شناسهٔ خبر: 38358123 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: جمله | لینک خبر

دفاعی که یحیی نابود کرد؛ قمار به عشق حمله

صاحب‌خبر -

 

مهدی طاهرخانی /

 

قبل از رسیدن به آنچه بر سر پرسپولیس و خط دفاعی اش بعد از خروج کالدرون و برانکو آمده باید به اصل مهمی اشاره کنیم که درمورد همه نمایندگان ایران هم اینک صادق است؛ آن تحفه ای که «وزارت ورزش» برای فوتبال ایران در جدال با کنفدراسیون فوتبال آسیا به بغل زد و به ایران آورد ازهمان ابتدا مشخص بود چه شروع سخت و کشنده ای را برای ما رقم می زند. فریب پیروزی پر گل سپاهان در زمین العین را نخورید چرا که در هفته دوم آنچه به ما تحمیل شد؛ آینه تمام قدی بود از یک واقعیت تلخ که گویا باید امتداد نحسش را تا هفته سوم شاهد باشیم. شهرخورو آنگونه قربانی شد، استقلال باخت، سپاهان عملا تحقیر شد و پرسپولیس هم مقابل ضعیف ترین تیم گروهش به واسطه ضعف ساختار دفاعی، نتوانست برنده باشد. یحیی میراث‌دار تیمی است که در چند سال گذشته با همین خط دفاعی و دروازه بان بهترین نمایش ممکن را ارائه دادند. با همین خط دفاعی تا فینال آسیا رفتند و هرچه جام داخلی بود را ربودند. اما حالا دقیقا چه رخ داده که یکی دو ماه بعد از خروج کالدرون (قبل‌ترش برانکو) همان بازیکنان همگی به ضعیف ترین حد ممکن خود می رسند؟ مگر می شود در آنِ واحد، شاهد افت بی سابقه مهدی شیری در راست، انصاری و نادری در چپ و مهمتر از همه افت باور نکردنی شجاع و کنعانی زادگان در عمق خط دفاعی باشیم؟

 

در دل تمرینات چه می گذرد؟

پرسپولیس راحت گل می خورد و دلیل اصلی اش آن چیزی است که ما نمی بینیم. آنچه هوادار می بیند تنها ۹۰ دقیقه یک دیدار است اما اتفاق بزرگتر و موثرتر جای دیگری رخ می دهد؛ در دل تمرینات روزانه و آنچه مربی به عنوان تاکتیک اصلی هر روز آن را تمرین می دهد. بدون هیچ تردیدی بزرگترین سوال که هم اینک در ذهن هواداران نقش بسته این است؛ چرا قبلا درصد اشتباهات این همه پائین بود اما حالا همان ستون های مستحکم مبدل به این پایه های نحیف و لرزان شدند ؟ اگر بحث افت یک یا نهایت دو بازیکن بود می شد سراغ علل دیگری رفت اما آنچه امروز بر سر پرسپولیس آمده رابطه مستقیم با اتاق فکر این تیم دارد؛ از بدنسازی گرفته تا تمرین و آنالیز بازیکنان تند و تیز حریف. مادامی که استراتژی یحیی نفوذ از راست با ترکیب امیری و شیری باشد، تردید نکنید نه تنها قائدی، کایو و معز علی، که هر بازیکن دیگری قادر است به راحتی اتوبان چند لاینه اش را در سمت راست قرمزها احداث کند و دستور نفوذ آزاد بدهد. چرا مهدی شیری تبدیل به حفره شده؟ مگر همین شیری پیش تر از این دفاع راست قرمزها نبود؟ چرا پیشتر از این محرمی اینگونه اتوبان تحویل بازیکنان حریف نمی داد؟ هزار و یک ایراد به فوتبال ضعیف شیری وارد است اما چطور انتظار دارید فوتبالیست متوسطی مثل او بدون کمک بال راست تیم، یک تنه مقابل حملات حریف، ایستادگی کند؟ شیری حالا یکسال است پیراهن پرسپولیس را می پوشد اما طی یک آمار باورنکردنی هیچ پاس گلی را نساخته و این برای یک دفاع بزرگترین ضعف است. دلیلش هم مشخص است؛ بازیکنی که با سرپائین نفوذ می کند و گویا مادرزاد مشکل در فراگیری ارسال سانتر و پاس گل دارد.

