حملونقل ریلی برای رهایی از زیانده بودن، نیازمند برنامه جامع مهندسی است، این برنامه شامل طراحی، پیادهسازی، اجرا و مهمتر از همه تحلیل است.
در این زمینه به مهندسان خبره نیازمندیم. ما در حوزه مهندسی بیش از آنکه به مهندس زیرساخت (خط و ابنیه، سیگنالینگ و...) نیاز داشته باشیم، به مهندسان خوشفکری نیاز داریم که ابداع کنند و ایدههای عملیاتی برای ایجاد ثروت، روی همین زیرساخت فعلی داشته باشند. زیرساخت فعلی، چهارخطه و ششخطه هم که بشود، وقتی مهندسی کیفیت خدمات ندارد، در جذب بازارهای جدید موفق عمل نمیکند. ما در راهآهن ظرفیت ایجاد میکنیم، این اقدام خوبی است اما وقتی ظرفیت خالی بماند، سوددهی ندارد. در جهان مبحثی با عنوان تخصیص ظرفیت شامل واگذاری و اجاره ظرفیتهای خطوط ریلی به بخش خصوصی، فروش مسیرها، زمانبندی و هماهنگی، بهینه کردن برنامه حرکت قطارها که همگی بر عهده مهندسان خبره است. در مثل است که جهان سوم، در همان مختصاتی قرار دارد که اگر بخواهی کشورت را آباد کنی، ابتدا باید با کلنگ، به جان سقف خانهات بیفتی. وقتی ارتباطات جای ضوابط را بگیرد، وقتی دریافتی یک مهندس ارشد با یک دیپلمه اقتصاد (با وجود سابقه بیشتر) یکسان یا کمتر از او باشد، انگیزهها از بین میرود. البته این ویژه راهآهن نیست و در همه نهادها، نیروی انسانی متخصصی که در اوج بیتدبیری و رابطهبازی، حتی از داشتن نخستین مزیتهای سازمانی یک نیروی خدماتی سالن مسافری، به دلیل اعمال سلیقه و نظر شخصی، محروم است، چیزی با عنوان انگیزه نخواهد داشت. مسئله مهم مهندسان، بیتوجهی به تخصص و زحمت آنها و نادیده گرفتن عمدی راهکارها و تلاششان است. اگر به آمار تاسفبار مهاجرت مهندسان حتی در سن بالا نگاهی بیندازید، این بحران را مشاهده میکنید. دستمزدهای نامناسب، رابطهسالاری شدید، نبود مرجع رسیدگیکننده به اعتراضهای پیدا و پنهان و به کارگرفته نشدن مهندسان در پستهای تخصصی، انگیزهها را از بین برده و تلاش را متوقف میکند. اهمیت تجربه مهندسی به اندازه دانش مهندسی است اما متاسفانه در موارد بسیاری به این تجربه بهای لازم داده نمیشود.
احمد خشنودی ـ کارشناس حملونقل ریلی
نظر شما