شناسهٔ خبر: 37897562 - سرویس اجتماعی
نسخه قابل چاپ منبع: انتخاب | لینک خبر

خاطرات آیت‌الله هاشمی؛ ۸ بهمن ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۵: علی فلاحیان خواست، از حذف شرط اجتهاد وزیر اطلاعات که در هیأت دولت تصویب شده، صرف‌نظر کنم؛ نپذیرفتم / عبدالله نوری آمد؛ منزوی شده و درس می‌خواند؛ نمی‌خواهد کاری بگیرد / محسن طرح نهایی راه اندازی متروی تهران را براساس اولویت‌بندی خطوط آورد

آقای علی فلاحیان، وزیر اطلاعات آمد. خواست که از حذف شرط اجتهاد وزیر اطلاعات که اخیراً در هیأت دولت تصویب شد، صرف‌نظر کنم. نپذیرفتم و تذکراتی در مورد شیوه عمل وزارت اطلاعات و مخالفت بعضی از مأموران با سیاست‌های دولت دادم.

صاحب‌خبر -
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

خاطرات مرحوم  آیت الله هاشمی رفسنجانی را از سال ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۵، هر شب منتشر می‌کند. پیشتر، خاطرات «آیت الله» از سال ۵۸ تا ۷۱ در «انتخاب» منتشر شده بود
 
به گزارش «انتخاب»؛ متن خاطرات آیت الله هاشمی در روز ۸ بهمن 1371 تا 1375 در زیر آمده است

 

سال ۱۳۷۱

هیأت مدیره کنگره [هزاره] شیخ مفید آمدند. آقایان [ابراهیم] امینی، [علی اکبر] مسعودی و [رضا] استادی، گزارش اقدامات جمع‌آوری، تصحیح و چاپ صد و پنجاه اثر از سیصد اثر و مقالات وارده را دادند و خواستند که شرکت کنم و مقاله بدهم. آقای مسعودی در مورد طرح جامع قم، نظرم را خواست؛ تأیید کردم. پیشنهاد داد که از دو طرف رودخانه قم، برای ساخت مراکز تجاری، جهت عوض مراکزی که در طرح خراب می‌شوند، استفاده شود.

مجمع تشخیص مصلحت نظام جلسه داشت. دربارة حدود صلاحیت دادگاه ویژه نظامی بودکه خواست آنها با نظر قوه قضاییه یکی نیست؛ بحث ناتمام ماند. سلمانی برای اصلاح آمد.

عصر [آقای بالرام جاکار]، وزیرکشاورزی هند آمد؛ قبلاً رئیس مجلس بود که به دعوت او من به هند سفر کردم و به دعوت من، او به ایران آمد. گمان این است که به خاطر سوابق او با من، برای سفر به ایران جهت تلطیف روابط و مسائل کشمیر و مسجد بابری انتخاب شده است. ضمن صحبت‌ها گفت که روس‌ها از سابق طلب قابل‌توجهی از هند داشته‌اند که با روبل حساب می‌شده و اکنون که روبل سقوط کرده، خود را مغبون می‌بینند و بناست در سفر [بوریس] یلتسین، [رییس‌جمهور روسیه] به هند که این روزها است، با توجه به اهمیت دو طرف به روابط، این مسأله را حل کنند.

آقای موحدی، فرمانده حفاظت سپاه آمد؛ با شرحی از مشکلات کل حفاظت و به خصوص مشکلات تیم خود من که در اثر اختلافات خود بچه‌ها پیش آمده است و برای حل آنها استمداد کرد. تا ساعت هشت یا نُه شب، کارها را انجام دادم و به خانه رفتم.

 

سال ۱۳۷۲

پیش از ظهر آقایان [عبدالله] نوری و [قدرت‏الله] علیخانی آمدند؛ حرف مهمی نداشتند. آقای نوری منزوی شده و درس می‌خواند و نمی‌خواهد کاری بگیرد. ظهر بچه‌ها جمع بودند. عفت هم از مدینه صحبت کرد. حالش خوب است و می‌گوید آنجا خیلی شلوغ است.

