خبرگزاری قدس (قدسنا)-احمد رضا روح الله زاد:

30 بهمن سالروز بازگشایی نخستین سفارت فلسطین در تهران است. در سی ام بهمن 1357 جمعی از شخصیت های طراز اول انقلاب اسلامی در زمان حضور "یاسر عرفات" رهبر جنبش فتح و رئیس سازمان آزادی بخش فلسطین در محل سفارت سابق رژیم صهیونیستی حضور یافته و رسما این سفارتخانه را به صاحبان اصلی آن تحویل دادند.

این اقدام ایران در آن زمان نشان از افق اندیشه های انقلاب اسلامی برای جوامع اسلامی و معیار روشنی از اولویت های سیاست خارجی انقلاب اسلامی را آشکار کرد. ملت ایران در همان آغاز نضهت انقلابی و اسلامی خود همراه و هم صدا با رهبر عزیر نهضت خود یعنی حضرت امام خمینی(ره) بر اراده مستحکم خود بر مخالفت با موجودیت اسرائیل و نیز آزاد سازی فلسطین از اشغال تاکید کرده بود و پس از پیروزی انقلاب اسلامی و در حالی که هنوز نظام اسلامی مستقر نشده بود در نخستین گام با اعلام به رسمیت نشناختن اسرائیل ، نمایندگان رژیم صهیونیستی از ایران را اخراج و سفارت آن را تعطیل کرد و نهایتا در 30 بهمن 1357 و در حالی تنها 8 روز از پیروزی انقلاب گذشته بود، سفارت فلسطین را بازگشایی کرد که در واقع نخستین سفارت ملت فلسطین در جهان محسوب می شد.

تاسیس سفارت فلسطین در تهران، نخستین گام عملی و رسمی ایران در حمایت از ملت فلسطین بوده و نشان از رویکرد نظام آینده ایران در ارتباط با تحولات منطقه و نظام بین الملل داشت. تحلیلگران معتقدند این اقدام ایران در واقع موجب تحول جدی در معادله فلسطین شد و جامعه فلسطین و ملل منطقه را برای خلاصی از سلطه صهیونیست ها و استکبار جهانی امیدوار وارد مرحله جدیدی کرد.

در واقع تا پیش از انقلاب اسلامی هیچ جریانی امیدوار به آزاد سازی فلسطین از اشغال و پایان اسرائیل نبود. حتی گروه های فلسطینی که بر اساس تفکر چپ با اسرائیل مبارزاتی را داشتند هرچند در سیاست های آرمانی بر آزاد سازی وطن تاکید می کردند ولی در حوزه عملی و رفتاری امیدی به تحقق آن نداشته و تنها به دنبال ضربه زدن به اسرائیل و اخذ امتیازاتی بودند. شاخص مهم در این ارتباط، شروع مذاکرات سازش با صهیونیست ها از سوی سازمان آزادی بخش فلسطین بود که به گفته هانی الحسن از رهبران جنبش فتح، این مذاکرات به صورت پنهانی در دهه 60 میلادی شروع شده بود.

کارشناسان معتقدند یکی از دلایل توافق اسلو در سال 1993 با ساف همین ارتباط و مذاکرات تاریخی این سازمان با رژیم صهیونیستی بوده است که حاصل آن عدول از بسیاری از مبانی آرمانی گروه های چپ فلسطینی است.

نکته مهم در این ارتباط نگاه رهبران انقلاب اسلامی و جامعه انقلابی ایران به مسئله فلسطین است. ایران انقلابی به فلسطین به عنوان یک تکلیف دینی و با اعتقاد راسخ به وعده های الهی نگاه می کرد. وعده ای که در آن بر پایان اسرائیل تاکید جدی داشت و در عین حال تحقق اراده الهی بر پایان اسرائیل و آزادی ملل منطقه از فتنه و فساد صهیونیست ها(بنی اسرائیل) را مبتنی بر شکل گیری محور مقاومت که از آن تعبیر به عباد لنا می کند.

بر همین اساس رهبران نظام اسلامی حسب امر امام خمینی(ره) از همان آغاز سازمانی را در ارتباط با اهداف منطقه ای ایران با محوریت فلسطین تشکیل دادند که اسم اولیه اش سپاه نهضت ها بود و بعد ها با شکل گیری نیروهای دریایی، هوایی و زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی این سازمان نیز به عنوان نیروی چهارم و تحت عنوان نیروی قدس تشکیل و فعالیت خود را با محوریت فلسطین گسترش داد.

