به گزارش خبرگزاری فارس از اصفهان، تقویم افتخارات ایرانی اسلامی در فصل اصفهان به صفحه بیست و هفتم بهمنماه که میرسد، درخششی دارد که چشم دشمنان آزادی و انسانیت را کور میکند، روز تشییع شهدای جاده خاش-زاهدان.
بعد از غروب آفتاب چهارشنبه ۲۴ بهمنماه سال ۹۷ بود که خبر حمله خودروی انتحاری تروریستهای تکفیری به اتوبوس حامل پاسداران لشکر ۱۴ امام حسین (ع) اصفهان در رسانهها منتشر شد و بار دیگر زخم تروریسم بر پیکر این ملت را تازه کرد.
حادثهای که در آن ۲۷ نفر از پاسداران لشکر ۱۴ امام حسین (ع) که مأموریت حفاظت از مرزهای شرقی را در سالهای اخیر بر عهده داشتند به شهادت رسیدند و ۱۳ تن نیز زخمی شدند.
حماسهای که پایان ندارد
حماسهآفرینی سبزپوشان پایانی ندارد، از انقلاب اسلامی و دفاع مقدس آغازشده و در هر عرصهای، امنیت داخلی یا خارجی، سازندگی یا محرومیتزدایی و یا دفاع از مظلومان عالم امتداد دارد و امروز یک سال از تشییع فرزندان شهید این آبوخاک و میوه دل مردم مقاوم ایران اسلامی میگذرد.
حضور پرشور مردم شهیدپرور اصفهان تمام دنیا را به تعجب واداشت و برای پیر غلامان این انقلاب یادآور ۲۵ آبان سال ۱۳۶۱ بود، روزی که اشک بود و افتخار و ۳۷۰ شهید به دست همین مردم تشییع و خاکسپاری شد.
عظمت حماسه ۲۷ بهمن مردم به روایت تصاویر هوایی
پس از گذشت ۳۶۵ روز هنوز خاطرات آن روز عجیب میدان بزرگمهر در ذهنها مانده است، سخنان زیر لب پدر شهیدی که میگفت، امام خامنهای درست میگوید «نسل جوان امروز برای عقب راندن دشمن از نسل اول آمادهتر است».
پدر شهید محسن صفری در مورد خصوصیات اخلاقی فرزند شهیدش اظهار کرد: اعتقاد به اسلام داشت و مداح و روضهخوان امام حسین بود و نمازش را اول وقت میخواند، درحالیکه باخدا بود و اهل کار خیر، مردم را نیز ارشاد و امربهمعروف میکرد؛ چند مرتبه تلاش کرد که به سوریه برود ولی هر بار موفق نشده بود و شاید این بار بیستمی بود که به سیستان میرفت.
یکسال از آن روزهای غم انگیز و سرد بهمن ۹۷ می گذرد و دلهای پدران و مادران آرام نگرفته است، هنوز چشمانشان پر از غم است و نگاهش خیره به جای خالیشان، خاطرم هست مادری که بیش از آن که نگران خودش و یا دلتنگ فرزندش باشد بیقرار، بیقراریهای عروسش است، مادر شهید فاضل را میگویم، در تمام گفتوگوهایمان از عشق شهید فاضل و همسرش میگفت، از وابستگی آن دو از آن که عشق این دو زوج چیزی فراتر از عشقهای زمینی است.
سرباز شدن برای سر باختن است
آری؛ جوانان تربیتیافته مکتب عاشورا و شاگردان معنوی حضرت روحالله در راه دفاع از اسلام و انقلاب، لباس سبز پاسداری را به آرزوی سرخ شدن به خون گرم خود پوشیدهاند و در راه سربازی امام عصر(عج) سر از پا نمیشناسند.
