شناسهٔ خبر: 38461776 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه فرهیختگان | لینک خبر

حسین کچویان، استاد جامعه‌شناسی دانشگاه تهران:

جامعه را به صحن دوم مجلس بدل کنیم

نیروهای انقلابی باید جامعه را به صحن دوم یا پشتیبان مجلس بدل کنند. این راهبرد از طرق مختلف مانند تاسیس کانون‌های اندیشه‌ورزی و تفکر یا سیاستگذاری و برنامه‌ریزی در کنار مجلس قابل تحقق است.

صاحب‌خبر -

به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، پیروزی جبهه انقلابی در انتخابات مجلس باید با کنشگری فعالانه و انتقادی عمومی تکمیل و تقویت شود. راه هدایت انتقادی منتخبان، تداوم کنشگری انتقادی تمامی افراد جبهه انقلابی است. از هم‌اکنون باید ضمن ایجاد اجماع نظری و عملی بر سر لزوم ایفای نقش هدایتگری انتقادی عمومی خاصه نیروهای انقلابی، کار را برای توافق ‌بر سر برنامه‌ای مشخص برای کنشگری از حیث موضوعات و شیوه‌های انجام آن مهیا سازیم.اتخاذ رویه یا رویکرد هدایتگری انتقادی به این معناست که منتخبان نمایندگی یک لحظه از حیث هدایت به سمت تحقق اهداف جبهه و ائتلاف که درواقع اهداف انقلاب اسلامی مطابق با اقتضائات مرحله تاریخی کنونی بالاخص گام دوم است، فارغ نشوند. این هدایتگری خاصه متوجه نظارت و مهار نمایندگان از حیث عدم انحراف از مسیر دستیابی به اهداف این مرحله است. این نظارت و مهار همه‌جانبه باید ناظر بر انطباق با شاخص‌های زندگی معیار یک نماینده انقلابی و عدم تخطی از آن باشد و خاصه وجهی جمعی دارد که باید رصد‌کننده کنشگری نمایندگان در داخل برنامه و اهداف نیروهای جبهه انقلاب باشد.این کنشگری فعالانه و انتقادی عمومی نیروهای پیشرو انقلابی یا صحابی عمومی انقلاب، صرفا محدود به نظارت و مهار نمی‌شود، بلکه بخش مهم و اصلی آن به هدایت ایجابی نمایندگان از حیث اندیشه‌ورزی، برنامه‌سازی، تدوین سیاست و سیاستگذاری در زمینه‌های مختلف مورد لزوم برای حرکت مجلس در مسیر خود است. از این حیث صحابی عام انقلاب نظیر خود نمایندگان اما در عرصه جامعه و بدون محدودیت‌های رسمی خاص نمایندگان است. هدف و مقصود این است که به‌واقع این گروه نیز نمایندگان عصاره فضایل ملت باشند و تمامی امکانات و ظرفیت‌های موجود در جامعه را از جهت سیاست‌ورزی خاص نمایندگان در اختیار داشته باشند. به این معنا نیروهای انقلابی باید جامعه را به صحن دوم یا پشتیبان مجلس بدل کنند. این راهبرد از طرق مختلف مانند تاسیس کانون‌های اندیشه‌ورزی و تفکر یا سیاستگذاری و برنامه‌ریزی در کنار مجلس قابل تحقق است.

اجمالا مشخص است که با این کنشگری فعالانه انتقادی، مجلس واجد نیروی محرکه و متفکره‌ای به اندازه ظرفیت عمومی نیروهای انقلابی خواهد شد که نه‌تنها قابلیت‌ها و توان نظری و عملی آن را چند برابر می‌کند، بلکه جایی برای رخوت، روزمرگی، تعلل، سرگردانی، بی‌برنامگی، انحراف یا گمراهی نسبت به مقصد یا اهداف نهایی باقی نخواهد ماند و از این حیث مجلس جدید تحت فشار مثبت نیروهای انقلاب برای حرکت و تلاش درست و اصولی، واجد برنامه‌ها و سیاست‌های مشخص خواهد شد.

در پاسخ به کسانی که این کار را مداخله در کار مجلس تلقی می‌کنند، باید گفت از نظر کلی نقد این افراد بی‌وجه نیست، اما آنچه در این نقد، در‌نظر گرفته نشده است، اقتضائات شرایط تاریخی جامعه است. در‌حالت معمول و عادی قطعا تعریف رابطه‌ای به این شکل میان صحابی انقلاب یا جامعه و مجلس می‌تواند مشکل‌ساز و منفی بوده و بازدارنده نیز باشد، اما در وضعیتی که جامعه‌ای انقلابی در‌حال شکل‌گیری و شکل‌دهی به کلیت یک حرکت انقلابی تاریخ‌ساز است، تعریف چنین رابطه‌ای یکی از معدود شکل‌های ممکن رابطه میان مجلس و نیروهای انقلاب است که امکان عملکرد درست مجلس و انجام اهداف مربوط به آن در این شرایط تاریخی را می‌دهد و مانع از شکل‌گیری مجدد وضعی خواهد شد که پیش از این شاهد بوده‌ایم. این رابطه بالاخص از منظر اقتضائات خاص گام دوم انقلاب، ضرورتی مضاعف می‌یابد، زیرا گام دوم اساسا تعریف و ماهیتی خاص و ممتاز نسبت به مرحله فاقد مهار پیشین خود دارد.

