بهاءالدین مرشدی
داستاننویس
تا بهحال با خودتان فکر کردهاید قصهها از کجا میآیند؟ این سؤالی است که کتاب تازه اصغر عبداللهی مطرح میکند. سؤالی که به گمان من به اندازه همه افرادی که دلشان میخواهد بنویسند میتواند جواب داشته باشد. اما وقتی پای یک فیلمنامهنویس و قصهنویس حرفهای به میان باشد مسأله فرق میکند. یعنی شما با یک متخصص سر و کار دارید که سالهاست دارد مینویسد و تجربه کسب کرده و حالا دیده این تجربهها به درد آنهایی که دلشان با نوشتن است میخورد. تجربه شخصی نویسنده خیلی مهم است. این را عبداللهی به آن توجه کرده و همه کتابش را روی همین مسأله سوار کرده. این سؤال را او از خودش در همان ابتدای عمر نوشتنش از خودش پرسیده و جواب دادهاند که از پدربزرگ و مادربزرگهایت بنویس اما او میگوید مادربزرگی نداشته و یک پدربزرگ داشته که در دسترس نبوده پس باید چاره دیگری می یافته. این است که راه خودش را پیدا میکند و شکل خودش میشود. همه نویسندهها باید شکل خودشان باشند. این شکل خود بودن مسأله عجیبی است خیلی هم سخت است آدم شکل خودش باشد. عبداللهی نویسنده هم در پی همین شکل خود بودن است که برای نوشتن فیلمنامهاش راهی سفر میشود. او در این سفر ما را هم همراه میکند. تفاوتی که این کتاب با کتابهای آموزشی فیلمنامهنویسی دارد این است که از قواعد خشک و رسمی نوشتن خبری نیست. او میگوید باید دست بهکار بشوید و خودتان به دل ماجرا بروید. این است که کتاب شکل جذاب قصهگونهای دارد. قصههای نوشتن فیلمنامههایی که اصغر عبداللهی نوشته است. خودتان را بگذارید جای نویسنده این کتاب. اگر یک سوژه داشته باشید با آن چه کار میکنید؟ یا اگر سوژهای نداشته باشید برای یافتن سوژه چه راههایی پیش پای خودتان میبینید؟ اصلاً تجربه دیگران چقدر به درد ما میخورد؟ تجربههای خودمان چقدر راه پیش پایمان میگذارد؟ اگر از من راهنمایی بخواهید میگویم دست خودتان را بگیرید و بدون دست زدن به چیز دیگری که آلوده ویروس اینروزهاست سایتهای خرید آنلاین را پیدا کنید و این کتاب را بخرید. یا اگر گذارتان افتاد به کتابفروشی با درنظر گرفتن موارد ایمنی این کتاب را تهیه کنید و بخوانید. کتابی که راههای عملی بسیاری به شما آموزش میدهد بدون آنکه بخواهد بگوید ببینید من دارم به شما یاد میدهم که چه کار کنید که نویسنده شوید و سوژههای خود را بیابید.
در این کتاب غیر از آموزش فیلمنامه، زندگی هم جریان دارد. زندگی زیسته شده این نویسنده برای نوشتن فیلمنامههایی که حتی توانستهاند سیمرغ بلورین جشنواره فیلم فجر را هم برایش به ارمغان بیاورد. عبداللهی در مقدمه کتابش مینویسد: «شور و شوق کتبی کردن درونیات نامعلوم، دست از سر و سرنوشت آدمیزادی که میخواهد نویسنده شود برنمیدارد؛ از قطعات ادبی کوتاه و شعرگونه، نوشتن خاطرات یا کپی کردن داستانی که خوانده است، شروع میشود.»
اصغر عبداللهی خیلی دراماتیک و حادثهای هم به سراغ نوشتن این کتاب آموزشی رفته است. اگر نگاه کوتاهی بهنام فصلهای این کتاب هم داشته باشید دراماتیک بودن را میبینید: «افسردگی مال نویسنده پولداره، برای نوشتن داستان پلیسی قلب پاک کافی نیست، دیوار شکسپیر کوتاه است و...»
نظر شما