جوانانی که تمام هموغمشان این است که مبادا غباری از غم و ناامیدی از نسل جوان امروز بر چهره ولیشان، امام خامنهای بنشیند و او پس از این حادثه پدری را در حق فرزندان خود تمام میکند و در پیام تسلیت خود میفرمایند «دست جنایتکار مزدوران بار دیگر به خون جوانان صالح و خدمتگزار کشور آلوده شد و جمعی از سرمایههای انسانی که خود را وقف حراست از مرزها و پاسداری از امنیت مردم کرده بودند، در حملهی تروریستهای سیهرو و سنگدل به شهادت رسیدند. ارتباط عاملان این جنایت با سازمانهای جاسوسی برخی کشورهای منطقه و فرامنطقه مسلّم است و دستگاههای مسؤول کشور باید بر آن تمرکز کنند و آن را با جدیت دنبال کنند».
آن زمان که خون خرازی در کربلای ۵ سال ۶۵ به زمین ریخت، بیشترشان هنوز به دنیا نیامده بودند اما نگار گذر زمان و وقفه سی ساله نتوانسته است تأثیر خود را بگذارد چراکه آن ۲۷ شهید و جوانان امروز در میدانها مختلف فرهنگی، نظامی، اقتصادی و سیاسی شدهاند «یاران خرازی» و سربازان قاسم سلیمانی.
محشری از جنس مقاومت در اصفهان
۲۷ آبان ماه سال ۹۷ نصف جهان غرق در ماتم و عزا بود، انگار که تمام مادران و پدران این شهر فرزند ازدستداده بودند، آن روز تصاویر شهدا در بین جمعیت عاشقان ولایت دستبهدست میشود، عدهای هم فارغ از هیاهوها با خود خلوت کرده وآرام آرام اشک میریختند، در آن میدان و خیابانهای منتهی به تکیه شهدا محشری برپا بود، محشری از جنس انقلابگری و با فریادهای مقاومت و تنفر از استکبار و ظلم، در این فریادها و حضور وحدتآفرین مردم شهر شهیدپرور دیگر تفاوت در سلیقه، تفکر و ظاهر اهمیتی نداشت.
حادثه تروریستی ۲۴ بهمن ماه سال ۹۷ بار دیگر به مستکبران ظالم دنیا ثابت کرد که ملت ایران با هر اقلیت و مذهب و قومیتی کنار هم ایستادهاند تا هر چه سریعتر ریشههای استکبار را بسوزانند و این را میتوان در پیام تسلیت جمعی از اقلیتهای دینی و نماینده اهل سنت درآن روز دید به طوری که وقتی با صلابت و محکم در پیام این عزیزان صحبت از انتقام شهدا از تروریستها شد یک پارچه در اصفهان ندای هیهات من الذله، مرگ بر امریکا و مرگ بر تکفیری بلند شد.
همچنین در مراسم تشییع و تدفین شهدا؛ سردار جعفری، فرمانده سابق کل سپاه در مهمترین بخش صحبتهایش در جمع مردم اصفهان گفت: صبر جمهوری اسلامی به سر آمده است و انتقام شهدایمان را از عربستان و امارات خواهیم گرفت و مردم اصفهان در پاسخ یکصدا با درخواست انتقام خون شهدای حادثه تروریستی زاهدان فریاد زدند: «فرمانده سپاه انتقام انتقام».
وقتی رهبر انقلاب از حماسه اصفهانیها میگوید
دلهای مردم داغدار اصفهان هنگامی آرام گرفت که رهبر انقلاب بار دیگر در یکی از سخنرانیهای خود با اشاره به تشییع با شکوه شهدای امنیت و ولایت فرمودند: «ما که خیلی شهید دادهایم امّا این نکته قابل تأمّل است و ما را باید آگاه کند، هشیار کند که امنیت به چه قیمتی به دست میآید. ببینید! اینهایی که از امنیت موجود کشور در کارشان، کاسبیشان، هنرشان، ورزششان، درس خواندنشان، در همه کارشان استفاده میکنند، آنوقت بعضی از همین استفادهکنندهها که نمک خوردند، نمکدان را میشکنند! این امنیتی که ما در آن زندگی میکنیم، به این قیمت به دست میآید؛ به قیمت خون جوانان ما و بهترین جوانهای ما. درود خدا بر این جوانهای اصفهانی، درود ملائکهی الهی بر آنها، درود خدا بر مردم شهیدپرور اصفهان که درآن تشییع جنازهی عجیب را برای این جوانها به راه انداختند. مردم اصفهان هم جزو پیشگامان این نهضت و این حرکتند، این خیلی کار مهمی است.»
