شناسهٔ خبر: 39269192 - سرویس اجتماعی
نسخه قابل چاپ منبع: ایرنا | لینک خبر

چگونه سیاست‌گذاری‌های اجتماعی، کشورها را از بحران‌های اپیدمیک نجات می‌دهد؟

آیا واقعا جایی برای پیرمردها نیست؟

تهران ایرناپلاس- تأثیر مرگبار کرونا در کشورهایی با جمعیت سالخورده، خطر عدم اتخاذ سیاست‌گذاری‌های اجتماعی درست برای جوامع را برای دیگر کشورها یادآوری کرد. اینکه چگونه سیاست‌گذاری‌های اجتماعی به‌موقع می‌تواند کشورها را از بحران اپیدمی‌ها نجات دهد یا دست‌کم میزان خسارت و تلفات را به پایین‌ترین حد خود برساند؟

صاحب‌خبر -

آغاز سال ۲۰۲۰ مصادف بود با شیوع نوعی ویروس جدید و ناشناخته در چین که با فاصله کمتر از سه ماه در ایران و پس از آن در کشورهای اروپایی و آمریکا مشاهده شد. سرعت پخش و شیوع به حدی بود که دستگاه‌های مدیریت سلامت را در سراسر جهان دچار نگرانی و البته دستپاچگی کرد. اما آنچه تا حدودی از شدت شوک فاجعه می‌کاست این توجیه غیراخلاقی بود که: «نگران نباشید، این بیماری فقط افراد سالخورده و بیمار را از پای درمی‌آورد!»

با توجه به این واقعیت که شدت‌ اثر و ماندگاری تبعات مختلف بحران کرونا به ماهیت و نوع سیاست‌ها و سرعت واکنش دولت‌ها مرتبط است، این سؤال مطرح می‌شود که حکومت‌ها و دولت‌ها باید چه سیاست‌گذاری‌های مؤثر و کارآمدی برای آینده در نظر بگیرند که بتواند در برابر اپیدمی‌ها دچار سردرگمی و دست‌پاچگی نشوند.

در ارتباط با این موضوع با محسن معروفی، جامعه‌شناس و کارشناس ارشد سیاست‌گذاری اجتماعی به تحلیل و بررسی اثرگذاری متفاوت کرونا بر کشورها و سیاست‌گذاری‌های اجتماعی پرداخته‌ایم که در ادامه می‌آید.

در اخبار کشورهای درگیر کرونا، آمارهای متفاوتی ارائه می‌شود. آنچه مشخص است اپیدمی در همه کشورها یکسان عمل نمی‌کند که البته به عوامل مختلفی بستگی دارد. تحلیل شما از این موضوع چگونه است؟

با توجه به آمارها و تحقیقات شیوع شناختی در چین، مشخص شد از آنجا که این بیماری به سیستم ایمنی بدن حمله می­‌کند، بیشتر، افراد با زمینه بیماری مزمن در دستگاه تنفسی، قلب و عروق یا افراد دارای سیستم ایمنی ضعیف را هدف قرار می‌دهد که سالمندان در این گروه قرار می­‌گیرند.

طبق آمارهای چین، ابتلا به این بیماری تنها در سه درصد از افراد منجر به فوت می‌­شود. اما آمارهای مرگ‌ومیر در کشورهای اروپایی، به‌ویژه ایتالیا، اسپانیا، بلژیک، هلند و... حاکی از مرگ‌ومیر بالای ۱۰ درصد در میان مبتلایان است. اما در بیشتر کشورهای در حال توسعه این آمار گاهی به کمتر از ۱ درصد هم می­رسد.

این پارادوکس برای مردم خیلی جای سؤال است. این تفاوت ناشی از چیست؟

نکته قابل توجه در این رابطه، ساختار سنی کشورهای مختلف است که تفاوت نرخ مرگ‌ومیر را این‌گونه متفاوت رقم زده است. از آنجا که کشورهای دارای مرگ‌ومیر بالا عموماً ساختار سنی پیری دارند، نرخ مرگ‌ومیر ناشی از کرونای بالایی را تجربه می­‌کنند. در نمودارهای زیر هرم سنی برخی کشورهای اروپایی مشخص شده که نشان دهنده پیری جمعیت در این کشورهاست.

مفهوم این نمودارها و هرم‌های سنی چیست؟

هرم سنی اسپانیا و ایتالیا نشان دهنده پیری جامعه و تورم جمعیت در گروه‌های سنی ۴۵ سال به بالاست و رشد جمعیت در همه دوره‌های بعد از آن، رو به کاهش است. به عبارتی دیگر، تمایل و انگیزه زاد ولد در بین مردم بسیار پایین شده است.

اما تفاوتی که این دو کشور نسبت به بلژیک و هلند دارند، در این است که تورم جمعیت در یک گروه سنی مشخص وجود ندارد و کاهش جمعیت ناگهان اتفاق نیفتاده است که این موضوع باعث کاهش بار خدمات رفاهی به جامعه خواهد شد. البته آنچه حائز اهمیت است، امکانات غیرقابل قبول و عدم آمادگی نظام سلامت و درمان در آن کشورها در مواجهه با ویروس جدید کروناست.