 

دل به سانترهای چه کسی بستند؟

یحیی در نیمه دوم بازی با الشارجه همه بارهجومی تیمش را به سمت راست شیفت می کند اما شیری که همیشه پشتش برای نفوذ بازیکنان حریف باز است، قادر به نفود و ارسال پاس گل نیست. سوال این است؛ چرا در آن لحظات نباید بازیکنی مثل سیامک نعمتی یا عالیشاه که هر دو سابقه بازی در آن پست را دارند، آزمایش شوند؟ پیش از این برانکو با سیامک نعمتی به عنوان دفاع راست رو به روی السد قرار گرفت و به صورت کاملا تاکتیکی و با کمک بازیکنان کناری، موفق به مهار اکرم عفیف شد. نگاهی به بازی سپاهان و السد بیاندازید تا متوجه شوید اگر اکرم مهار نشود چه جهنمی در انتظار حریف است.

 

عواقب فوتبال رو به جلو و هجومی

قرعه یحیی در ابتدای کار بسیار دشوار بوده و انصافا درست نیست دریافت ۶ گل در ۳ مسابقه متوالی را بدون در نظرگرفتن سطح بالای هجومی سه حریف (استقلال، الدحیل و الشارجه) متوجه تیم خودی کرد اما نباید هم بی تفاوت از آن عبور کرد و گفت چون رقبا همگی خط حمله بسیار خوبی داشتند پرسپولیس مجاز بود در سه بازی متوالی ۶ بار دروازه اش را باز شده ببیند. با نگاهی به آنچه کالدرون و برانکو ارائه دادند می شود متوجه شد استراتژی دفاعی پرسپولیس به هیچ عنوان مناسب نبوده است. تیمی که با کالدرون در ۱۵ مسابقه داخلی تنها ۷ گل در تمام نیم‌فصل نخست دریافت کرده بود حالا چگونه ۶ گل تنها در ۳ بازی متوالی (بدون احتساب بازی با تراکتورو نفت در لیگ برتر) دریافت می کند؟ سختی بازی ها و خارج خانه بودن ۲ تای آنها تا حدی می تواند توجیه کننده باشد اما اگر دوستداران گل‌محمدی و پرسپولیس بخواهند تمام قد مشکل این ۶ گل را به قرعه و قدرت حریف ربط بدهند، باید این را به حساب خیانت در حق هر دوی آنها نوشت. پرسپولیس بهای تغییر تاکتیک و میل به هجومی تر شدنش را با دریافت این ۶ گل داد و طبیعتا اگر قرار باشد بدون اصلاح اشتباهات تاکتیکی وهمچنین مدارا با بازیکنان ضعیف مثل شیری ادامه دهد، طبیعتا هم در آسیا به راحتی حذف می شود و در لیگ هم در بزنگاه های بزرگ وا می دهد.

 