اصفهان مدالهای رنگارنگی از مقاومت بر سینه ستبر خود دارد، اولین حکومت نظامی طاغوت را تجربه کرده، در دوران دفاع مقدس، لقب شهر شهیدان را مفتخر شده و در حضورهای انقلابی ۴۱ ساله، پا به پای دیگر شهرهای افتخار آفرین ایران اسلامی، در وسط میدان حاضر بوده تا ارزشهای انقلاب حفظ شود.
ایرانی بودن یک هویت واحد است که معانی مقاومت، حق طلبی، قدرشناسی و بسیاری ارزشهای والای انسانی از آن میجوشد و مثال آوردن از تهران و اصفهان و تبریز و مشهد و ... تنها برای بیان مثال است.
بکشید مارا...
ایرانیان اصفهانی در ۲۷ بهمن ۹۷ با حضوری بینظیر در تاریخ انسانی برای تشییع شهدای امنیت، پیامی به امتداد بشریت را به دوست و دشمن مخابره کردند، پیامی که از کربلا و خطبه زینبی (س) کاخ شام ریشه داشت و بازخوانی کلام پیر جماران بود که «بکشید ما را، ملت ما بیدارتر میشود».
محمدرضا امیری یکی مجروحان عملیات تروریستی سیستان و بلوچستان ابراز میکند: طی ۸ سال دفاع مقدس جوانان و نوجوانانی بودند که جان خود را در کف اخلاص گذاشتند و اجازه ندادند یک وجب از خاک کشور به دست بیگانگان بیفتد و ما به تأسی از شهدای دفاع مقدس و با اقتدا به سرور و سالار شهیدان، اگر خداوند توفیق دهد راهشان را ادامه میدهیم.
حضور عاشقانه و آگاهانه مردم در تشییع سربازان وطن و ولایت، نشان از این دارد که حاج قاسم و یارانش با شهادت تمام نمیشوند و فرهنگ مقاومت ریشه در خون مردم این دیار دارد، پیروان امام حسین (ع) به هر اندازهای که در راه حق حرکت کنند، خونشان ماندگار و گلوگیر ظالمان خواهد شد و از هر قطره خون شهید، مزرعهای از جوانان و پیران ولایت مدار و حق طلب میروید.
قیمت آرامش، از دست دادن پدر است
این روزهایی که در آستانه ولادت امیرمومنان عالم و پناه مظلومان تاریخ هستیم یادمان باشد که امنیت، آرامش و استحکام این نظام اسلامی به قیمت خون بزرگترین قهرمانان زندگی برخی کودکان این سرزمین رقم خورده است، فرزند شهید، لقبی اوج عزت و مظلومیت را توأمان دارد.
فرزندان شهید مجیدی از دلتنگیهای پدرانه میگویند، مهدی دلش برای صحبتهای بابا تنگشده و مریم برای قصههای قرآنی که بابا میگفت و دوست دارد بگوید که بابا خیلی دوستت دارم اما مهدی گله دارد که «بابا چرا از پیش ما رفتی؟ و مرد کوچولوی خانه شهید مجیدی که هنوز یک سالش نشده، با دیدن عکس پدر ذوق میکند و با خندههایش آتش دل ما را شعلهورتر میکند».
