شناسهٔ خبر: 39292235 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه جهان‌اقتصاد | لینک خبر

در انتقاد به سکوت مدیران دوتابعیتی/ آنگاه که تاریخ شاهد تکرار کوفیان است

صاحب‌خبر -

فروردین امسال همراه شد با میلاد امام حسین(ع) و حضرت ابوالفضل(ع)، که به نام غیورمردان جهاد و دفاع به نام روز پاسدار و جانباز نامگذاری شده‌است و چند روز دیگر یعنی ۲۹ فروردین نیز به پاس دلاورمردان ارتش جمهوری اسلامی به نام روز ارتش نامگذاری شده‌است.
شیرمردانی که در ۸ سال و نیم دفاع مقدس جان برکف ایستادند و عزت و سربلندی امروز ما مدیون ایثارگری‌های ایشان است.
و عجیب است تکرار تاریخ در روزهایی که مردان و زنانی ایثارگر، بار دیگر اثبات کردند که بیشه ایران‌زمین هیچگاه از شیران شجاع دل خالی نمی‌شود.
چه شباهت عجیبی است میان روزهای دوکوهه و طلاییه که فرزندان ایران با دستانی خالی در برابر لشگری از ۷۲ دو ملت تا بیخ دندان مسلح ایستادند و افتخار آفریدند با این روزها که تحریم موجب شده پزشکان و پرستاران ایرانی با دستان خالی برای نجات هموطنانشان به جنگ ویروس کرونا بروند.
چه شباهت غریبی است میان از خودگذشتگی‌هایی که بانه و سردشت و حلبچه به یاد دارد، آن روزها که رزمندگان ماسک از صورت خود بر می‌داشتند تا جان همسنگرشان را نجات دهند با این روزها که علی‌رغم کمبود ماسک و دارو پزشکان و پرستاران برای نجات هموطنانمان تلاش می‌کنند.
چه قرابت عجیبی است میان شهدای غواصی که دست بسته پرواز کردند با پزشکان و پرستارانی که به دلیل نبود تجهیزات، برای دفاع از سلامت هموطنانمان شهید می‌شوند.
اما درکنار همه این شباهت‌های تلخ اما غرورآفرین، تفاوت‌هایی هم هست، تفاوت‌هایی که باعث شرمساری و سرافکندگی است، تفاوت میان مردمان آزاده‌ای که در روزهای دفاع، حضور و ایستادگی در کنار مردان و زنان خاکشان را به زندگی در دامان عاملان اصلی تجاوز ترجیح دادند با آنها که در این روزهای سخت به جای کمک به هموطنانشان به فکر نقد کردن سرمایه و پناه بردن به دامان اجنبی هستند.
چه راه بعیدی است میان آنها که تحصیل در دانشگاه‌های آمریکا و اروپا را رها کردند تا در خرمشهر، شلمچه و قصرشیرین سلاح دفاع در دست بگیرند با آنها که امروز از دست رفتن هموطنانشان به دلیل کمبود دارو و امکانات بهداشتی در نتیجه تحریم را می‌بینند و همچنان به تابعیت پرچم کشورهایی که آمر و عامل تحریم هستند، افتخار می‌کنند.
در میان اقشار مختلف، اصناف و بازاریان اتبات کرده‌اند که همواره در وابستگی به اعتقادات شرعی و دینی، آرمان‌های ملی و آیینی و ارزش‌های اخلاقی و انسانی، پیش‌قدم هستند، چنانکه در سال‌های دفاع مقدس، بسیاری از فعالان صنفی اسلحه به دست گرفته و وارد میدان شدند و علاوه برآن بازار از آنچه برای کمک و پشتیبانی از جبهه‌ها در توان داشت دریغ نکرد و اصناف همه توان خود را به کار گرفتند تا سفر‌ه مردم کشورمان خالی نشود.
شاید به دلیل همه این خوبی‌ها است که مردم و دولت از جامعه صنفی توقعات زیادی دارند و در جریان اتفاقات مختلف، چشمانشان به بازار و اصناف است تا از ایشان الگوبرداری کنند.
اما این روزها، برخی اتفاقات هرچند کوچک و حقیر، اما چون ذره‌ای سیاه بر کارنامه سفید و درخشان اصناف موجب دلشکستگی و افسوس شده‌است.
از اختلاف و دورنگی برخی مدیران عالی‌رتبه تا احتکار اقلام ضروری توسط کاسبان خرده‌پا، از بی‌تفاوتی برخی به دردهای طبقه ضعیف تا عشق و علاقه برخی به کشورهای غربی تحربم‌کننده که در نهایت همه اینها به چند دستگی در بزرگترین خانواده اقتصادی کشور منتهی شده‌است.