عصر برای افتتاح اجلاس مجمع جهانی شیعه، به مرکز کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان رفتیم. بازدید از نمایشگاه کم‏محتوا و استماع قرآن و سرود انجام شد. اظهارات آقای [ابراهیم] امینی که بنا بود به عنوان خیر مقدم باشد، ولی سخنرانی شد. من صحبت نمودم[۱] و به خانه مراجعت کردیم.

آقای [سیدمحمدحسین] فضل‌الله، [از علمای برجسته لبنان]، از تأثیر مصاحبه من با [حسنین] هیکل گفت. در گزارش‌ها آمده که هواپیماهای ترکیه در تعقیب کردهای شورشی، در خاک عراق بمباران زیادی کرده‌اند و چند روستای مرزی سردشت هم بمب خورده و عده‌ای شهید و مجروح شده‌اند.

شب هم بچه‌ها بودند. محسن طرح نهایی راه اندازی متروی تهران را براساس اولویت‌بندی خطوط آورده بود. مهدی مقداری از سفر ترکمنستان گفت. مقداری هم دربارة پیشنهاد بعضی نمایندگان در مورد گران‌کردن انرژی و برگرداندن عمده درآمد به مردم صحبت شد.[۲]

آخر شب آقای [سیدحسین] موسویان از آلمان، تلفنی اطلاع داد که دولت آلمان با مهلت پیشنهادی ما برای پرداخت معوقه‌های ارزی، به طور اصولی موافقت کرده است.

 

سال ۱۳۷۳

آقای [حمید] میرزاده، [معاون اجرایی رییس‌جمهور] آمد. گزارشی از رسیدگی به نامه‌های سفر استان کرمانشاه داد؛ حدود پانزده هزار نامه در سفر به ما داده بودند که مطابق معمول هر سفر، هیأتی به استان رفته و به همه نامه‌ها رسیدگی کرده و گزارش کاملی آورده است؛ این کار باعث امید و خوشحالی مردم می‌شود. برای اعتبارات بازسازی و بعضی از کارهای دیگر استمداد کرد.

آقای نوربخش، [رییس‌کل بانک مرکزی] آمد. اجازه گرفت که چند روزی ارز مسافران را به قیمت فعلی یعنی ۲۶۸۰ ریال برای هر دلار بدهند؛ قرار بود به نرخ آزاد بدهند.

جمع زیادی از علما و وعاظ و اهل علم، به مناسبت ماه مبارک رمضان آمده بودند. مطابق معمول سالیانه، سخنرانی مفصلی در توضیح سیاست‌ها و دستاوردها برایشان نمودم و به بعضی سئوالاتشان جواب دادم.[۱]

دکتر حبیبی، [معاون اول رییس‌جمهور و عضو شورای نگهبان] آمد. در مورد شورای نگهبان و اعتباراتشان و از دیوان محاسبات و بعضی از ایرادات آنها به مدیران اجرایی و همچنین موافقت شورای نگهبان با مصالحه با آمریکا بر سر دریافت غرامت هواپیمای ایرباس و مسافران شهیدش که [در سال ۱۳۶۷] ساقط کرده بودند، گفت.

عصر آقای [جلیل] بشارتی آمد. خدمات دفتر مناطق محروم [ریاست‌جمهوری] را گزارش کرد و از عدم همکاری سازمان برنامه و بودجه شکایت نمود. [آقای غلامرضا آقازاده]، وزیر نفت آمد. گزارش توافق با وزیر نفت پاکستان بر سر همکاری برای انتقال گاز ایران به پاکستان را گفت و در مورد وضع پتروشیمی‌ها و مذاکرات با شرکت آمریکایی، برای اجرای طرح‌های گاز و نفت در خلیج فارس و شرایط بهتر آنها از دیگران، گزارش داد.

[آقای علی فلاحیان]، وزیر اطلاعات آمد. خواست که از حذف شرط اجتهاد وزیر اطلاعات که اخیراً در هیأت دولت تصویب شد، صرف‌نظر کنم. نپذیرفتم و تذکراتی در مورد شیوه عمل وزارت اطلاعات و مخالفت بعضی از مأموران با سیاست‌های دولت دادم.

