائل سیاسی، تاریخ، اجتماعی و ... یک کشور و باشگاه ها را بداند و فوتبال را عملا بشناسد. وقتی شما فوتبال را عملا بشناسی، به راحتی می توانی تفسیر کنی. می توانی به راحتی بگویی پریدن در جا و سر زدن چقدر انرژی می گیرد و کار سختی است. این باعث می شود خیلی ساده نگویی این مدافع وسط نتوانست سر بزند. مقداری فوتبال بازی کردن هم در این کار اهمیت دارد و گزارشگر باید به صورت عملی با آن آشنا باشد.

شما فوتبال بازی کرده بودید، اطلاعات خوبی داشتید، صدای خوبی داشتید و تحصیل کرده بودید اما فضای اطلاعات ما در دهه 60 فضای بسته ای بود، اطلاعات را در آن دوره از کجا به دست می آوردید؟

بله، یکی از سخت ترین مشکلات ما به دست آوردن این اطلاعات بود اما اگر شما عاشق انجام یک کار باشید با تمام سختی ها آن را انجام خواهید داد. بنده به یاد دارم که بعد از انقلاب ما از آلمان ها پول طلب داشتیم، اما به دلیل مشکلات آنها به ما پول نقد نمی دادند و به جای آن کالا و مواد غذایی می دادند و در میان این کالا ها یک انبار فوتبال هم به ما دادند که آن زمان 650 خط از فوتبال باشگاه های آلمان بود. ما آن زمان از لحاظ اطلاعات خیلی فقیر بودیم و هیچ اطلاعی از فوتبال آلمان نداشتیم اما من با جست و جو و پیدا کردن نام بازیکنان آنها تمامی آن ها را گزارش کردم. برای این کار برای هر تیمی یک دفترچه درست کردم، اطلاعات مربوط به هر تیم را در آن نوشتم و آن را تکمیل کردم. در واقع اطلاعات و آرشیو خودم به من کمک کرد، تا بتوانم گزارش کنم.

اگر بخواهید یک گزارش را در آن زمان که مورد پسند شما بود را انتخاب کنید، آن گزارش کدام است؟

حقیقتا بازی های زیادی را گزارش کرده ام و بخشی از آن را نیز فراموش کرده ام اما بازی فرانسه و برزیل در جام جهانی که مربوط به زمانی بود که دو تیم فرانسه و برزیل خیلی در اوج بودند. یک بازی زیبا بود که تقابل تکنیک و قدرت و بزرگی بود، فینال جام جهانی 94 را نیز که گزارش کردم خیلی دوست داشتم به یاد دارم که وقتی برزیل پیروز شد و قهرمان شد، کارگردان ما نگرانی این را داشت که تصویری پخش شود که نتوانیم آن را پخش کنیم. من در آن لحظه در حال بیان اطلاعات سیاسی و جغرافیایی برزیل بودم که کارگردان به من گفت که کات کنم. آن زمان آقای لاریجانی رییس صدا و سیما بود که از پشت پنجره به من گفت ادامه بده و به مدیر ورزش ما گفت که اجازه دهد تا ادامه دهم، صحبت های خوبی بیان می کند. من نزدیک 9 دقیقه این صحبت ها را کردم. بعد از پایان فینال، رییس صدا و سیما هم خیلی از کار من خوشش آمد و فردای آن روز به دفتر ایشان رفتم و به من هدایایی از جمله پنج سکه و کتاب دادند.