در روزهای گذشته تصاویر ناراحت‌کننده‌ای در فضای مجازی منتشر شده است که نشان دهنده آشفتگی در رفتار نظام پزشکی و درمانی در کشورهاست. یکی از این تصاویر، ویدیویی بود که در آن پزشک ایتالیایی در یک بیمارستان محل بستری بیماران کرونا، ماسک اکسیژن را از صورت فرد سالمندی برداشته و روی صورت شخص جوان‌تر می‌گذارد. نظر شما درباره این رفتار چیست؟

اگرچه این صحنه به‌ظاهر ساده به نظر می‌­رسد، اما پشت پرده این رفتار، واقعیت خطرناک و البته مشمئزکننده‌ای وجود دارد؛ اینکه نظام سرمایه‌­داری همواره در پی کسب سود با کمترین هزینه­‌هاست و عامل تولید ثروت نیز نیروی انسانی است. اما در کشورهای مذکور با توجه به پیر شدن نیروی انسانی و خارج شدن آنها از چرخه تولید، اکنون دیگر این افراد نه‌تنها ارزشمند نیستند، بلکه بار سنگین حقوق بازنشستگی و خدمات درمانی و رفاهی را بر دولت تحمیل می­‌کنند.

بنابراین از نقطه نگاه حاکمیت سرمایه‌داری، کرونا تنها یک عامل مخرب و مرگبار نیست، بلکه می‌­تواند منجی نظام تأمین اجتماعی باشد. موضوعی که در سال‌­های اخیر ذهن بسیاری از سیاست‌گذاران اجتماعی و اقتصادی را به خود مشغول کرده ‌­است. همان‌طور که پیش‌تر اشاره شد، نرخ رشد منفی جمعیت در دهه‌­های اخیر موجب پیری جمعیت و کاهش نسبت نیروی تولید (بیمه‌پرداز) در مقابل نیروی بازنشسته مستمری­‌بگیر ‌شده است. اگر افزایش طول عمر و امید به زندگی را نیز در کنار این موضوع قرار دهیم، علل رکود و ورشکستگی شرکت‌های بیمه تأمین اجتماعی روشن می­‌شود.

یعنی از نظر سیاست‌گذاری‌های اجتماعی در چنین وضعیتی، کاهش مستمری‌بگیران می­‌تواند روح تازه‌­ای در نظام تأمین اجتماعی بدمد؟

از اقبال خوش دولت‌ها و اقبال بد سالمندان، کرونا این مسئولیت خطیر را بر عهده گرفت و با کمی تأمل و دقت متوجه خواهیم شد که این دولت‌ها چندان هم ناراحت نخواهند بود اگر کرونا چند صباحی بیشتر مهمان جامعه­‌شان باشد. این ویروس اگرچه چند ماهی ممکن است چرخ اقتصاد را متوقف کند (که البته متضرر اصلی آن کماکان مردم هستند)، اما با از دور خارج کردن تعداد بالایی از مستمری‌بگیران که علاوه بر مستمری بازنشستگی، نیازمند خدمات بهداشتی، درمانی و رفاهی نیز هستند و دولت‌­ها چندان از پس آن بر نیامده‌­اند، می­‌توانند راه برون‌رفتی را برای این بحران پیدا کنند.

همان‌گونه که بر همه ما عیان استt در مقابله با کرونا، نظام سلامت هیچ دولتی نتوانسته است به‌طور جدی با آن روبه‌رو شود و جز بستری کردن و خوراندن چند داروی مربوط به بیماری‌­های دیگر، کاری از دستشان بر نیامده است یا شاید نخواسته‌­اند کاری از دستشان بر بیاید. این در حالی است که اکثر قربانیان این بیماری طی سال‌های طولانی با پرداخت حق بیمه سلامت و تزریق این همه پول به سیستم سلامت کشور که می‌بایست هزینه تحقیقات و توسعه سلامت شود، نمی‌­توانند از ماحصل دسترنج خود استفاده کنند. تنها به یک دلیل؛ زیرا در نظام سرمایه‌­داری «جایی برای پیرمردها نیست!»

حال با توجه به هرم سنی جامعه ایرانی، در مورد آینده ایران پس از کرونا؛ چه بر سر ما می­‌آید و چه باید کرد؟ یعنی سیاست‌گذاری‌های اجتماعی به چه سمتی باید سوق داده شوند؟

این سؤالی است که سیاست‌گذاران اجتماعی به‌ویژه در حوزه سلامت بایستی از خود بپرسند و به دنبال جواب و راه چاره باشند که این بلایی که اروپا و جوامع پیر گرفتار آن شده­‌اند، بر سر ما خراب نشود. با مراجعه به هرم سنی ایران متوجه می‌­شویم که بخش عریض هرم را گروه سنی ۳۰ تا ۴۰ سال تشکیل می­‌دهد.

درواقع گروه سنی‌­ای که طی دو سه دهه آینده ایران را به وضعیت اروپا در می‌­آورد. اگرچه در قاعده هرم افزایش مجدد جمعیت دیده می­‌شود، اما اگر توزیع جمعیت به یک روند نرمال و ثابت تبدیل نشود، نوسانات جمعیتی باعث سردرگمی و هدر دادن برخی منابع مالی و زیرساختی خواهد شد.

با توجه به هرم سنی ایران چه کاری باید برای آینده کرد؟

ببینید افراد در گروه‌های سنی با حجم جمعیت متراکم، طی دهه‌­های آینده به سن بازنشستگی و پیری می­‌رسند و نیازمند خدمات رفاهی و سلامت خواهند بود. بنابراین می‌­طلبد سیاست‌گذاران از این فرصت چند ده‌ساله برای تقویت زیرساخت‌های سلامت و بهداشت و درمان استفاده کنند و بودجه­‌های تخصیص یافته به بخش سلامت را صرف آماده‌سازی زیرساخت‌ها برای این گروه سنی کنند. از طرفی هم باید شرایط معیشت مردم به نحوی تأمین شود که تمایل به افزایش جمعیت در حد معقول افزایش یافته تا به یک سطح معقول از تعادل جمعیتی دست یابیم.

نظر شما