بعد از این مجمل که صرفا بیان طرح گونه‌ای از الزامات و استلزامات عملکرد درست مجلس مطابق اقتضائات خاص کنونی انقلاب بود، به نمونه‌ای از آنچه می‌تواند در این چارچوب و در این آغازین مراحل شکل‌گیری مجلس انجام گیرد، اشاره می‌شود که درگیری و سوق‌دادن نیروهای انگیخته در جریان فعالیت‌های انتخاباتی به سمت انجام آن زمینه و بستری را برای شکل‌دهی به این رابطه تازه یا هدایتگری انتقادی صحابی عام انقلاب نسبت به مجلس تازه نیز فراهم می‌سازد.این طرح اقدامی است که انجام آن همزمان از همین آغاز به شکل‌گیری مواجه انتقادی نیروهای انقلاب با منتخبان مردم منجر خواهد شد. به‌علاوه، این حرکت مشخص خواهد کرد که نیروهای فعال در جریان تلاش‌های انتخاباتی بنا ندارند که رابطه سنتی موجود در این زمینه را ادامه داده و با انتخاب نمایندگان به خانه‌های خود رفته و منتخبان را به دست خود و تقدیرات یا بازی‌های معمول سیاست بسپارند و در پایان دوره چهارساله مرحله تازه‌ای از این چرخه معیوب را ناامیدانه آغاز کنند و تحولات را به‌دست احتمالات و تقدیر بسپارند.

به‌هر‌‌حال، طرح یا اقدام مذکور می‌خواهد از همان آغاز نمایندگان ملت دریابند که این‌بار مردم خواهان رابطه تازه‌ای با منتخبان خود هستند و به‌همین‌دلیل این رابطه تازه را دقیقا از جایی آغاز می‌کنند که نمایندگی در معنای رسمی آن آغاز می‌شود یعنی تایید یا رد اعتبارنامه‌های نمایندگان. مرحله تایید یا رد اعتبارنامه‌های منتخبان توسط خود آنها در هر دوره مکمل فرآیند مقدس و با برکتی است که شورای نگهبان محترم با انجام نظارت استصوابی در تایید یا رد نامزدی افراد متقاضی ورود در چرخه انتخابات و نمایندگی آن را به‌طور بنیادین و پایه‌ای آغاز می‌کند. اهمیت این مرحله تکمیلی در محدودیت‌هایی نهفته است که شورای نگهبان در انجام تام و تمام یا کامل بررسی صلاحیت‌های متقاضیان با آن مواجه است. این مرحله در‌عین آنکه می‌تواند کاستی‌های نظارت شورای نگهبان را تا حد ممکن بپوشاند، این کار را به شکلی انجام می‌دهد که به هیچ روی جنجال‌آفرینی‌هایی که با انجام آن غوغاسالاران، فشار شدیدی بر بررسی صلاحیت‌ها توسط شورای محترم نگهبان قانون اساسی وارد آورده و تا حدی آن را عقیم می‌گذارند، ممکن نیست؛ زیرا این کار به شکل درونی و توسط خود نمایندگان انجام می‌شود.

بنابراین، هدف اقدامی که در چارچوب طرح موضوعه در همین ابتدای شکل‌گیری مجلس جدید به همت صحابی عام انقلاب اجرا می‌شود، تاکید بر اهمیت تکمیلی، اما به‌شدت ضروری فرآیند تایید و رد اعتبارنامه‌های منتخبان توسط جمع خود آنان برای دستیابی به مجلسی سالم و پاک است. باید تاکید کرد که با توجه به محدودیت‌های شورای نگهبان در غربالگری، انجام مرحله تکمیلی تایید و رد اعتبارنامه‌های منتخبان توسط خود آنان ضرورتی اجتناب‌ناپذیر دارد تا مجلس عصاره فضایل ملت باشد. در این چارچوب کاری که صحابی عام انقلاب می‌تواند درصدد انجام آن باشد، آن است که با درنظرگرفتن اهمیت داشتن نمایندگانی سالم و پاک برای انجام درست وظایف نمایندگی و کارکرد درست مجلس، موضوع تایید اعتبارنامه‌های منتخبان را از امری جزئی و حاشیه‌ای به امری محوری و کانونی بدل سازند. به این منظور درواقع هدف این است که این را به‌عنوان مطالبه‌ای عمومی درآورد که صداقت و سلامت مجلس از همان آغاز با نوع برخورد مجلس با اعتبارنامه‌های نمایندگان مشخص می‌شود. اگر افرادی که سوابق سوئی داشته‌اند، توسط نمایندگان تایید و اعتبارنامه‌شان رأی بیاورد، این مجلسی مبتنی‌بر معیارها و ضد‌فساد و تبعیض و علیه ظلم نیست و قطعا بسته به میزان اختلال و نقصی که در این فرآیند تکمیلی به‌وجود ‌آید، مجلسی خواهیم داشت که نه‌تنها در حل مشکلاتش دچار ضعف و نقصان است، بلکه به احتمال قوی برای جامعه و نظام نیز مشکل‌زا خواهد بود.بیایید بکوشیم مجلسی پاک و پاکدست، سالم و سلامت‌آفرین و بدون لکه یا لکه‌های پلیدی و زشتی یا آلودگی و فساد بر چهره و دست‌و‌پای نمایندگان شکل دهیم.

نظر شما