شناسهٔ خبر: 39143569 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: دیپلماسی‌ایرانی | لینک خبر

ظرفیت ایجاد شراکت و بازیگران متعدد در میدان

مساعدت امنیتی در خاورمیانه: یک صفحه شطرنج سه وجهی است (بخش اول)

کارنگی اهدا برای صلح بین المللی

ایالات متحده، روسیه و ایران هر یک رویکردی متفاوت و مختص خود برای کمک به امنیت در خاورمیانه دارند که این مساله پیامدهای قابل توجهی در تشکیل دولت ها و ثبات در منطقه خواهد داشت.

صاحب‌خبر -

نویسندگان: رابرت اسپرینگبورگ (استاد بازنشسته امور امنیت ملی و پژوهشگر موسسه امور بین المللی ایتالیا)، اف. سی. «پینک» ویلیامز (ژنرال بازنشسته که در سال های 2008 تا 2011 به عنوان رئیس دفتر همکاری های نظامی و ارتباط دفاعی با سفارت ایالات متحده در قاهره خدمت کرده)، جان زاواژ (استادیار امور امنیت ملی در دانشکده تحصیلات تکمیلی نیروی دریایی که در سال های 2017 تا 2018 به عنوان رئیس همکاری های نظامی و ارتباط دفاعی سفارت ایالات متحده در یمن مشغول به کار بوده است)

دیپلماسی ایرانی: منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا (مِنا) به مثابه یک منطقه آزمایش جهانی در زمینه اثربخشی کمک های امنیتی ارائه شده توسط قدرت های جهانی و منطقه ایست. این مساعدت امنیتی به شدت و دفعات جنگ های نیابتی همچون آنهایی که در لیبی و سوریه و عراق در جریان بوده و هستند و همچنین به مسلح شدن کشورها و درگیری بازیگران خارجی در منطقه مِنا انجامیده است. مساعدت امنیتی در کانون درگیری ها برای به دست آوردن برتری نظامی، استراتژیک، ایدئولوژیک و حتی اقتصادی در خاورمیانه قرار دارد. با این حال، به رغم اهمیت گسترده و فزاینده مساعدت امنیتی برای منطقه و در رقابت بین و میان بازیگران منطقه ‌ای و جهانی، مساعدت امنیتی چندان در تحلیل ها مورد توجه قرار نگرفته است. تلاش ها برای ارزیابی روابط بین اهداف استراتژیک و شیوه ‌های عملیاتی ارائه کنندگان مساعدت امنیتی و تاثیرات نسبی آنها بر دریافت کنندگان این کمک ها تقریبا نادر بوده است.

بارزترین نمونه های مقالات در رابطه با تاثیر گذاری مساعدت امنیتی به طور کلی عمدتا در ایالات متحده و توسط آژانس های دولتی یا محققان و نهادها با قراردادهای دولتی، تهیه شده است. در این تحقیقات معمولا به این موضوع پرداخته شده که آیا ایالات متحده در دستیابی به اهداف خود از طریق مساعدت امنیتی، یکی از اجزای اصلی آنچه «ایجاد ظرفیت شراکت» خوانده می شود، موفق بوده است یا خیر. طبق تعریف خدمات تحقیقاتی کنگره، این اهداف عبارتند از: پیروزی در جنگ یا پایان جنگ؛ مدیریت چالش های امنیتی منطقه ‌ای؛ حمایت غیرمستقیم از یک طرف در درگیری؛ کاهش درگیری ها؛ ایجاد ارتباطات سازمانی و شخصی؛ ارتقاء مشارکت اتلاف ها؛ و ایجاد اتحادهای جدید.