در روزهایی که تحریم‌کنندگان، شیوع ویروس کرونا و بیماری و از دست رفتن گروهی از هموطنانمان را دست‌آویزی قرارداده‌اند تا با ممانعت از ارسال کمک‌های جهانی و همچنین صادرات اقلام دارویی و بهداشتی مورد نیاز به ایران، حاکمیت و دولت را تحت فشار قراردهند، خط‌کشی میان آنها که در این میدان همراه دولت و ملت ایران هستند با آنها که به دشمنان چراغ سبز نشان می‌دهند، اهمیت پیدا می‌کند.
در حالی که بسیاری از ایرانی تبارهای ساکن آمریکا و حتی بسیاری از شهروندان این کشور نسبت به رفتار حاکمانشان با مردم مظلوم ایران، معترض شده‌اند، مدیران دوتابعیتی کشور، خودخواهانه سکوت اختیار کرده‌اند.
مدیرانی که حداقل حمایتشان از مردم ایران اعلام نمادین لغو تابعیت دومشان بود، آنها که می‌توانستند با این اقدام نسبت به داشتن تابعیت کشورهایی که در حق مردم ایران ظلم می‌کنند، به دنیا یادآور شوند که از این همه پستی دلزده و از داشتن تابعیت کشورهایی چون آمریکا شرم‌زده هستند.
درحالیکه بسیاری از اعضای خانواده بزرگ اصناف کشور، در اثر ابتلا به ویروس کرونا و کمبود تحهیزات درمانی و بهداشتی جان به جان‌آفرین تسلیم کرده و قریب به اکثریت اعضای این خانواده متاثر از تبعات شیوع این ویروس و تعطیلی کسب و کارهایشان در شرایط سخت اقتصادی به سر می‌برند، برخی مدیران دو تابعیتی این خانواده نگران از دست رفتن سرمایه‌شان، کارگران واحدهایشان را تعدیل و در حال تبدیل سرمایه‌شان به دلار و یورو و خارج کردن آنها هستند.
چه دوگانگی عجیبی میان آنها که برای حفظ آبادان و بازپس‌گیری خرمشهر دلاورانه ایستادند، آنها که برای نجات جان هموطنانشان ایثارگرانه درحال خدمت هستند با آنهایی که دل به تابعیت دومشان خوش کرده و دیر زمانی است که میان ایرانی بودن یا اجنبی ‌پرستی، دومی را انتخاب کرده‌اند.
افسوس بزرگتر زمانی است که وقت انتخاب رهبر و راهبر برای برخی اتحادیه‌های صنفی، آنجاکه آزاده‌ای سرافراز و شهیدی زنده‌ که در سینه‌اش خاطرات لاله‌های فتح‌المبین، کربلای پنج و بیت‌المقدس را چون گنجینه‌ای ارزشمند دارد، حاضر است، اما رای‌ اهالی بازار به نام کسی می‌خورد که بزرگترین افتخارش قسمی است که به پرچم دشمن کشورمان یادکرده.
ان زمان این اندوه سنگین‌تر می‌شود که برخی افراد یا نهادهایی که اصل و ریشه وجودشان زنده نگه داشتن فرهنگ جهاد و شهادت است، تلاش می‌کنند ردای ریاست اتحادیه را بر کسی بپوشانند که به جای پرچم مقدس جمهوری اسلامی ایران، به پرچم آمریکا سلام می‌دهد.
گویی دوره، دوره کوفیان است و ایران سرزمین نینوا، به غربی‌ها اعتراضی نیست که تکلیفشان روشن است و چون شامیان شمشیر از رو بسته‌اند و این کوفیان هستند که تاریخ چندباره تکرارشان می‌کند.
عباس علمدار(ع)، بی‌دست شهیدشد، غواصان کربلای چهار با دست بسته و پزشکان و پرستاران با دستان خالی و در این کارزار هجوم و تحریم چه غمناک است که اهالی جامعه صنفی فریب کوفیان خورده و جانبازی که به ارزش حفط ناموس و خاکمان بر ما منت دارد، چون مسلم بن عقیل(ع) تنها بماند و چه تلخ است، هلهله کوفیان از پس مظلوم‌‌کشی شنیدن.
چه غم بزرگی است، شیفتگی غرب، چه نافرمانی بزرگی است نادیده گرفتن هشدار مقام معظم رهبری درخصوص نفوذ و چه ستودنی است، بر سر عهد و پیمان ماندن رزمنده‌ای که زرق و برق منافع مالی نه ایمانش را سست کرده و نه عهدش با مردم، ایران و انقلاب را فراموش کرد.

نظر شما