به گزارش خبرگزاری فارس از همدان، «شهید»؛ شاهد شهود عرفانی شد و نقش هرچه خوبی را در چهارفصل گیتی نمایان کرد و چشم ستارگان آسمان را روشن، ققنوس هشت جنت که هفت آسمان را مجذوب خود کرده است، همان عاشقی که در وادی مقدس عاشقی، پر پرواز گشود و فرشتگان را نوازشگر روح نابش کرد.
میخواهیم هر روز را با نامی و یادی از این ستارهها، شب کنیم و کار را با تبرک و مدد از این عارفان عاشق آغاز؛ باشد که ادای دینی باشد بر آن همه رشادت، شهامت، مجاهدت و شجاعت... «برگ سبزی، تحفه درویش»، «تا چه قبول افتد و چه در نظر آید».
تبرک لحظاتمان با شهید حمید خوش نیت:
حمید خوش نیت دهم مرداد ماه سال ۱۳۴۶ در همدان متولد شد. دوران کودکی را در مکتب خانواده ای معنوی و دامن مادری که همه وجودش عشق به حضرت زینب (س) بود گذراند و وارد دبستان شد.
سال های نوجوانی حمید همزمان با روزهای انقلاب بود و او نیز با عشق و آزادیخواهی نشأت گرفته از هیاتهای حسینی پا به عرصه مبارزات گذاشت و به سیل خروشان انقلاب پیوست.
تقریبا ۱۱ سال داشت که طعم شیرین پیروی انقلاب را چشید و با تمام شور و نشاط نوجوانی وارد فعالیت های اجتماعی و خدمت به محرومان شد.
هنور سالهای دفاع مقدس آغاز نشده بود که به نیروی مردمی بسیج مستضعفین پیوست و با آغاز جنگ تحمیلی عراق و استکبار جهانی علیه ایران، لباس سبز پاسداری را برازنده خود دید و به صف مجاهدین اسلام و انقلاب ملحق شد.
از استعداد و هوش بالایی برخوردار بود و آموزشهای تخصصی را در کمترین زمان ممکن پشت سر می گذاشت و همین توانایی بالا و خلاقیت ذاتی او باعث شد تا در سن ۱۵ سالگی به جمع نیروهای واحد اطلاعات و عملیات لشکر ۳۲ انصارالحسین(ع) پیوندد و سپس راهی گردان تخریب شد.
سالهای سخت مبارزه با ارتش تا دندان مسلح بعث عراق در زمستان های سرد و کوهستانی غرب و روزها و شبهای داغ منطقه عملیاتی جنوب از او فرماندهای دلاور و رزمندهای کارکشته ساخته بود و چهره حمید یا به قول دوستانش امیر خوشننیت، با وجود اینکه ۲۰ ساله بیشتر نداشت گویی دهها بهار را پشت سر گذاشته است. روزهای جوانی را چشت خاکریزها گذراند و معبری از نوجوانی به کهنسالی زد.
در سالهای نبرد و شب های خلوت سنگر و سجاده، روح بلند و عاشورایی حمید بیش از پیش جلا دیده بود و برق معنویت در سیمای مهربانش موج میزد.
تجربه، تخصص و شایستگیهای او باعث شد تا مسئولیتهای بسیاری را به عهده گیرد و به مدد خداوند و یاری همرزمان خود در گردانهای مختلف لشکر ۳۲ انصارالحسین(ع) که از بچههای باصفای همدان بودند حماسهها آفرید.
اما انگار حمید که حالا معاون گردان تخریب لشکر ۳۲ انصارالحسین(ع) همدان بود، دیگر تعلقی به دنیای خاکی نداشت و دوری از دوستان شهیدش دل و جان او را هوایی کرده بود.
عاقبت مرغ جانش در بیست و هفتم دیماه سال ۶۶ در منطقه عملیاتی ماووت و در حین عملیات بیتالمقدس ۲ به پرواز درآمد و دلاورمرد ۲۰ ساله جبهه اسلام با ذکر یا حسینع) به ملکوت اعلا پیوست.
وصیتنامه شهید:
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام و درود فراوان بر امام زمان(عج) ارواحناله الفدا وبا سلام بیکران به این ابرمرد تاریخ و رهبر بزرگ انقلاب خمینى بتشکن و با سلام خدمت شما مردم عزیز و غیور و حزب الهى، شما مردمى که درس استقامت و مردانگى و آزادگى را به فرزندان خود یاد دادهاید و من هر چه فکر مىکنم در وصیتنامه خود چه بنویسم در برابر شما مردم عزیز مىبینم که آنچه را مىخواهم بگویم شما مردم عزیز و غیور به ما یاد دادهاید ولى اى مردم عزیز بدانید هر کس و یا هر رژیمى و یا هر ابرقدرتى در مقابل این امام پیامبرگونه بایستد به زودى از بین خواهد رفت چون که در مقابل اسلام ایستاده است و این عمل در قعر جهنم جاى خواهد گرفت.
ای مردم عزیز آگاه باشید که این انقلاب به قیمت جان صدها هزار معلول و شهید به پا شده و آن را نگهبان باشید.
اى مسلمین جهان بدانید و آگاه باشید این امام بود که عزت و شرف را بر شما برگردانید و در پناه اسلام عزیز عزت بخشید.
خدایا ببین که اسوههاى شهادت چگونه حیات را به بازى گرفتهاند و مرگ را به اسارت درآورده و سرمست عشق تواند.
و مادرجان میدانم که از شنیدن خبر شهادت من دل شکستهاى ولى امیدوارم چون زینب (س) صبر نمایى و با گریه و ناراحتى دشمنان را خوشحال نکنى؛ ما در راه خدا و براى رضاى او به شهادت رسیدهایم و چه مرگى بهتر در راه خالق است.
انتهای پیام/89001/
نظر شما