حاصل همین نگاه آن شد که بسیاری از کارشناسان اگر تا پیش از انقلاب اسلامی تحقق وعده الهی در ارتباط با فلسطین را که در سوره بنی اسرائیل(اسرا) آمده است، «  وَقَضَیْنَا إِلَىٰ بَنِی إِسْرَائِیلَ فِی الْکِتَابِ لَتُفْسِدُنَّ فِی الْأَرْضِ مَرَّتَیْنِ وَلَتَعْلُنَّ عُلُوًّا کَبِیرًا فَإِذَا جَاءَ وَعْدُ أُولَاهُمَا بَعَثْنَا عَلَیْکُمْ عِبَادًا لَنَا أُولِی بَأْسٍ شَدِیدٍ فَجَاسُوا خِلَالَ الدِّیَارِ ۚ وَکَانَ وَعْدًا مَفْعُولًا ثُمَّ رَدَدْنَا لَکُمُ الْکَرَّةَ عَلَیْهِمْ وَأَمْدَدْنَاکُمْ بِأَمْوَالٍ وَبَنِینَ وَجَعَلْنَاکُمْ أَکْثَرَ نَفِیرًا إِنْ أَحْسَنْتُمْ أَحْسَنْتُمْ لِأَنْفُسِکُمْ ۖ وَإِنْ أَسَأْتُمْ فَلَهَا ۚ فَإِذَا جَاءَ وَعْدُ الْآخِرَةِ لِیَسُوءُوا وُجُوهَکُمْ وَلِیَدْخُلُوا الْمَسْجِدَ کَمَا دَخَلُوهُ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَلِیُتَبِّرُوا مَا عَلَوْا تَتْبِیرًا »بسیار بعید می دانستند، اکنون بر این باور اند که تحقق این وعده بسیار نزدیک است و در واقع شروع شده است. چرا که اقدام ایران در تشکیل نیروی قدس و فعالیت این نیرو در سطح منطقه با اولویت آزاد سازی فلسطین عباد لنا را ایجاد کرده است.

اکنون در فلسطین نیروی مقاومت فلسطین بر پایه آموزه های اسلامی و انقلابی و نه تفکرات چپ و مادی به یک نیروی توانمند تبدیل شده است و نوعی توازن نظامی و امنیتی در مقابل دشمن صهیونیستی ایجاد کرده است. حزب الله لبنان نیز با اولویت مخالفت و ضدیت با اسرائیل در لبنان شکل گرفته است و اکنون به عنوان یک نیروی توانمند نه تنها در سطح لبنان بلکه یک نیروی قوی منطقه ای مطرح است. دولت سوریه نیز علی رغم 8 سال جنگ داخلی ارتش و جیش الوطنی آن توأما در محور مقاومت تعریف شده و از توانمندی بالایی برخوردار هستند. ارتش و حشد الشعبی عراق نیز یک نیروی قدرتمند به شمار می آیند که به  تعبیر فرمانده شهید محور مقاومت حاج قاسم سلیمانی از بسیاری از ارتش های منطقه قوی تر و کارآمدتر است. در یمن نیز انصارالله یمن در کنار ارتش انقلابی یمن معادله جدیدی را در مقابل اشغالگران و جریان سلطه ایجاد کرده است.

در کنار اینها شکل گیری لشکرهایی از مجاهدان مومن از کشورهای مختلف مانند فاطمیون افغانستان و زینبیون پاکستان نشان می دهد که زمان تحقق وعده الهی نه تنها فرا رسیده است بلکه کلید خورده است. تحلیلگران اقدامات صهیونیست ها و امریکا و رژیم های وابسته در منطقه را در حقیقت دست و پا زدن آنها برای نجات خویش از این ورطه هولناکی می دانند که مقاومت در افق عملکردی خود برای آنها رقم زده است و تاکید دارند که هیچ راه نجاتی برای آنها نیست مگر اینکه تسلیم اراده محور مقاومت شوند اراده ای که در حقیقت بازتابی از اراده ملل منطقه و البته در رأس آن اراده الهی است.

انتهای پیام/م.ح