شناسهٔ خبر: 37870136 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: میزان | لینک خبر

یادداشت/

سنگ تمام اروپا در بدعهدی/ «گام‌های تروئیکا» در تکمیل پازل آمریکا

خبرگزاری میزان- کشور‌های اروپایی در برجام، در ماه‌های اخیر اقداماتی را در راستای همراهی با سیاست فشار حداکثری آمریکا علیه ایران برداشتند که نشان از عمق خصومت‌ورزی آن‌ها به ایران و البته ناتوانی اروپا در برابر آمریکا دارد.

صاحب‌خبر -
سنگ تمام اروپا در بدعهدی/ «گام‌های تروئیکا» در تکمیل پازل آمریکاگروه سیاسی خبرگزاری میزان؛ سه کشور اروپایی انگلیس، فرانسه و آلمان در بیانیه‌ای که ۲۴ دی ماه منتشر شد، خبر از فعال شدن مکانیسم حل اختلاف در برجام دادند تا با این اقدام خود گام دیگری در جهت فشار بر ایران برداشته و بار دیگر نشان دهند که تفاوتی میان آن‌ها و آمریکایی‌ها در رفتار‌های خصومت آمیز با ایران وجود ندارد. در واقع آن‌ها با این اقدام خود در راستای تکمیل پازل فشار حداکثری واشنگتن گام برداشتند و کار ناتمام خود در عمل نکردن به تعهدات برجامی را کامل کردند.
 
طرف‌های اروپایی به عنوان یکی از اعضای قرار داد بین‌المللی برجام متعهد به انجام وظایفی بودند که تا به امروز به هیچ یک از ۱۱ مورد از تعهدشان عمل نکرده و صرفاً به بیان مواضع سیاسی در حمایت از حفظ برجام اکتفا کردند.

اروپایی‌ها تمام تلاش خود را در مدت زمان اجرای برجام تا کنون به کار گرفتند تا ایران را به خواست آمریکا و تمکین از سیاست‌های آن وادار کنند، به نحوی که پس از خروج یک جانبه و غیرقانونی آمریکا از برجام بار‌ها به طور رسمی و غیررسمی ایران را به پذیرش شروط ۱۲ گانه آمریکا تشویق و ترغیب کردند.

طرف‌های اروپایی پس از خروج آمریکا از برجام در جلسات متعددی که با طرف ایرانی داشتند، ضمن محکوم کردن اقدام آمریکا، متعهد شدند که با عمل کردن به تعهدات برجامی خود و تامین منافع اقتصادی ایران از برجام، جبران عدم حضور آمریکا در این توافقنامه را داشته باشند. اما نه تنها گامی در این خصوص بر نداشتند، بلکه در عمل به گونه دیگری رفتار کرده و آمریکایی‌ها را در اجرای سیاست فشار بر ایران همراهی کردند.

پس از اردیبهشت ۹۷ و خروج آمریکا از برجام بود که طرف‌های اروپایی سخن از ایجاد ساز و کار مالی ویژه‌ای برای همکاری با ایران در زمینه‌های مختلف به منظور دور زدن تحریم‌های یکجانبه آمریکا به میان آوردند، اما پس از کش و قوس‌های فراوان متوجه ناکارآمدی و ناتوانی خود شده و در نهایت از ایجاد سازوکار مالی تضعیف شده‌ای تحت عنوان « اینستکس» برای همکاری با ایران در چارچوب برجام خبر دادند که صرفاً اقلام دارویی و غذایی را که شامل تحریم‌های آمریکا هم نبود در بر می‌گیرد.

در این خصوص مقامات تهران بار‌ها تاکید کردند که اگر اینستکس شامل اقلام نفتی نشود و اروپایی‌ها بر اساس تعهدشان، از ایران نفتی نخرند چنین ساز و کاری فایده چندانی برای اقتصاد ایران نخواهد داشت و بود و نبود آن تفاوتی برای ایران ندارد.

در جمع بندی رفتار اروپایی‌ها در برجام به خصوص پس از خروج آمریکا از آن باید گفت که آنها، نه اینکه نمی‌خواستند کاری انجام دهند، بلکه نمی‌توانستند در مقابل آمریکا قد علم کرده و بر اساس منافع خود اقدامی انجام دهند.
 
