صاحبخبر - «صدا» و «تصویر» در انحصار؟
گروه فرهنگ و هنر - مدتها است که اختلافنظرهای زیادی درباره نهاد نظارتی بر تولید محتوای صوتی و تصویری فراگیر در بخشهای خارج از صدا و سیما وجود دارد. در حال حاضر، نظارت بر محتوای تصویری و صوتی که در بستری جز صدا و سیما منتشر میشود، مانند وی.او.دیها بر عهده وزارت فرهنگ و ارشاد است. اما چند سالی است که موضوع نظارت صدا و سیما بر این بخشها مطرح شده. از زمان به وجود آمدن بخشهای تولید محتوای صوتی و تصویری خارج از محیط صدا و سیما، خارج شدن این بخش از انحصار این سازمان امیدهای بسیاری را در جهت ایجاد رقابت و بهبود کیفیت برنامههای تولیدی هم در بخشهای خصوصی و هم صدا و سیما به وجود آورد. اما از زمانی که موضوع نظارت صدا و سیما بر دیگر بخشهای تولید محتوای تصویری و صوتی مطرح شده، این پرسش به وجود آمده که چنین اقدامی چقدر ممکن است به کاهش فضای رقابتی و افزایش انحصار صدا و سیما منجر شود؟
از زمان شکلگیری وی.او.دیها شاهد ایجاد فضای رقابتی بین این بخش و صدا و سیما بودهایم. خصوصا در بخش سریالسازی گاهی شبکه نمایش خانگی گوی رقابت را از صدا و سیما ربود و مخاطبان بسیاری را به سوی خود کشاند. اما با مطرح شدن چندباره موضوع نظارت صدا و سیما بر شبکه نمایش خانگی و به صورت کلی «فعالیت در زمینه صوت و تصویر فراگیر» نگرانیهایی درباره برهم خوردن فضای رقابتی به وجود آمده است.
از 10/7/1379 که شورای نگهبان ذیل اصول ۴۴ و ۱۷۵ قانون اساسی، تاکید کرد که «صوت و تصویر فراگیر» در قلمرو مدیریت سازمان صداوسیما تعریف میشود و ناظر و قانونگذار آن این سازمان است، بحث درباره تعریف «صوت و تصویر فراگیر» شدت گرفت. موضوعی که همچنان ابهامات زیادی دارد. تابناک دراینباره نوشت: «پیش از این خبرگزاری مجلس شورای اسلامی گزارش داده بود، بر اساس ماده ۲ طرح اداره و نظارت بر سازمان صدا و سیما که در کمیسیون فرهنگی مجلس تصویب شده، اما هنوز به صحن علنی نیامده، «صوت و تصویر فراگیر» چنین تعریف شده است: «صوت و تصویر فراگیر عبارت است از محتوای صوتی و تصویری که به صورت گسترده و یک سویه و بدون الزام به شناسایی مخاطب از طریق فرستندههای امواج رادیویی یا شبکههای کابلی ماهوارهای و اینترنتی توزیع میشود و یا قابلیت توزیع دارد و همچنین محتوای مربوطه زنده بوده و یا دارای جدول پخش زمانی است».
از سوی دیگر، مرتضی موسویان، معاون وزیر ارشاد و رئیس مرکز فناوری اطلاعات و رسانههای دیجیتال گفته بود: «در حال حاضر تعریفی که از صوت و تصویر در مرکز ملی فضای مجازی وجود دارد و باید به صحن شورای عالی فضای مجازی بیاید، با آنچه به آن اشاره کردند، متفاوت است؛ یعنی این تعریف معتقد است که صوت و تصویر فراگیر، صدا و تصویری است که بدون شناخت مخاطب، او را دربر بگیرد و دارای کنداکتور پخش و زنده و دارای یک تعداد مخاطب خاص به بالا باشد. این تعریفی است که کارشناسان مرکز ملی فضای مجازی به آن رسیدهاند؛ اما نمیدانم تعریفی که مصوب خواهد شد، چیست».
بلاتکلیفی صوت و تصویر فراگیر
گرچه احتمال دارد محتوای منتشر شده در شبکههای اجتماعی نیز مشمول این تعریف شوند اما بیشک بخشهایی نظیر نمایش خانگی در این تعریف جای میگیرند. در همین راستا محمد مهدی طباطبایینژاد، معاون نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی، در گفتوگو با ایسنا در پاسخ به اینکه تکلیف تولیدات شبکه نمایش خانگی با توجه به اینکه صدور مجوز و تنظیم مقررات صوت و تصویر فراگیر بر عهده سازمان صدا و سیماست، چه خواهد شد؟ بیان کرد: به طور طبیعی تمام محصولات این شبکه از جمله سریالهای شبکه نمایش خانگی مجوز خود را از سازمان سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی میگیرند ولی آنچه اخیرا منتشر شده نامه و موضوع تازهای نیست. براساس این بخشنامه به مراجع قضایی ابلاغ شده که صوت و تصویر فراگیر در حوزه تصمیمگیری ساترا (سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات صورت و تصویر فراگیر) است و ما هم دراینباره بحثی نداریم چون محل بحث ما همین تعریف صوت و تصویر فراگیر است تا براساس آن مشخص شود VODها در چه تعریفی گنجانده میشوند.