شورای عالی امنیت ملی جلسه داشت. آقای [محمد] یزدی، [رییس قوه قضاییه]، از استراق سمع وزارت اطلاعات شکایت کرد. دربارة مسأله نزاع عربستان سعودی و یمن و مزاحمت‌های آمریکا علیه ایران و مسأله امضای مجدد پیمان خلع سلاح اتمی و شیوه رفتار با اهل سنت بحث شد.

 

سال ۱۳۷۴

[آقای اوه شین]، سفیر کُره جنوبی برای خداحافظی آمد. زودتر از موعد فراخوانده شده است؛ گفت وضع کشورش به خاطر محاکمه رییس‏جمهور سابق و برنامه‌های اصلاح در دست اجرا، دچار عدم ثبات است. گفت نیروگاه‌های آب سبک اتمی کُره شمالی، براساس خواست آمریکا به شرکت کیدو که شرکای آن کُره و آمریکا هستند، به مبلغ حدود چهار میلیارد دلار واگذار شده که قیمت آن خیلی بیش از قیمت معمول است و در کُره جنوبی ساخته می‌شود.

ستاد تنظیم بازار، جلسه با چند مصوبه و چند گزارش داشت. عصر ساعتی در جلسه هیأت دولت شرکت کردم. به سعدآباد رفتم. مراسم استقبال آقای [یوری] موسوینی، رییس‏جمهور اوگاندا را برای اولین بار در فضای باز کاخ سعدآباد برگزار کردیم. نظم و اُبهت بهتری از فرودگاه دارد. معمولاً کشورهای بزرگ، مثل روسیه، چین، ژاپن، اندونزی، هند و بنگلادش که من سفرکرده‌ام و اکثرکشورهای عربی، مراسم را در فرودگاه برگزار نمی‌کنند. با همسر و دو دختر و وزیر امورخارجه‌اش عازم چین هستند و امشب را در تهران اقامت دارند.کمی درکاخ نشستیم. عفت و فاطی هم برای استقبال همسرش آمده بودند و آنها به اقامتگاه رفتند.

من به منزل آیت‌الله خامنه‌ای رفتم. افطار میهمان ایشان بودم. حال‏شان در اثر سرماخوردگی مساعد نیست. دربارة انتخابات و مسایل گروه خدمتگزاران [=کارگزاران] و علت تغییر عقیده ایشان را پرسیدم که ابتدا موافقت با اقدام وزرا را داشتند و سپس مخالف که دلیل آن برای من روشن نشد. اکنون نظر این است که معاونان من با شخصیت‏های دیگر ادامه دهند. دربارة درخواست کمک از سوی آقای آذری [قمی] و تقاضای مصاحبه اعضای نهضت آزادی و سفر موسوینی و وضع خوب ارزی کشور و سفر احتمالی من به قم
 صحبت کردیم.

به سعد‏آباد رفتم. یک دور مذاکره با میهمان اوگاندایی داشتیم. قرار شد، قرارداد ایجاد خط هوایی بین ایران به آفریقای جنوبی را از طریق اوگاندا دایر کنیم و درخواست همکاری و استفاده از زمین و آب فراوان اوگاندا بنماییم. آمادگی برای کمک به صلح بین آنها و سودان نمودیم که استقبال نکرد. سر میز شام، سئوالات زیادی راجع به اوضاع طبیعی و اجتماعی کشور نمودم. بخشی را می‌گفت و بخشی را نه. به خانه آمدم.

 

سال ۱۳۷۵

شورای‌عالی ورزش در برنامه بودکه جلسه به نصاب نرسید و تشکیل نشد. تیمسار [مصطفی] ترابی [پور، رئیس سازمان حفاظت اطلاعات ارتش] آمد. گزارش چند کیس [= مورد] از کارهای ساحفاجا [= سازمان حفاظت اطلاعات ارتش] را داد و از عدم همکاری وزارت اطلاعات، شکایت داشت و برای همکاری وزارت دفاع برای خرید [موشک] فونیکس استمداد کرد. اخوی محمد، [معاون اجرایی رئیس‌جمهور] آمد. گزارش‌کارها را داد و برای مسأله انتخابات [ریاست‌جمهوری] صحبت شد. عصر شورای عالی اداری، جلسه داشت. افطار، بقیه کارکنان دفتر، میهمانمان بودند.

لینک کوتاه کپی لینک

نظر شما