آن جام جهانی در آمریکا برگزار می شد و تصاویری هم که پخش می شد، شما چند ثانیه زودتر آن را می دیدید، آیا درست است که پنالتی ها را هم زودتر می دیدید؟

بله، ما سال 1370 یک دستگاه از بلژیک خریده بودیم که تصاویر فوتبال را ضبط می کرد، فیلم را که از ماهواره می گرفتیم آن را وارد دستگاه می کردیم و اگر تصاویر غیرقابل پخشی به دست ما می رسید کارگردان با زدن دکمه از تصاویر ضبط شده قبلی استفاده می کرد تا زمانی که دوربین عوض شود. حتی اتفاق افتاده بود که بازی در تابستان برگزار می شد، تماشاگران با لباس زمستانی را نشان می دادیم. اما سپس تصمیم گرفتیم قبل از بازی یک سری تصویر تماشاگر ضبط می کردیم و سپس در حین بازی از آن استفاده می کردیم. اما ما همزمان بازی را مشاهده می کردیم و زودتر از مردم آن را می دیدیم، اما اینطور نبود که در مورد بازی قضاوت کنیم. در یک دوره ای در دهه 50 ما گزارشگری بسیار خوب داشتیم که به زبان انگلیسی مسلط بود و از اطلاعاتی که گزارشگر انگلیسی می داد استفاده می کرد و آن را به پای خود می گذاشت و مردم هم فکر می کردند که او خود این پیش بینی ها را می کند. آن گزارشگر مثلا زودتر متوجه می شد جکی چارلتون تعویض می شود و می گفت اگر جکی چارلتون عوض شود، تعویض بسیار خوبی است که این اتفاق رخ می داد و مردم تعجب می کردند و کیف می کردند از این همه اطلاعات گزارشگر، درحالیکه او گزارش انگلیسی را گوش کرده بود. در صورتی که در زمان ما این قابلیت وجود نداشت.

یکی از دغدغه های تماشگران فعلی این است که فلان گزارشگر طرفدار کدام تیم است، با توجه به اینکه شما بازیکن تاج بودید وقتی بازی های پرسپولیس و استقلال را گزارش می کردید متهم به جانبداری از یک تیم نمی شدید؟

از اشتباهات یک گزارشگر این است که خود را طرفدار یک تیم معرفی کند و به سمت یک تیم بغلتد. به هر حال یک گزارشگر هم طرفدار یک تیم است اما من در گزارش هایم همیشه سعی کردم از هیچ تیمی جانبداری نکنم و در هر صورت من برای اینکه گزارشگر خوبی می شدم باید فوتبال بازی می کردم و چه بهتر که من در یکی از دو تیم بزرگ ایران بازی کردم.

برای اولین بحث کارشناسی ما با آقای کوثری، با توجه به وجود ویروس کرونا لیگ ها تصمیم به شروع کار گرفتند و اگر مشکلی پیش نیاید لیگ ما هم از 29 خرداد آغاز می شود. نظر شما در مورد این اتفاق چیست؟

این تصمیم درست بود. یک پدیده که تا این حد جذابیت دارد، سرگرمی دارد و می تواند مردم را پای گیرنده ها بنشاند نمی تواند متوقف شود. نه تنها در ایران بلکه در همه جای دنیا. کرونا یک اتفاق ناشناخته و شوم بود که مربوط به یک قاره نبود و همه را درگیر کرد و مطمئنا فوتبال نمی توانست برای یک سال یا 6 ماه متوقف شود. هر کشور با توجه به فراخور موقعیت های اجتماعی و بهداشتی خود لیگ های خود را آغاز می کرد و این طبیعی است که در 29 خرداد با حفظ شرایط و با رعایت بهداشت، بدون تماشاگر و با رعایت فاصله بازیکنان مسابقات شروع شود و نوع فوتبال، نوع برخورد با تماشاچی و یک سری چیزهای دیگر عوض خواهد شد و با اتفاق بدیع و تازه ای مواجه هستیم و ممکن است این اتفاقات خوب یا بد باشد.

این شما و این مخاطبین رسانه طرفداری:

خیلی خوشحالم که در خدمت شما در طرفداری خواهم بود و امیدوارم با دوستانم بتوانم اطلاعاتی را از فوتبال ایران و جهان به شما بدهیم و در این دوران نیمه کرونایی از آن استفاده کنید.

نظر شما