امیرحسین فرزند بزرگ شهید اسماعیل کرمی دلش برای دورهمی های با پدر تنگشده و میگوید: دوست دارم دوباره خانوادگی دورهم جمعشویم و به مسافرت برویم (که از کارهای موردعلاقه پدر بود) و اینکه به دید و بازدید اقوام برویم، ظهرهای جمعه به نماز جمعه بریم (سعی میکرد که نماز جمعهاش ترک نشود) و اینکه عصرهای جمعه زمانی که وقتش آزاد بود به همراه خانواده به گلستان شهدا برویم و امیررضا، پسر کوچکتر شهید میگوید: دلم برای اینکه با بابایم برم استخر و شنا کنم تنگشده، آخه بابام هفتهای یکبار زمانی که در منزل بود من را استخر میبرد تا شنا کنم.
پدر عزیزم، در چهلسالگی انقلاب با شهادتت سیلی محکمی به دشمنان اسلام زدید
امیرحسین پدر را مشتاق شنیدن سخنان رهبر از تلویزیون میداند و یادآور میشود که اهمیت به نماز اول وقت میداد و از جمعی که غیبت میشد دوری میکرد و برای روز پدر میگوید: پدر عزیزم شهادتت مبارک خوشحالم که شما و همرزمانتان به آرزوی قلبیتان یعنی شهادت که بالاترین درجه مرگ است رسیدید، هرچند دوری از شما برای ما سخت است، شما با شهادتتان در چهلسالگی این انقلاب، سیلی محکمی به دشمنان اسلام و انقلاب اسلامی ایران زدید و شور حسینی دیگری در اصفهان و در سراسر ایران برپا کردید، ما راه شما را تا ظهور حضرت مهدی (عج) ادامه خواهیم داد. امیررضا فرزند دیگر شهید کرمی عاشقانه و غریبانه برای پدر میخواند: بابای عزیزم دلتنگت هستم پیش ما جایت خیلی خالی است، همیشه آخر هفتهها منتظرت هستم که بیایی و باهم به پارک برویم و باهم بازی کنیم.
بانوان سرزمین من در مکتب حضرت زهرا (س)، زینب کبری (س) و رباب رشد کردهاند، مقاومت و سخنان کوبنده ایشان و تلاش برای حفظ و انتقال دستاورد همسران خود، کم از خون شهید ندارد و کاخ ظلم یزدیان زمانه را ویران میکند.
لبخند رضایت از سیزده سال زندگی مشترک
همسر شهید مجیدی معتقد است: بعضی از سرنوشتها را میشود تغییر داد، ولی بعضی از آنها که در لوح محفوظ هست را نمیشود، همسر من اصلاً نباید داخل آن اتوبوس میبود و به جای دوستش که خواب بوده و میخواسته که آن بنده خدا رو بیدار نکند به آن اتوبوس رفته، ایشان با یکی از همکارانشان روی بوفه ماشین خوابیده بودند یعنی آنقدر نزدیک به هم بودند، ولی همسر من شهید شد و همکارشان مجروح!
همسر شهید حادثه تروریستی سیستان از اینکه نمیتوانست جلوی عشق به شهادت همسرش را بگیرد، ادامه میدهد: من اگر هم میخواستم نمیتوانستم جلوی شهادت ایشان را بگیرم چراکه عاشق شهادت بود و لیاقتش را هم داشت.
همسر شهید کریمی از شهدای حادثه تروریستی در جاده خاش هم از رضایت خود برای رفتن همسرش میگوید و اینکه اگر امروز هم اعزام میشد باز هم رضایت داشتم چون تلاش برای برقراری امنیت یک جامعه روز مرد و غیر روز مرد ندارد و در هر موقعیت و زمانی انسان باید در هر لباسی برای برقراری امنیت کشورش، نظام و مردمش آماده باشد.
امروز پاسداری از خون شهدا و سربازی در سپاه امام زمان(عج) در حفظ دستاوردهای انقلاب اسلامی و تقویت نظام جمهوری اسلامی است که مصداق بارز آن، حضور حداکثری در انتخابات و البته انتخاب افراد صالحی است که به دنبال تضمین و امضای دشمنان قسم خورده ایران و ایرانی و عکس گرفتن با موگرینیها نباشند.
انتهای پیام/۶۳۱۰۶/ج۳۰/م
نظر شما