دولت به بهانه کنترل تورم کالاهای وارداتی، نرخ ارز محاسبه حقوق گمرکی را 4200 تومان قرار داده است، در حالی که واردکننده کالای خود را در بازار با نرخ آزاد میفروشند و عملاً دولت حدود 50 هزار میلیارد تومان درآمد گمرکی خود را از دست میدهد.
به گزارش فارس، یکی از راههای جبران کسری بودجه 99، تغییر نرخ محاسبه حقوق ورودی گمرکی از ارز ترجیحی 4200 تومانی به نرخ نیمایی است.
در حال حاضر لایحه بودجه سال 99 کل کشور در کمیسیون تلفیق بودجه مجلس بررسی و چکشکاری میشود. یکی از انتقادات به این لایحه کسری حدود نیمی از منابع بودجه است که حتی برخی کارشناسان سازمان برنامه و بودجه کشور نیز به آن اذعان دارند.
بنابراین ارائه راهکارهای استفاده از منابع پایدار در کارشناسیها مطرح میشود، یکی از این پیشنهادات که توسط رئیس مجلس در جلسه کمیسیون تلفیق مجلس مطرح شده، تغییر نرخ ارز مبنای محاسبه هزینههای گمرکی است. اخیرا محمدعلی پورمختار عضو کمیسیون تلفیق بودجه 99 به نقل از علی لاریجانی رئیس مجلس عنوان کرد: «در حوزه درآمدهای گمرکی در بودجه از کالاهای وارداتی به کشور بر اساس ارز نیمایی عوارض دریافت شود».
پس از نوسان ارز در سال 97 مبنای محاسبه ارزش کالاهای وارداتی در گمرک با نرخ ارز 4200 تومانی منظور میشود که برخی کارشناسان و عدهای از واردکنندگان معتقدند میتواند برای شفافیت و واقعی شدن درآمد و هزینه با نرخ نیمایی محاسبه شود.
مبانی قانونی محاسبه حقوق گمرکی
بند «د» ماده 1 قانون امور گمرکی حقوق ورودی کالا را تعیین کرده است که حقوق گمرکی معادل چهار درصد (4%) ارزش گمرکی کالا خواهد بود.
ماده14 قانون امور گمرکی صراحت دارد: ارزش گمرکی کالای ورودی در همه موارد عبارت است از ارزش بهای خرید کالا در مبدأ به اضافه هزینه بیمه و حمل و نقل (سیف) به اضافه سایر هزینههایی که به آن کالا تا ورود به اولین دفتر گمرکی تعلق میگیرد که از روی سیاهه خرید یا سایر اسناد تسلیمی صاحب کالا تعیین میشود و بر اساس برابری نرخ ارز اعلام شده توسط بانک مرکزی در روز اظهار است.
ماخذ حقوق ورودی کالاها که همان مجموع حقوق پایه و سود بازرگانی است، هرساله برای کلیه ردیف تعرفههای مندرج در جدول ضمیمه قانون مقررات صادرات و واردات، توسط دولت محترم تعیین و ابلاغ میشود.
تضعیف تولیدکنندگان داخلی با رانت بزرگ دولت به واردکنندگان
به غیر از مباحث درآمدی ناشی از تغییر نرخ ارز برای محاسبه حقوق گمرکی که در ادامه توضیح داده خواهد شد، یک نکته مهم دیگر این است که اقدام دولت در اعمال نرخ ارز دولتی در اظهارنامههای واردات به معنی کاهش شدید تعرفه موثر به یکسوم است. در حقیقت صرفنظر از نرخ ارز رسمی نیمایی یا دولتی همه میدانیم برای غیر از کالاهای اساسی که مشمول نرخگذاری بودهاند، نرخ تسعیر ارز همان نرخ آزاد و حدود یازده هزار تومان است،
بنابراین دریافت حقوق ورودی با نرخی معادل یکسوم نرخ واقعی ارز به معنای اعمال ضریب تعرفه یکسوم است و اگر به یاد آوریم که این نرخ تعرفه بهمنظور کنترل واردات و ایجاد امکان رقابت کالای داخلی با مشابه خارجی است، میتوان متوجه شد که این سیاست چه بلایی بر سر تولید داخلی آوردهاست. در واقع، دولت بهعنوان مثال کالایی را که مشمول ماخذ 26% در واردات بودهاست با تعرفه موثر 8% یعنی معادل کالای واسطهای تولید وارد کرده است و کالای مشمول تعرفه 10% را با تعرفه موثر 3% ترخیص نموده است و این رانت کاملاً آشکار مستقیما به جیب واردکننده رفته است.
نگرانی درباره افزایش قیمت کالاها در صورت اصلاح نرخ ارز محاسباتی حقوق ورودی چقدر واقعی است
عمده نگرانی مسئولان و کارشناسان درباره تغییر ارز محاسباتی برای حقوق ورودی کالا از ارز 4200 تومانی به نیمایی مربوط به افزایش قیمت کالاها در سطح بازار میشود. در واقع، توجیه اصلی اعمال نکردن سیاست واقعی کردن حقوق ورودی کالاهای وارداتی به کشور این است که برخی فعالان اقتصادی و صاحبنظران معتقدند بهدلیل چسبندگی و بار روانی ناشی از این اقدام منجر به افزایش قیمت کالاها در بازار میشود. در همین باره علی معقولی معاون سابق مرکز واردات گمرک در گفتوگو با فارس با بیان اینکه عمدهترین دلیل محاسبه حقوق ورودی گمرکی کالاها با ارز 4200 تومانی اعمال سیاست کاهش قیمت در بازار است، گفت: «بهدلیل انتظار تورمی و چسبندگی قیمتی که وجود دارد هرگونه تغییر نرخ محاسبه حقوق ورودی احتمال افزایش قیمت کالا را بالا میبرد».