آن‌ها حتی نتوانستند در جهت حفظ تنها و بزرگترین دستاورد دیپلماتیک خود پس از جنگ جهانی دوم که برایشان منافع مختلفی را خواهد داشت، هزینه دهند و به اصطلاح تن خودرا خیس کنند. به عبارتی، اروپایی‌ها قصد برخورداری از منافع برجام را داشتند، اما عزم و اراده لازم برای حفظ آن را هرگز..

بنا به گفته مقامات اروپایی، برجام برای آن‌ها نه صرفا یک توافق سودمند اقتصادی، بلکه یک دستاورد بزرگ دیپلماتیک به حساب می‌آید که به پشتوانه آن می‌توانند برای یک بار هم که شده پس از جنگ جهانی دوم، در مقابل آمریکا در عرصه بین المللی خودی نشان دهند. از طرف دیگر اروپایی‌ها می‌خواهند با وجود برجام امنیت منطقه غرب آسیا و به تبع آن امنیت اروپا را تضمین شده بدانند تا دیگر دغدغه هایی، چون بحران مهاجرت آوارگان کشور‌های جنگ زده منطقه را تجربه نکنند.
 
شاید بتوان اینطور گفت که آنچه از اقدامات و رفتار اروپایی‌ها در قبال ایران بر می‌آید، پیروی از منویات آمریکا بوده و هست و نه آن که اقدامی در جهت تامین امنیت و منافع اتحادیه اروپا بر داشته باشند.

آن‌ها این فرصت منحصر به فرد را داشتند تا با انجام تعهدات برجامی خود منافع ایران را در این قالب تامین کرده و با همکاری دو کشور قدرتمند شرقی یعنی روسیه و چین به عنوان دیگر اعضای باقی مانده در برجام بار دیگر وزن و جایگاه از دست رفته خود در عرصه بین الملل راه بازیابند، اما آن‌ها از این موقعیت هم نتوانستند بهره برداری مناسبی داشته باشند.

با توجه به شرایط گذاربین المللی که در آن قرار داریم می‌توان با اطمینان گفت که متضرر اصلی چنین وضعیتی بیش از هر طرف دیگری، سران کشور‌های اروپایی خواهند بود که ناچار مجبور به پاسخ سوالات و ابهامات بسیاری از سوی افکار عمومی خود در آینده خواهند شد.

نکته دیگر دراین خصوص اینکه، تروئیکای اروپایی پس از حادثه سقوط هواپیمای اوکراینی  دست به چنین اقداماتی (فعال کردن مکانیسم حل اختلاف در برجام و تروریستی اعلام کردن حزب‌الله لبنان به عنوان یکی از بازو‌های توانمند ایران در منطقه) علیه ایران زدند که این خود نشان دیگری از همراهی آن‌ها با سیاست‌های کاخ سفید در اعمال فشار حداکثری به ایران در ابعاد مختلف و افزایش فشار‌های تبلیغاتی و رسانه‌ای در جهت تضعیف هرچه بیشتر جمهوری اسلامی ایران است.

علاوه بر این، اقدام خلاف عُرف دیپلماتیک سفیر انگلیس در تهران مبنی بر حضور در تجمعات مقابل درب یکی از دانشگاه‌های تهران، به همراه فردی ایرانی که سابقه همکاری‌های اطلاعاتی_امنیتی با انگلیس را در جریان حوادث سال ۸۸ دارد نیز، رفتار خصومت آمیز دیگری است که نمی‌توان از کنار آن‌ها به سادگی عبور کرد.
 

در پایان آنکه، شاید پُر بیراه نباشد که امروز مطالبه ملت و نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی اقدام جدی و قاطع دستگاه دیپلماسی کشور در مقابل رفتار‌های اروپایی‌ها به خصوص سه کشور نام برده شده در این یادداشت است تا آن‌ها بدانند که ایران به عنوان قدرتی منطقه ای، هرگز برنامه‌های پیشرفت خود را معطل آن‌ها یا هیچ کشور دیگری نمی‌کند و مسیری را که چهار دهه است در آن قرار دارد، با اقتدار و صلابت بیشتری طی خواهد کرد.
 
انتهای پیام/

نظر شما