شناسهٔ خبر: 38347994 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه کیهان | لینک خبر

ماجراجویی ترکیه در سوریه بازی دو سر باخت

صاحب‌خبر -


  سرانجام جنگ سوريه به كجا مي‌رسد؟ آيا اين كشور مي‌تواند حاكميت خود را به همه استان‌هاي، ادلب، حسكه، ديرالزور و قنيطره بازگرداند و ريشه افراط‌گرايي را بخشكاند؟ آيا حمایت ترکیه از القاعده ممكن است به بازي سراسر شكست در سوريه برای آن کشور منجر شود يا هنوز هم فرصت هست تا بتوان گذشته‌ها را جبران كرد و ميان كشورهاي همسايه همگرايي را جايگزين واگرايي كرد؟ پیامد خارج نشدن ارتش ترکیه از شمال سوریه چیست؟ آنکارا چگونه می‌تواند بازی دو سر باخت را به بازی دو سر برد تبدیل کند و از ظرفیت‌های اقتصادی منطقه برای تقویت اقتصادش بهره برده و در جنوب مدیترانه نیز به موفقیت برسد؟
پيشروي ارتش سوريه براي نابودي ‌‌تروريسم وهابي در شمال سوريه مورد تاييد ايران، روسيه و دوستان آنهاست كه طبعا خرسندي مردم سوريه نيز همراه خواهد بود. با اين حال دولت ‌تركيه از تعهدات سوچي تخطي كرد و اكنون احتمال غرق شدن اردوغان در جنگ شمال سوريه از نگاه برخي ناظران وجود دارد. در اين صورت چنانچه آنكارا به جنگ فرسایشی همه‌جانبه با سوریه اقدام کند جدای از خسارت‌های جنگ باید تبعات كاهش روابط با روسيه و ايران را نیز تحمل کند.؛
ایران و ترکیه
تركيه و ايران دوستان و دشمنان مشترك دارند؛ هر دو كشور كودتا و دخالت خارجي در ونزوئلا و مصر را محکوم کرده‌اند. مادورو در کاراکاس و حماس در غزه مورد تاييد هر دو كشور است. در ظاهر هم كه شده‌ تركيه با توسعه‌طلبي رژیم صهیونیستی و «معامله قرن» مخالف است و ‌اشغال جولان را رد نیز می‌کند.
هر دو كشور با عربستان و امارات زاويه جدی دارند؛ آل‌سعود و آل‌نهيان در يمن با انصارالله كه از دوستان ايران است مي‌جنگند و در ليبي با دولت وفاق كه مورد تاييد ‌تركيه است.
اساس اقتصاد ‌تركيه را تجارت شكل مي‌دهد از اين رو تحريم اقتصادي هر كشوري را رد مي‌كند چه روسيه باشد يا عراق دوران حزب بعث و یا ایران که اکنون شريك تجاريش است. علاوه‌بر آنکه‌ تركيه به دليل مسائل جدايي‌طلبي كردهاي شرق اين كشور به همكاري با ايران نياز دارد. چه آنکه ترکیه برای مدتی با تحریم آمریکا مواجه شد. ایران و ترکیه در سال 1992 در تجارت ‌ترجیحی توافق کردند. در عین حال که ترکیه خریدار گاز ایران است؛ ایران در حال حاضر مهم‌ترین شریک تجاری با ثبات در همسایگی ترکیه است.
زماني كه ترکیه با کودتای سال 1395 مواجه شد مسکو و تهران از اردوغان حمايت كردند. اردوغان بايد همواره قدر اين كمك را بداند. اما وي به دنبال چيست؟
كمي به عقب برگرديم
يكي از دلايل بحران سوريه خط لوله فرضي انتقال گاز قطر و نفت عربستان به سوريه سپس‌ تركيه بود كه مي‌توانست براي ‌تركيه درآمد ‌ترانزيت انرژي را ايجاد كند اما دمشق با آن موافق نبود و‌ ترجيح مي‌داد خطوط لوله از مسير عراق به مقصد بنادر سوري يا لبناني در مديترانه احداث شود.
بعد از شكست كودتاي اخیر در ‌تركيه، این کشور با روسيه تجارت خود را گسترش داد. مسكو هم براي ايجاد تنوع در مسيرهاي صدور گاز و تنبيه اوكراين، با ساخت خط لوله انتقال گاز روسيه از طريق ‌تركيه به جنوب اروپا موافقت كرد. خط لوله ‌ترك استريم ساخته و مرحله اول آن راه‌اندازي شد تا آنكارا به آرزويش كه تبديل شدن به كريدور انرژي در شرق اروپاست برسد اما از طريق شراكت با روسيه. به هر حال ديگر نيازي نيست اردوغان اين مزيت اقتصادي را تخريب كند.
