یادادشت سید عیسی حسینی مزاری، رئیس عمومی مرکز فعالیتهای فرهنگی اجتماعی تبیان و مدیرکل خبرگزاری صدای افغان(آوا) را در ادامه میخوانید:
در حالی سال 98 را پشت سر گذاشتیم و در آستانه سال نو قرار گرفته و وارد سال 1399 شدیم که خبر از شیوع ویروس منحوسی بهنام کرونا در جهان، به خصوص در منطقه و افغانستان رسانهای شد و از آن زمان تاکنون در دنیا هزاران نفر قربانی گرفته و صدها هزار نفر دیگر را آلوده کرده و نظم و انسجام جهانی را بههم ریخته است و اینک که در آستانه فرارسیدن سالروز میلاد منجی بشریت حضرت مهدی موعود(عج) هستیم فشار بر جهان بهخصوص ملتهای مسلمان به اوج خود رسیده است و اینجانب ضمن تبریک این عید جهانی، یادآوری چد نکته را ضروری میدانم:
اگرچه اقدامات علمی و بهداشتی در مبارزه با ویروس کرونا لازم است و غفلت از آن تاوان سنگینی در پی خواهد داشت، اما رو آوردن به دعا و نیایش، میتواند ثمره پرباری داشته باشد و جای شکی نیست که یکی از نتایج شیوع این ویروس توجه انسانها بهویژه مسلمانان به خدا و روگردانی از گناه و معاصی و پناه آوردن به دین و معنویت است، اما قطعا با وصف دیندار بودن، دعا و نیایش به درگاه خدای تبارک و تعالی میتواند ما را کمک کند تا در مواجهه با این بلای عظیم و آزمایش بزرگ، سربلند بیرون بیاییم و باز اگرچه برخی افراد حقیقی و حقوقی نسخههای عجیب و غریبی در مبارزه با کرونا میپیچند و با رسانهای کردن آن باعث سرگردانی و حیرت افکار عمومی گردیدهاند، اما مهمترین دعایی که کارساز است همانی خواهد بود که مرجع بزرگ و رهبر عالی ما حضرت امام خامنه ای (حفظه الله تعالی) فرمودهاند؛ یعنی قرائت دعای هفتم صحیفه سجادیه و با توجه بر اینکه به کرات ثابت شده است این مرد بزرگ الهی و این ولی خدا هیچگاه حرف بیخود و موضع بیهوده اتخاذ نکرده و تاکنون تمام ارشادات، رهنمودها و حتی اوامر و نواهی ایشان با پشتوانه محکمی بوده و یکی پس از دیگری در سطح ایران، منطقه و دنیا نتایج ملموسی را درپی داشته است، مسلما پیشنهاد ایشان مبنی بر قرائت دعای «یا من تحل به عقدالمکاره و یا من یفثا به حداالشداید...» در رفع این بلای عظیم اثرگذار و کارگشا خواهد بود، از این رو از مردم عزیز تقاضامندم علاوه بر اجرای سایر مناسک دینی، قرائت دیگر دعاها و مناجاتها، این دعا را نیز شب و روز حداقل یکبار قرائت نموده، از خدای متعال بخواهند هرچه سریعتر شر این ویروس منحوس را از سر بشریت بهخصوص مسلمان ها رفع و دفع کند.
دولت افغانستان در معرض یک آزمون تاریخی قرار گرفته است و با آن که میدانم با مشکلات فراگیر مواجه است اما توجه به اقشار مستضعف از پرداختن به هر امر دیگری ضروریتر است، بیش از چهار دهه بحران و جنگ و بیثباتی، مشکلات اقتصادی همه جانبهای را بر مردم افغانستان تحمیل کرده است و اینک آثار و نشانههای آن بد رقم گریبانگیر مردم شده است و اگرچه کارمندان و کارکنان دولتی با حقوق بخور و نمیر بهسختی گذران زندگی میکنند، چه از یکسو حقوق بسیار پایین و از سوی دیگر گرانی کالاها و اجناس، فضای زندگی را برای آنها نیز سخت و تنگتر نموده است اما بازاریان، کسبه بهویژه کارگران روزمزد، با شرایط وحشتناک اقتصادی مواجه هستند و آنچه بر این معضلات بیش از پیش افزوده است، وضعیت مهاجران افغانستانی در ایران و پاکستان است که حتی بخشی از آنها کارمندان رسمی هم جایی نیستند تا زندگی بخور و نمیری دست و پاکنند و اکثریت آنها بازاری، کسبه و کارگران روزمزد هستند که امروزه با شرایط اسفناک اقتصادی روبرو میباشند.