وقتی شیفته نا آماده‌ها هستی

پرسپولیس نتوانست از سد الشارجه بگذرد و دلیل اصلی اش به نوع بازی آنها بعد از پیش افتادن مربوط می شد. هنگامی که بازی با نتیجه دو بر یک به نفع آنها در جریان بود، شاهد موقعیت سوزی های بچه گانه اوساگونا بودیم و طبیعتا اگر مهاجم دیگری به جای این گل‌نزن بزرگ در ترکیب بود، گل سوم می توانست کار را برای قرمزها تمام کند. اما گل‌محمدی همچنان اعتقاد دارد استوکس آماده نیست اما مهاجم نا آماده و گل‌نزن دیگری به اسم اوساگونا را همانند سَم به شریان تیمش می ریزد و تازه بعد از مسموم شدن به علاج می اندیشد. چند بازی دیگر باید بگذرد تا به گل‌محمحدی ثابت شود کره ای ها بی جهت عذر اوساگونا را نخواستند؟ او چه شباهتی میان فوتبال این بازیکن و منشا دیده که می خواهد با تقلید از آن زوج زمان برانکو، کماکان به اوساگونا میدان بدهد؟ در نیم‌فصل نخست زمانی که دست کالدرون بسته بود از امیری در خط حمله استفاده کرد و به مراتب پرسپولیس در خطرآفرینی موفق تر از این چند بازی ای ظاهر می شد که هم اینک شاهدش هستیم. تفاوت مربیان را در نژاد و کشورشان نباید جست. مربی خارجی و ایرانی مفهمومی ندارد بلکه آنچه باعث تمیز بین آنها می شود، تحولاتی است که به وجود می آورند و چشم بینایی است که اشتباهات را زودتر از سایرین می بیند و درمان می کند.

 

آنهایی که دیده نمی شوند

اما متاسفانه آنچه امروز از یحیی می بینیم اصرار روی یک اشتباه است. در تیم او سیامک نعمتی که همیشه دست کم یک تعویض طلایی بود به کل از جریان تیم خارج شده و باید تا دقیقه ۷۰ بازی ضعیف و موقعیت سوزی اوساگونا را تحمل کرد. وحید امیری حکم تخم مرغ شانسی را در پست وینگر راست پیدا کرده. به دستور گل‌محمدی کمتر برای کمک به شیری به سمت عقب می اید و در حمله هم جز زدن بازیکن نگون بخت حریف و خطا، چیز دیگری از او نمی بینیم. اما باز هم جای امیری در ترکیب ثابت است. حالا ممکن است همانند داربی و دیدار با تراکتور ناگهان ستاره شود، شاید هم مثل این دو بازی اخیر وجودش باعث افت تیم در جناح راست شود. پرسپولیس محتاج تغییراتی است که گل‌محمدی باید سریعا سراغ شان برود. شاید بگوید هیچ دفاع راست تخصصی دیگری به جای شیری ندارم اما چرا اصرار دارد در حساس ترین لحطات بازی، مدافعی که نه ارسال بلد است و نه تا حالا در طول عمرش سانتر منجر به گل کشیده، به جلو برود و نفوذ کند؟ جدا قرار بود شیری با آن ارسال های عجیبش پایه گل سوم را بریزد؟ پرسپولیسی ها باید شاکر خدا باشند که مهاجمان الشارجه در همان دقایق از جناح شیری گل سوم را به ثمر نرساندند. مقصر در اینجا بیشتر از اینکه شیری باشد نیمکت قرمزهاست؛ همان جایی که نفر نخستش چنان شیفته امیری و اوساگونا شده که دیگر نه استوکس را می بیند نه بشار و نه سیامک و دیگران را.

 

راه جام و صعود از دفاع مطمئن می گذرد

پرسپولیس سال اول با برانکو عملا به اندازه استقلال خوزستان امتیاز جمع کرد اما قهرمان نشد چون بسیار بیشتر از حریف گل خورده بود. از این رو برانکو برای فصل بعدش گفت؛ یا مشکل گل خوردن های مان را درست می کنیم یا هیچ وقت رنگ آن جام را نمی بینیم. او روی حرفش ماند و جامی را گرفت که دیگر کسی نتواسنت از او پس بگیرد و حالا یحیی رنگ مربی گری در ابتدای فصل بعد را نخواهد دید مگر اینکه قبل از حمله و استراتژی هجومی اش، به فکر ترمیم دفاعی باشد که تا قبل از ورود او با ۷ گل خورده در ۱۵ بازی، بهترین خط دفاع  لیگ ایران بود. یک جای کار می لنگد و اگر قرعه، فشار بازی ها و قدرت حریفان را دلیل این سقوط  می دانید؛ آن وقت تا ابد متوجه نمی شوید فرق مربی خوب و بد در چیست.

نظر شما