وی معتقد است: «در شرایط کنونی که ثبات اقتصادی وجود ندارد و کالای وارداتی با مشکلاتی همراه است این رویکرد پاسخگو نیست هرچند میتواند درآمد دولت را افزایش دهد».
این اظهارات در حالی مطرح میشود که بررسیهای صورتگرفته نشان میدهد برخی کالاها که هزینههای گمرکی آنها طبق ارز 4200 تومانی محاسبه شده، عملاً در بازار خردهفروشی در قیمتی نزدیک به قیمت مناسب با هزینههای گمرکی نیمایی (منظور هزینه گمرکی است که بر اساس نرخ ارز نیمایی محاسبه شده است) معامله میشود.
از سوی دیگر، عدم تغییر مبنای محاسبات هزینههای گمرکی مشابه آن است که دولت هزاران میلیارد تومان تخفیف یا یارانه به واردات بدهد. با توجه به آنکه اغلب واردات با ارز نیمایی کالای واسطهای است و عملاً نظارت قیمتی بر کالای نهایی ممکن نیست، انتظار میرود بخش اعظمی از این یارانه به هدف اصابت نکند.
به عبارت دقیقتر، باید توجه داشت که عملاً واردکنندهها در حال حاضر کالای خود را با نرخ ارز بازار محاسبه و در اختیار عمدهفروش و در نهایت مصرفکننده قرار میدهند. بهعنوان مثال، فروشنده و خریدار کالاهای نهایی تولید شده از نهادههای وارداتی، بیتوجه به آنکه نهادههای وارداتی مورد استفاده در تولید از تخفیف گمرکی استفاده نموده یا خیر، با توجه به درصد افزایش نرخ ارز اقدام به خرید و فروش خواهند کرد. همچنین خریدار و فروشنده تولیدات الکترونیکی و برقی که نهادههای وارداتی در تولید آنها به کار میرود، بهطور معمول با توجه به درصد افزایش نرخ ارز انتظار قیمتی خود را شکل میدهند نه اینکه در بخشی از زنجیره تجاری به برخی مواد اولیه تخفیف گمرکی داده شده است یا خیر.
البته در صورت مبنا قرار گرفتن نرخ نیمایی جهت محاسبه هزینههای گمرکی، احتمال افزایش قیمت کالا بهخاطر کاهش حاشیه سود واردکننده ناشی از محاسبه ارز ارزان وجود دارد که میتوان با نظارت بیشتر خنثی کرد.
میزان درآمد ناشی از تغییر ارز مبنای محاسباتی هزینههای گمرکی
فرض دیگر این است که نرح ارز محاسبه حقوق ورودی کالاهای وارداتی با ارز 8500 تومانی مبنای لایحه بودجه سال 99 در نظر گرفته شود.
با این رقم در شش ماهه نخست سالجاری بالغ بر 21 میلیارد 221 میلیون دلار کل واردات بوده که سهم کالاهای اساسی 10 میلیارد دلار و مابقی برای سایر اقلام است.
به این ترتیب حدود 20 هزار میلیارد تومان نیز زیان عدم وصول حقوق ورودی، ارزش افزوده و مالیات علیالحساب صرفا به دلیل اعمال نرخ ارز دولتی در اظهارنامههای واردات در شش ماهه سالجاری است.
اگر در نظر بگیریم که کل ارز دولتی پیشبینی شده در بودجه سال 98 معادل 14 میلیارد دلار بوده است و واردات امسال را نیز تقریبا مشابه سال گذشته حدود 42 میلیارد دلار بدانیم زیان سالجاری بالغ بر 50 هزار میلیارد تومان خواهد بود.
شایان ذکر است، مالیات علیالحساب صرفا از مودیانی که خوشحسابی آنها در سامانه امور مالیاتی تایید نشده است، اخذ میشود که البته آمار دقیقی از آن در اختیار نیست، در مقابل در مورد آنهایی که این مالیات را میپردازند علیالقاعده ریسک امکان دریافت مابقی مالیات بشدت بالا است.
نکته بعدی و بسیار مهم، نرخ تعرفه موثر کالای وارداتی است. محاسبات فوق بر مبنای نرخ موثر 12% انجام شده است که نتیجه تعدیل نرخ موثر 10% پس از کاهش میزان واردات با ارز دولتی که همگی مشمول تعرفه حداقل یعنی 5% است میباشد.
در دولتهای گذشته و در دفعات قبلی تعدیل نرخ ارز، نرخ مستقیما در اظهارنامه تعدیل و ضریب حقوق ورودی اصلاح شده است و از این نظر حداقل در میزان ارزش افزوده و مالیات اکتسابی انحرافی ایجاد نکرد، ولی اکنون و با این رویه ابداعی، هم حقوق ورودی و هم مالیات بر ارزش افزوده و هم مالیات علیالحساب تحتتأثیر قرار گرفتهاند. بنابراین دولت کاملاً متوجه این تفاوت بوده است و شاید عدم اعمال این نرخ به منظور جلوگیری از تشدید مخالفتها با ارز جدید صورت پذیرفته باشد. به معنای دیگر، دولت برای همراه کردن واردکنندگان بهنوعی به آنها باج پرداخته است.
نظر شما