من «پاکیزا» هستم، فرشته تمیزی و نظافت. شما شاید تا به حال من را ندیده باشید، چون خیلی کوچک هستم و همینطوری با چشم نمیتوانید من را ببینید اما من وجود دارم و هروقت بخواهید، خیلی زود خودم را به شما میرسانم. دلتان میخواهد بدانید چطوری میتوانم بیایم پیش شما؟ خیلی ساده است. شما وقتی دستهایتان را با آب و صابون میشویید، در واقع دارید من را صدا میزنید. همان موقع است که من خیلی زود خودم را به شما میرسانم و روی دستهایتان مینشینم. من بوی خیلی خوبی دارم و اگر دستهایتان را بو کنید، متوجه آمدنم خواهید شد.
من درست روی دستهای شما نشستهام و دارم نگاهتان میکنم و به شما لبخند میزنم. هرچقدر بیشتر دستهایتان را بشویید، من بیشتر سراغتان میآیم. شما میدانید چه وقتهایی باید دستهایتان را بشویید؟ بیایید یکی یکی با هم نام ببریم. مثلاً وقتی از دستشویی بیرون میآیید یا از بیرون وارد خانه میشوید، یا قبل از خوردن غذا یا هروقت به چیزی که نمیدانید تمیز است یا نه دست زدهاید، باید دستهایتان را بشویید. مثلاً اگر یک گربه ملوس را با دستتان ناز کنید، باید بعدش دستهایتان را حسابی با آب و صابون بشویید. بعد از سرفه یا عطسه کردن هم باید همین کار را بکنید و دستهایتان را با آب و صابون خوب شستوشو دهید. یادتان باشد دستهای نشسته را توی دهانتان نبرید یا آنها را به چشمهایتان نمالید. هرچقدر دستهایتان تمیزتر و شسته شدهتر باشد، من به شما نزدیکترم و در عوض تا دلتان بخواهد، از دستهای شسته نشده و آلوده دورم. پس اگر دوست دارید من پیش شما بیایم و روی دستهایتان بنشینم، زود به زود دستهایتان را با آب و صابون بشویید و بعد آنها را بو کنید. من آنجا هستم.
نظر شما