شناسهٔ خبر: 37836274 - سرویس اجتماعی
نسخه قابل چاپ منبع: خبرآنلاین | لینک خبر

تهران، شهری که هم به کابل شبیه است هم به لندن!

در یادداشت قبلی تحت عنوان «در پاریس چه می‌کنی؟ دق!» گفتیم که مهاجرت با خودش عقده می‌آورد، می‌خواهد مهاجرت از مرکز شهر به حاشیه شهر باشد یا از تهران به پاریس تا جایی که وقتی از عبدالعزیز فرمانفرماییان پرسیده بودند در پاریس چی می‌کنی؟ گفته بود: دق! در ادامه، بخش آخر این سلسله نوشتار که به موضوع مهاجرت بسیاری از اقشار فرودست و حتی متوسط از تهران و رشد حاشیه نشینی در این کلان شهر اختصاص دارد را ملاحظه می‌فرمایید.

صاحب‌خبر -

مسکن در تهران، طیف وسیعی از سکونتگاه‌ها - از کوخ تا کاخ و از زاغه تا پنت هاوس - را در بر می‌گیرد. واقعیت این است که طبقه متوسط سابق با توجه به پایین نگه داشته شدن دستمزدها و تورم لجام گسیخته به طبقه فقیر تبدیل شده‌اند و قدرت خرید مردم به خاطر سیاست‌های غلط، هر روز کم و کمتر می‌شود و در واقع این دولت‌ها نبوده‌اند که ماه به ماه به شهروندان یارانه می‌پرداختند، بلکه این مردم هستند که روز به روز به دولت‌ها یارانه پرداخت می‌کنند.
مشاغل غیر رسمی همچون مسافربری، دستفروشی و دلالی بر مشاغل رسمی سبقت گرفته و بسیاری از مردم به خاطر نبودن شغل، به ناچار به چنین مشاغلی روی آورده‌اند و ناامنی‌های اجتماعی از جمله اعتیاد، سرقت‌های خُرد و جرایم زیر زمینی به میزان فزآینده‌ای افزایش یافته‌اند.
واقعیت این است که امروز، دستمزدها هیچ سنخیتی با نیازهای یک زندگی معمولی ندارند و طبقه متوسط که ناتوان از تأمین این نیازهاست، چاره‌ای ندارد جز آنکه هزینه‌های خود را کاهش دهد و از این رو، پرهزینه‌ترین بخش زندگی یعنی مسکن را برای کاهش هزینه‌هایش انتخاب می‌کند و به ناچار، در حاشیه شهر با اجاره به مراتب کمتر سکونت می‌گزیند و طبقه متوسط که بسیاری از آنها را کارمندان و شاغلان در مشاغل دفتری موسوم به «یقه سفیدها» تشکیل می‌دهند، در حاشیه نشینی اجباری با کارگران و شاغلان در مشاغل یدی موسوم به «یقه آبی‌ها» همسایه می‌شوند. 
گسترش حاشیه نشینی، انواع و اقسام حوادث و مخاطرات اجتماعی را به همراه دارد و هزینه‌های انتظامی، نظامی و قضایی را برای کنترل و کاهش آثار و عوارض این پدیده به شدت افزایش می‌دهد. محله‌ای همچون جوادیه در آستانه سال ۱۳۸۰، محله‌ای بود که طبقه فرودست در آن زندگی می‌کرد اما فرودستان در آستانه سال ۱۳۹۰ به سمت اسلام شهر رفتند و در حال حاضر، این قشر از تهران فاصله بیشتری گرفته و به نزدیکی‌های ساوه رسیده‌اند. اسلام شهر به عنوان یکی از مراکز حاشیه نشین اطراف تهران، امروز به یک کانون بزرگ جمعیتی تبدیل شده که کانون‌های کوچک جمعیتی متعددی را به عنوان حاشیه نشین در پیرامون خود جای داده است.
استطاعت تهران نشینان روز به روز تحلیل می‌رود و خرید خانه در این «آشفته شهر» برای مردم عادی به افسانه تبدیل شده است، چرا که شهروندان این شهرِ خسته که دستمزد و درآمد ساکنان آن با شهروندان کابل، کاراکاس، کراچی، کینشازا و کلکته برابر است در صورتی که مخارج و هزینه‌های زندگی در آن از جمله قیمت اجاره و خرید مسکن با گران‌ترین کلان شهرهای جهان همچون پاریس، توکیو، لندن، نیویورک و هامبورگ برابری می‌کند، وضعیت اسفباری دارند و این یعنی یک جای کار می‌لنگد، بدجوری هم می‌لنگد. 
در صورت ادامه وضع اسفناک موجود که مردم تهران با آن رو به رو هستند، به قول آن کتاب معروف، دیر یا زود «مثل برف آب خواهیم شد!»

*کارشناس برنامه‌ریزی شهری

۲۳۵۲۱۲

برچسب‌ها:

نظر شما