به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری میزان، دنیا به دو بخش تقسیم شده، البته اگر بخواهیم این مسئله را بیشتر بشکافیم به چند بخش، اما در کل، دو بخش دارد، بخشی که متعلق به سرمایه داران، سهامداران، کارتل‌های اقتصادی بزرگ با تفکر لیبرال سرمایه داری است که دنیا و مردم آن را به چشم یک کارخانه بزرگ با کارگران زیاد می‌بیند که باید کار کنند تا سرمایه آن‌ها بیشتر و بیشتر شود.

این قشر در دنیا اگرچه افراد کمتری را شامل می‌شود، اما دارای ثروت و قدرت هستند و به واسطه آن قدرت نظامی نیز به دست آورده‌ اند.

لیبرال سرمایه داران، هم دولت‌ ها را در اختیار دارند و هم بر دولت‌ ها اختیار، که در هر دو حالت نفوذ و تأثیر تصمیمات آنها را در کشور‌های خود نشان می‌دهد؛ این قشر بر بسیاری از کشور‌های دیگر نیز سلطه دارند.

گاهی در کشور سرمایه داری با تفکر لیبرالی حاکم، فردی معمولی رئیس جمهور می‌شود، اما تحت نفوذ شدید و دقیق سرمایه داران بزرگ این کشور است و گاهی هم فردی رئیس جمهور می‌شود که خود از همان سرمایه داران با نفوذ است، مانند دونالد ترامپ.

کشور‌های دیگری هم هستند که با روش سرمایه داری اداره می‌شوند، اما نماد اصلی آن آمریکا است.

کشور‌های دیگر برای رژیم آمریکا تنها یک اجتماع کارگری محسوب می‌شوند، حتی مردم فرو دست آمریکا نیز برای سردمداران این کشور اهمیتی ندارند؛ آنها از دید سرمایه داران آمریکا موجوداتی اضافی هستند که اگر کار نکنند و بر سرمایه آن‌ها نیفزایند، لایق مرگ هستند و اهمیتی ندارد که در زیر چرخ لیبرال سرمایه داری خُرد شوند.

 

بیشتر بخوانید: 

زمانی که دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا، می‌گوید اگر در کشور ۱۰۰ هزار نفر از مردم به خاطر بیماری ویروس «کرونا» کشته شوند خوب عمل کرده‌ ایم، چنین سخنی نشان از چیست؟

ابراز رضایت دونالد ترامپ، از تعداد کشته‌ های مردم آمریکا به خاطر ویروس کرونا که یک سرمایه دار دلال مسلک است، بی اهمیت بودن جان انسان‌ هایی است که هم وطن او هستند و چه بسا هر اندازه از ضعفای آمریکا در بحران کرونا کشته شوند، شادمانی سرمایه داران آمریکایی بیشتر هم می‌شود، هر اندازه که از طیف ضعیف جامعه کم شود، هزینه‌های دولت که وابسته به لیبرال سرمایه داران است، کم می‌شود.

اکنون که دنیا درگیر ویروسی که احتمال زیاد می‌رود، ساخت آمریکا باشد، شرایط بسیار متفاوتی را سپری می‌کند.

نوشتیم که دنیا دو بخش دارد، آنهایی که قدرت دارند، آنهایی که تحت سلطه هستند، اما نوشتیم که این دو بخش کلی است و بخش‌های دیگری هم دارد و بخش مهم آن کشور‌ها و مردمی هستند که سلطه پذیر نیستند و مقابل زورگویی‌های سرمایه داران دارای قدرت می‌ایستند و تن به خواسته آن‌ها نمی‌دهند.

بخش بسیار مهم بحران کرونا در حال حاضر، افکار عمومی جهان است، آیا این قشر بزرگ، به خود خواهد آمد و از پس شرایط موجود به یک آگاهی فراگیر و عمیق خواهد رسید که بتواند خود را از منجلابی که تصمیم گیران و تصمیم سازان دنیا برای آنها رقم زده‌اند بیرون بکشد؟

کرونا تلنگر بزرگی است به بشریت، تا به خود آید،  از پیله‌ ای که دور خود تنیده و دیگران نیز اجازه نمی‌دهند از آن پیله بیرون بیاید، رها کند و آزاد سازد.

ویروس کرونا تنها یک بیماری جسمی نیست، کرونا عوارضی دارد، فراتر از یک بیماری، که اگر عمیق معالجه نشود، می‌تواند باعث گسترش سلطه و عمیق‌تر شدن حوزه نفوذ لیبرال سرمایه داری در جهان شود.

کشور‌ها و مردمانی در جهان هستند که مقابل نظام سلطه سرمایه داری قیام کرده اند و این قیام چالشی را برای تفکر لیبرالی ایجاد کرده است، همین کشور‌ها و مردم می‌توانند دیگر جوامع را نیز بیدار و بیدارتر کنند.

نباید اجازه داد که کرونا این کشور‌ها را درگیر و اسیر خود کند، باید از این فرصت به دست آمده در جهت حذف و نابودی تفکر حاکم بر دنیا بهره برد.

 

نظام سلطه نیز اکنون درگیری ویروس کرونا است و چه فرصتی بهتر از این که افکار عمومی بیدار شود و از خواب غفلت بیدار شود؛ اگر چنین نشود، آینده دنیا تاریکتر از پیش خواهد شد.

انتهای پیام/