گروه اجتماعی: مرگ که همیشه در میان کوچهپسکوچههای شهر و محله و خانههایمان در گردش است. مگر در اخبار نرسیده که سروش مرگ شبانه روزی چند بار به تک تک چهرههای ما مینگرد؟ مگر قبل از کرونا کسی ما را از مرگ امان داده بود؟ یا قبل از آن کسی میدانست که هنگامه کوچ و اجل کی خواهد رسید؟
آیا اتفاق جدیدی افتاده؟
بله! اما اتفاق جدید کرونا نیست. اتفاق جدید توجه انبوه ذهنها به یک حقیقت همیشه جاری است. حقیقتی که غفلت از آن وخاک گرفتن آن، اسباب دراز شدن آرزوها و چسبندگی به دغدغههای کوتاه و در مقابل یادآوری آن، زداینده زنگار دل از اسارتها است. همان حقیقتی که گرچه دیر به دیر و کم فروغ اما اکنون با نام کرونا در بین مردمان پراکنده شده است.
اتفاق جدید خروج از عادت است. توجه به حقیقتی که همیشه جاری بوده ولی ما و گوشها و چشمها و افکار ما به آن عادت کرده بودند. عادتها، عظمت و واقعیت ِ حقایق را در ذهن ما کمرنگ میکنند و حوادثی که این عادتها را برهم زده و ما را از آنها گرچه به مقدار کمی خارج میکنند یک اتفاق فرخنده هستند.
بله! یاد مرگ یکی از این عادتهاست و خروج از عادتِ به وجود و حضورش، یک اتفاق مبارک برای جامعه است. خصوصا جامعهای که از کرونا گرفتن دل و مردن روحش در آتش حرص و طمع و دروغ و بیهودگی و هرزگی و بیتفاوتی وحشتی ندارد و از قتلعام شدنش در چشمبهمچشمیها و رقابتها و خودشیفتگیها و غرورها و اختلاف طبقاتی و مال اندوزی و بی توجهی به فقرا و رشوه و رانت و دغلکاری تکان نمیخورد، و جامعهای که در موهومات خود ساخته منجمد شده، یاد مرگ برایش یک داروی شفابخش است. نسخهی این دارو از متن وحی بر زبان حاملان وحی فراوان و انبوه برای بشر نازل شده است.
آنچه ما را به وحشت انداخته آماده نبودن برای مواجهه با خبری حتمی است. اگر هشیار باشیم هر صبح که بیدار شویم میدانیم که دیر یا زود سرمایه عمر و فرصت ِ بودن به پایان میرسد و از همین جهت زندگی خود را بر اساس این حقیقت تنظیم میکنیم. به راستی اگر همیشه بدانیم که ممکن است دو هفته بیشتر زنده نباشیم چه تغییری در سبک زندگی، اخلاق، رفتار و روابطمان با پدیدههای مختلف عالم از خالق تا مخلوق میدهیم؟ آیا این تغییرات نیک همیشه نیک و ارزشمند نیستند؟ آیا هر فرد مومن به حقیقت مرگ و حقیقت قیامت همیشه آماده شنیدن ندای الرحیل نیست؟ آیا این آمادگی اسباب آرامشی عمیق در فرد و جامعه نیست؟ جامعهای که دیگر به هیچ خبر و تلاطم و کرونایی مضطرب نمیشود! چون همراه و همسفر حقایق است نه همنشین کوتاه با موهومات و اعتباریات.
کمی که عمیقتر و با ذرهبین نگاه کنیم میبینیم که ما نه از کرونا که از خودمان و غفلتمان و آماده نبودنمان و آشی که برای خود پختهایم وحشت داریم.
همه ما به میزان آماده نبودنمان برای مواجهه با حقیقت مرگ، از نام کرونا میترسیم.
درواقع ما از بنایی که با مصالح و سرمایه عمر در طول سالها برای خود ساختهایم میترسیم.
مرگ که خبر جدیدی نیست. بعضی وقتها زیاد زیاد بعضی وقتها تک به تک.
بعضی حوادث مثل بیماریهای انبوه و مرگ نزدیکان و جنگ و بلایای طبیعی و خصوصا زلزله، خروج از عادت به حقایق را بسیار بسیار آسان و سریع میکنند. عادتی که شاید در شرایط عادی با هزار تیشهی مطالعه و موعظه نتوان از آن خارج شد.
«اعمل لدنياك كانك تعيش ابدا و اعمل لاخرتك كانك تموت غدا»
چنان برای دنیایت تلاش کن که گویا همیشه زنده ای،
و چنان برای آخرتت تلاش کن که گوئی فردا مرگت میرسد.
امیرالمومنین علی علیه السلام
منبع: کانال تلگرامی جرقههای یک ذهن بیقرار
∎
نظر شما