حجت الاسلام احمد حیدری در یادداشتی با عنوان ««مجمع تشخیص» یا «بیتشخیص»! / در حاشیه اظهار رأی نکردن مجمع تشخیص مصلحت در باره fatf» که به انصاف نیوز ارسال کرده است نوشت:
دولت جمهوری اسلامی در راستای منافع و مصالح ملّی، لوایح چهارگانه fatf را بعد از بحث و بررسی کارشناسانه، تدوین و برای تصویب به مجلس فرستاد. مجلس هم بعد از بحث و بررسی کارشناسانه، آنها را تصویب و به شورای نگهبان فرستاد. امام در آخرین وصایای خود فرمود:
«تذكرى پدرانه به اعضاى عزيز شوراى نگهبان میدهم كه خودشان قبل از اين گيرها، مصلحت نظام را در نظر بگيرند، چرا كه يكى از مسائل بسيار مهم در دنياى پر آشوب كنونى نقش زمان و مكان در اجتهاد و نوع تصميمگيریها است. حكومت فلسفه عملىِ برخورد با شرك و كفر و معضلات داخلى و خارجى را تعيين میکند… شما در عين اينكه بايد تمام توان خودتان را بگذاريد كه خلاف شرعى صورت نگيرد- و خدا آن روز را نياورد- بايد تمام سعى خودتان را بنماييد كه خداى ناكرده اسلام در پيچ و خمهاى اقتصادى، نظامى، اجتماعى و سياسى، متهم به عدم قدرت اداره جهان نگردد» (صحیفه امام ۲۱/۲۱۷).
متأسفانه شورای نگهبان بدون توجه به این توصیه امام راحل، دو لایحه را مغایر شرع و قانون اساسی تشخیص داد و به مجلس بازگرداند در حالی که اگر در این مورد و موارد فراوان دیگر به مصلحت اسلام و نظام توجه میکرد، این همه به اشکال برنمیخوردیم. نهایتا به جهت اصرار مجلس بر مصوبه خود، مطابق قانون به مجمع تشخیص مصلحت رفت و مدتی طولانی است این مجمع در باره آن بحث و بررسی کرده و نهایتا مهلت رسیدگی در مجمع به پایان رسیده بدون این که این مجمع بتواند وظیفه قانونی خود را انجام داده و «مطابق مصلحت بودن یا نبودن» این لوایح را اعلام کند و حالا بعد از این مدت طولانی و با صرف این هزینه هنگفت، دبیر مجمع اعلام میکند: «زمان بررسی لوایح پالرمو و CFT در مجمع تشخیص مصلحت نظام سپری شده و از نظر آییننامه، وقتی زمان تمام شود، نظر شورای نگهبان درباره لوایح، مُحَکِّم است»؛ این یعنی چی؟
مگر غیر این است که دولت و مجلس با همه پشتوانه کارشناسی تشخیص دادهاند که اجرای این دو قانون به مصلحت نظام و مردم است؟ و مگر وظیفه مجمع این نیست که نظر مجلس و دولت در مطابق مصلحت بودن را تأیید یا ردّ کند؟ اگر قرار بود بعد از این مدت طولانی و با صرف این هزینه هنگفت، در نهایت مجمع اعلام کند چون مهلتمان برای رسیدگی تمام شده، نظری نمیتوانیم بدهیم و نظر شورای نگهبان حاکم است یعنی این دو لایجه ردّ میشود، پس چرا از همان اول نظر شورای نگهبان حاکم نباشد؟ و چرا از صرف این همه هزینه مادی و معنوی و … خودداری نشود؟!
آیا غیر از این است که معنای این اقدام مجمع علاوه بر بیخاصیت بودن خودش، این است که مصلحت اندیشی دولت و مجلس برای نظام و اداره کشور لازم نیست؟ آیا به واقع در این مدت بسیار طولانی مجمع فرصت و امکان رسیدگی و اعلام نظر نداشت؟ یا شجاعت تصمیم گیری و اعلام نظر نداشت؟ به نظر میرسد کانونهایی مخالف تصویب این دو لایحه بودند و مجمع شجاعت اعلام نظر خلاف خواست آنان و تأیید این دو لایحه یا شجاعت اعلام مردود بودن این دو لایحه و پذیرش عواقب سنگین ردّ آن دو را نداشت! و هر کدام که باشد، فاجعه است!
وقتی مجمعی که از استخوان خردکردههای نظام، سران قوا و مصلحت شناساناند، نتوانند در مورد لایحهای تصمیم بگیرند یا شجاعت ابراز و اعلام تصمیم خود را نداشته باشند، چرا باید چنین مجمعی وجود داشته باشد؟! تا به حال از بیخاصیت شدن مجلس مینالیدیم حالا بیخاصیت شدن مجمع تشخیص هم بدان اضافه میشود! این تذهبون؟
انتهای پیام
∎
نظر شما