بنابراین بر دولت افغانستان است که بیش از هر زمان دیگر، اکنون وارد تلاش مضاعف شده، با طرح و برنامه کارا، توجه جدی به اقشار مختلف کشور در داخل و مهاجرین مقیم ایران و پاکستان کند و هم خودش به اجرای وظایف بپردازد و هم دولتهای حامی و مجامع جهانی را متوجه اوضاع وخیم اقتصادی کشور و مردم آن نماید و درست است که امروز تمام دولتها و کشورها گرفتار این بلای عظیم گردیدهاند، اما تمام منطقه و دنیا میداند که وضعیت افغانستان استثنایی بوده، از این رو توجه و اهتمام استثنایی نیز برای کمکهای فوریِ اقتصادی میطلبد.
چه کابل در استمداد، جدیت داشته باشد یا خیر، دولتهای حامی آن و مجامع جهانی کمککننده، بایستی بیش از هر زمانی اقدام به دستگیری دولت و ملت افغانستان کنند، چه از یکسو مشکلات سیاسی و نظامی و فشار گروههای مخالف و از سوی دیگر فشار اقتصادی بر دولت و ملت ما، باعث خواهد گردید شیرازه نیم بند فعلی از هم پاشیده، آنگاه مخاطرات جدیتری در فرا راه افغانستان، منطقه و جهان قرار خواهد گرفت که جبران آن در آینده امکانپذیر نخواهد بود.
دولتهای میزبان مهاجرین افغانستانی نیز چارهای بیندیشند، ایران و پاکستان تنها به مداوای مجانی بیماران کرونایی اکتفا نکنند، اگر دستاندرکاران این دو کشور امروزه صددرصد متوجه وضعیت اقتصادی ملتهای خود هستند، نیم نگاهی نیز به مهاجرین مقیم کشورهای خود داشته باشند، کمکهای ایران و پاکستان به مهاجرین افغانستانی مقیم این کشورها، هم وجه شرعی و انسانی دارد و هم جهت امنیتی و منافع ملی؛ طبیعتا کمک به مهاجرین از دیدهها پنهان نمانده و عناصر باوجدان هموطن آن را پاس داشته، در آینده درصدد جبران برخواهند آمد، اما وقتی در کشوری زندگی کنند که نگاه دوگانه وجود دارد، شما چگونه درصدد توجیه برخواهید آمد و چطوری فردا از اسلام و برابری و برادری صحبت کرده، آنگاه نگاه مثبت مهاجر را با خود هماهنگ میکنید!
طبیعی است که عدم کمک دولتهای ایران و پاکستان به مهاجرین، از یکسو دید دینی آنها را زیر سؤال میبرد و از سوی دیگر باعث فروپاشی زندگی مهاجرین گردیده و از سوم سو قطعا به امنیت ملی این کشورها بهخصوص جمهوری اسلامی ایران مضر خواهد بود، پس تا دیر نشده برای کمک به خانوادههای مهاجر مستضعف اقدام عملی جدی کنند و چه با استفاده از بودجههای اختصاصی ملی خویش و یا با تشویق و ترغیب سازمان ملل و دیگر نهادهای بینالمللی دولتی و خصوصی، به داد مهاجرین افغانستان برسند.
سرمایهداران، تجار و متمولین افغانستانی در داخل، منطقه و جهان نیز باید بشتابند که حالا موقع ایفای نقش آنان است، مردم افغانستان در داخل و مهاجرین آن بهویژه در کشورهای ایران و پاکستان با مرگ و زندگی دست و پنجه نرم میکنند و حتی این عزیزان، فارغ از دین و انسانیت، اگر برای آینده خود برنامه اقتصادی داشته و بهدنبال بستر کار مطمئن هستند باید بجنبند و دست مردم ما را بگیرند و به کمک مالی آنان اهتمام جدی بورزند.
امیدوارم با تحقق موارد برشمرده بالا و رفع این بلا و آزمایش بزرگ، مردم افغانستان از خطرات کنونی نجات یافته، با چشم باز و آگاهی برگرفته ازین بلا، برای ساختن آینده بهتر و مطمئنتر، وارد صحنه گردیده، با توکل برخدا، صفوف به هم فشرده و بصیرت دینی، دستهای دشمن مداخلهگر را قطع کرده، برای به دست آوردن استقلال، آزادی و حکومت اسلامی بیشتر متمرکز شوند.
انتهای پیام/ 70051
نظر شما