یافته های این تحقیقات به طور فزاینده از این مساله حکایت دارند که مساعدت امنیتی به ایالات متحده در تحقق اهداف آن با هزینه های کمتر و استفاده از نیروها و تجهیزات نظامی کمتر به جای مداخله مستقیم نظامی، کمکی نکرده است. برای نمونه طبق یافته هایی استفان بیدل، اگرچه «ایفای نقش اندک» مساعدت نیروهای امنیتی به یکی از ستون ‌های اصلی سیاست امنیت ملی ایالات متحده تبدیل شده، اما ایفای نقش اندک عمدتا به معنای «بازخورد اندک» بوده و دلیلش هم «عدم همخوانی منافع ارائه کننده مساعدت امنیتی و دریافت کننده آن، چالش های گسترده نظارتی، و شرایط دشوار اعمال قانون» بوده است؛ شرایطی که عمدتا اهرم فشارهای در دسترس تامین کننده مساعدت امنیتی را کاهش می دهد و به ناکارآمدی کمک های ارائه شده می انجامد. در نتیجه مشکلات ذاتی در روابط ارائه و دریافت کننده مساعدت امنیتی، هرچه اهداف کمک های امنیتی ایالات متحده گسترده تر باشد، احتمال تحقق آنها کمتر است. برای نمونه، پیروزی در جنگ یا خاتمه جنگ به ندرت تحقق یافته، اما تسهیل ارتباطات فردی و اتحاد سازی به دفعات موفقیت آمیز بوده است.

عامل اصلی که در این تحقیقات به عنوان تسهیل کننده روابط مؤثر بین ارائه دهنده و دریافت کننده مساعدت امنیتی شناخته شده، در خاورمیانه از اهمیت ویژه ای برخوردار است: وجود «یک نهاد مشروع و نسبتا کارآمد حکمرانی». خدمات تحقیقات کنگره اینطور بیان می کند که غیرموثرترین تلاش ها در زمینه «ایجاد ظرفیت شراکت» یا در زمان درگیری ها و جنگ ها صورت گرفته، موقعیت هایی که در آن احزاب و طرف های مختلف بر سر حکومت رقابت می کنند، یا در کشورهایی که حکمرانی مشروع در آنها نسبتا تازه پدیدار شده است. خدمات تحقیقات کنگره اینطور نتیجه گیری می کند که «فساد و اختلاس» در یک شریک می تواند به طور قابل توجهی تاثیرگذاری ایجاد ظرفیت شراکت را از بین ببرد. بیشتر شواهد حاکی از آن هستند که ایجاد ظرفیت شراکت در نبود یک شریک مایل و توانا در صحنه، میسر نخواهد شد.

این پیش شرط های مدیریت مشروع، عاری از فساد و موثر همراه با نبود «درگیری و جنگ» در خاورمیانه نسبتا نادر هستند. این منطقه از جهان مستعد درگیری است و بسیاری از دولت ها یا مشروعیت محدود دارند یا درگیر فساد هستند. در سال های اخیر یک سری فضاها در کشورهای شکننده با دولت های آسیب دیده همچون لیبی، سوریه، یمن و عراق و همچنین در مناطقی همچون صحرای سینا در شمال مصر یا مناطق مرزی لبنان با سوریه پدیدار شده که دولتی آن را اداره نمی کند و به شدت بر سر حکمرانی بر آنها رقابت هست. به طور خلاصه، خاورمیانه منطقه ای غیرممکن برای مساعدت موثر امنیتی حداقل از آن نوعی که ایالات متحده ارائه می کند، به شمار می رود. با این حال، به نظر می رسد که آمریکا عملا با تلاش های خود برای ارائه مساعدت امنیتی در منطقه به تنش ها دامن زده است. از این رو، این سوال پیش می آید که آیا شرایط بی ثبات، حاکمیت ضعیف و خشونت رایج در منطقه می تواند زمینه مساعدی برای سایر ارائه دهندگان کمک های امنیتی با رویکردهای متناسب تر با شرایط موجود باشد یا خیر. (این مطلب ادامه دارد.)

منبع: کارنگی اهدا برای صلح بین المللی / مترجم: طلا تسلیمی
 

نظر شما