شناسهٔ خبر: 39302898 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: شبستان | لینک خبر

در گفتگو با اشکان احمدی مطرح شد/ بخش پایانی

فضای رسانه ای درباره کولبری سیاست زده است

کارگردان مستند «۱۳ هزار قدم» با اشاره به قدمت کولبری که به دهه های پیش از انقلاب بازمی گردد، معتقد است فضاسازی رسانه ای درباره کولبری همه واقعیت های آن را به تصور نمی کشد.

صاحب‌خبر -

خبرگزاری شبستان، سرویس فرهنگی- محمد پورعلم : پیش از این دو بخش از گفتگو با «اشکان احمدی» کارگردان مستند «۱۳ هزار قدم» در شبستان منتشر شد که در آن به ابعاد مفهمومی و جامعه شناختی فیلم پرداختیم. زندگی کولبران ایرانی از جمله موضوعاتی است که در سال های گذشته بیش از گذشته مورد توجه رسانه های داخلی و خارجی و بالطبع مردم قرار گرفته است. اما در اخباری که از این قشر منتشر می شود، معمولا تنها به مساله کولبری در مرز و جوانب آن پرداخته می شود و زمینه های جغرافیایی و اجتماعی موجود مورد غفلت قرار می گیرد. از این رو تولید مستندهایی چون «۱۳ هزار قدم» که علاوه بر تلاش برای نمایش فراز و نشیب های کولبری در کوهستان به زندگی روزمره کولبران نیز می پردازد، اهمیتی ویژه می یابد. 

 

اشکان احمدی در بخش پیشین گفتگو با شبستان به تشریح شرایط اجتماعی حاکم بر زندگی کولبران پرداخت و مثال هایی در این زمینه ارائه کرد. حال که ابعاد جامعه شناختی کولبری مشخص شده، خوب است به زمینه های جغرافیایی آن نیز بپردازیم. آن چه در پی می آید گفتگو با کارگردان «۱۳ هزار قدم» در این زمینه است:

 

 

پیش از این درباره ابعاد جامعه شناسانه کولبری و نگرش کولبران به زندگی سخن گفتید. حال به ویژگی های جغرافیایی منطقه و تاثیر آن بر کولبری بپردازیم. 

ببینید! مساله جغرافیای منطقه نقش مهمی در سازو کار کولبری دارد. اگر تاریخ دهه های گذشته را بررسی کنیم، زندگی در شهرهای مرزی همواره همین گونه بوده است. ربطی هم به اکنون یا ده سال قبل و بیست سال پیش ندارد. به عنوان مثال در طول فیلمبرداری با پیرمردی هفتاد و پنج ساله آشنا شدم که می گفت حدود پنجاه سال است کولبری می کند. 

 

 

پس کولبری قدمتی بیش از آن که تصور می شود، دارد.

دقیقا، وقتی یک نفر از پنجاه سال کولبری سخن می گوید، یعنی این نوع زندگی دهه هاست در این منطقه رواج دارد. حداقل می توان گفت کولبری از دهه های پیش از انقلاب وجود داشته است. به عبارت دیگر شرایط نقاط مرزی در دهه های گذشته تغییر چندانی نداشته است. 

 

 

از شرایط زندگی در این مناطق بیشتر بگویید. این که کسب و کار به چه شکل است. 

باید توجه داشت در مناطق کوهستانی، امکان کشاورزی به صورتی که در مناطق دیگر کشور وجود دارد، فراهم نیست. دامداری نیز وضعیت بهتری ندارد و عملا راهی جز کولبری برای مردان باقی نمی ماند. به همین خاطر است که کاراکتر «ناصر» در جایی از فیلم می گوید: «اگر مرز نباشد فاجعه است». 

 

 

این جمله طلایی فیلم به حساب می آید و عملا منظور مستند را در یک جمله بیان می کند. 

بله، چرا که «مرز» به معنای شغل است و شغل یعنی پول. به هر حال کولبری فرایندی است که هزاران خانواده از طریق آن ارتزاق می کنند و هزاران مرد را سر کار می برد. البته در این میان سود اصلی متعلق به سوداگرانی است که صاحب بارها هستند اما خب، چاره دیگری هم نیست. 

 

 

به عبارت دیگر باید کولبری را به عنوان یک واقعیت اجتماعی پذیرفت. 

بله، از این منظر کولبری آن قدر که فضاسازی رسانه ای سیاست زده حول آن شکل گرفته، تلخ نیست. اما این به معنای چشم پوشی بر دشواری زندگی این مردمان هم نباید تلقی شود. مردی که امروز مشغول کولبری است ممکن است فردا توانایی ادامه آن را نداشته باشد. 

 

 

به عنوان یک کرد که درباره کولبران مستند ساخته، راه حل این وضعیت را چه می بینید؟

من به عنوان یک فیلمساز در جایگاه ارائه راه حل نیستم اما این را می دانم که مردی که حاضر می شود در این شرایط دشوار کار کند و برای تامین زندگی خانواده، از سلامتی و آینده اش مایه بگذارد، حتما اگر کارخانه ای وجود داشته باشد، با جان و دل در آن مشغول به فعالیت می شود. 

 

واقعیت این است که این آدم ها، بی عرضه و تن پرور نیستند و برای گذران زندگی هر کار شرافتمندانه ای که گیرشان بیاید، انجام می دهند. همین نکته شاید برای شناخت کولبران کافی باشد. بهتر است فکری به حال این آدم ها بکنیم. 

 

پایان پیام/ 14

نظر شما