اکنون ترکیه با روسیه روابط تجارت گسترده‌ای دارد و دو کشور از مسیر همگرایی به سود مشترک خوبی دست یافته‌اند. بعد از تحریم اروپا، شرکت‌های ترکیه‌ای در ماجرای کریمه توانستند بخشی از فقدان فعالیت اروپا را در بازار روسیه جبران کنند و بازهم روسيه براي آن كشور سودآور شد.‌ تركيه با خريد سامانه اس400 و احتمال خريد جنگنده‌هاي سوخو 57 از روسيه به آمريكا دهن‌كجي كرد تا نشان دهد از برگ روسيه براي توازن قوا با غرب مي‌تواند استفاده كند.
روسيه می‌گوید مجبور است با ‌‌تروريست‌هاي وهابي و سلفي در سوريه بجنگد تا آنها دوباره به مرزهايش در قفقاز شمالي نزديك نشوند اما دقيقا مشخص نيست ‌تركيه با چه انگیزه‌ای از القاعده در ادلب و حلب حمايت مي‌كند؟
بازي دو سر باخت
درگيري بيشتر‌ تركيه در سوريه به معناي از دست دادن فرصت اين كشور هم براي تجارت با سوريه بعد از جنگ و هم برای حفظ موقعیت آن کشور در هيدروپلتیک مدیترانه است.
تركيه در يك بلندپروازي قصد داشت تا ادلب و شمال حلب را در بلندمدت به خاك خود بيافزايد و اين روند را در شمال حسكه و رقه نيز تكرار كند مانند استان اسكندرون سوريه كه نام آن را‌ هاتاي نهاد و آن را چند دهه قبل ‌اشغال كرد.
اين توسعه‌طلبي ‌تركيه پیش از این نیز سابقه دارد؛ آنکارا در سال 1974 حدود  38 درصد خاك قبرس را‌ اشغال كرد و دولتي خودخوانده در آنجا تشكيل داد. يكي از دلايل حمايت ‌تركيه از انتقال ‌‌تروريست‌ها از سراسر سوريه به ادلب همين است که ‌تركيه نمي‌خواست اين استان را دست‌كم رايگان از دست بدهد، اما اكنون به دليل مديريت اشتباه آنكارا، نه تنها امتيازي براي بازپس دادن ادلب نمي‌گيرد بلكه خسارت‌هاي روزافزون را تحمل خواهد كرد. قطعا رفتار اردوغان براي اين است كه منطقه عفرين و الباب را در‌ اشغال نگه دارد اما از آن مناطق هم بايد دیر یا زود عقب‌نشینی کند. ‌تركيه مي داند آمريكا در شرايطي نيست كه وارد يك جنگ بزرگ ويرانگر فرسايشي شود آن هم در حمايت از ‌تركيه که فقط می‌خواهد بخش‌هایی از خاک همسایه‌اش را مانند گذشته ضمیمه کشور خود کند.
يكي از امتيازاتي كه ‌تركيه به دنبال آن است، دست برداشتن دمشق از ادعاي استان اسكندرون (هاتاي) و نيز داشتن امتياز تجارت با سوريه بعد از جنگ و عدم انتقام‌گيري دمشق است كه در سال‌هاي اخير اين كشور سعي كرد از طريق دوستان دولت سوريه آن را تضمين كند. اينك همه آن تلاش‌ها را ويران نمود.
اما ‌تركيه با این ماجراجویی‌ها  فقط تلفاتش را بيشتر مي‌كند. سوريه با خيانت همسايه شمالي ويران شده و كمي ويراني بيشتر تغييري در بدبختي مردم سوريه ايجاد نمي‌كند اما استقامت براي نابودي ريشه دخالت‌هاي خارجي مي‌تواند دست‌كم براي نسل آينده سوري‌ها خوب باشد. يك بار براي هميشه سوريه بايد ريشه دست‌اندازي همسايگانش را بكند چه ‌تركيه باشد در شمال يا رژيم صيهونيستي در جنوب. دمشق فرصت كنوني را مغتنم مي‌داند.  
از طرف ديگر حمايت متحدان دمشق به معناي جديت آنها براي پايان جنگ است. جنگ داخلي آن كشور 9 سال طول كشيده و اين به معناي هزينه شدن جان و مال مردم سوريه و دوستانش است. از طرف ديگر آمريكا منابع نفتي شرق سوريه را‌ اشغال كرده لذا، مردم در فشار اقتصادي از جهات مختلف به ويژه كمبود سوخت به سر مي‌برند. پس ديگر دمشق فرصت مماشات و سهل‌انگاري ندارد؛ يا بايد بپذيرد كه نابود شود يا به هر ‌ترتیبی که شده، ‌تركيه، سپس اسرائيل و آمريكا را از شمال، جنوب و شرق كشورش بيرون كند.
اردوغان اگر کمی‌ تأمل كند درمي‌يابد متحدی در غرب ندارد که به آن اتکا کند و روابطش با اعراب مانند عربستان و امارات و مصر هم ویران شده..... پس بهتر است از دوستی با ایران و روسیه استفاده کند و در لیبی و آمریکای لاتین و شرق مدیترانه روی تجارت سرمایه‌گذاری کرده، به جای تنش و جنگ‌افروزي بي‌حاصل کمی‌هم به آینده کشورش بیندیشد.
محمدپارسا نجفی

نظر شما