او افزود: این بخشنامه دو نکته دارد؛ اول اینکه درباره زیرساخت پلتفرمهای صوت و تصویر فراگیر است و ارتباطی به مجوز و تولید و محتوا ندارد که همه در اختیار وزارت ارشاد است. نکته دوم هم اختلاف بین ما (وزارت ارشاد) و قوه قضائیه و صدا و سیما است که باید شورای عالی فضای مجازی آن را حل کند.
طباطبایینژاد با اشاره به اینکه «اختلاف ما همچنان بر سر مصداق صوت و تصویر فراگیر باقی است» ادامه داد: ما معتقدیم VODها مشمول صوت و تصویر فراگیر نمیشوند، چون مرکز ملی فضای مجازی یک تعریف مقدماتی دارد که صوت و تصویر فراگیر باید دارای دو ویژگی باشد؛ یکی اینکه کنداکتور روزانه داشته باشد و دیگر اینکه کاربر آن غیرقابل شناسایی باشد. در حالی که از نظر ما VODها، هم کنداکتور روزانه ندارند و هم کاربَرشان قابل شناسایی است. پس مصداق آنچه عنوان شده نیستند ولی چون این موضوع باید به تصویب شورای عالی فضای مجازی به عنوان یک مرجع قانونی برسد، این مسئله تا تعیین مصداق دقیق صوت و تصویر فراگیر بلاتکلیف است.
معاون نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی خاطرنشان کرد: با این حال هر تصمیمی گرفته شود، مسئله تولید محتوا و صدور مجوز تولید و نمایش برای شبکه نمایش خانگی براساس مصوبههای متعدد قانونی در اختیار وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است. درواقع قانون موکدا گفته است که سازمان صدا و سیما فقط برای آثاری که از سیمای جمهوری اسلامی پخش میشوند، نیازی به مجوز وزارت ارشاد ندارد ولی هر فیلم و سریالی خارج از سیما بخواهد پخش شود باید برای محتوایش از وزارت ارشاد مجوز بگیرد، یعنی ممکن است مجوز پلتفرم و زیرساخت نمایش را از ساترا بگیرند اما تولید محتوا مشخصا برعهده ارشاد است.
محدودیت جدید رسانهها؟!
جبار آذین، منتقد سینمایی نیز در گفتوگو با «ابتکار» ضمن بیان لزوم وجود نهادی نظارتی بر تولید محتواهای صوتی و تصویری درباره اهمیت وجود فضای رقابتی در این حوزه گفت: دنیای رسانهها بسیار گسترده، متنوع و پر رقابت است اما مهمترین نکته که مدنظر باید قرار بگیرد، مسئله فرهنگسازی و رقابت سالم است. از منظر قانون در کشور ما عمده فعالیت رسانهای بر عهده وزارت ارشاد گذاشته شده است اما با توجه به تنوع و رونق فضاهای مختلف رسانهای از جمله رسانههای مجازی سبب شده تا نگاهی مجدد و قانونمدار برای کنترل، هدایت و به نوعی حمایت از رسانههای کوچک و بزرگ شکل بگیرد. در کنار این اقدام ضروری به دلیل استفادهها و گاهی سوءاستفادهها از فضای رسانهای و همچنین بهرهبرداریهای گاه درست یا نادرست، در جهت اهداف کاملا سیاسی، جناحی و گروهی که لزوما در خدمت ملت و نیازهای ملی باشند، نیاز به اینکه رسانهها در یک مسیر قابل کنترل هدایت شوند در کشور وجود داشته است. از همین رو با نوعی توجه کارشناسانه، کنترل و هدایت بسیاری از فضاهای آزاد در عرصه رسانههای مجازی به سازمان صدا و سیما سپرده شده است.
به گفته سایت خبری تابناک «سامانه درخواست مجوز سازمان تنظیم مقررات صوت و تصویر فراگیر سازمان صدا و سیما، زمینه صدور مجموعهای از مجوزها را فراهم کرده که نشان میدهد به باور آنها نه تنها ویدئیو کلوبهای اینترنتی زیر نظر صدا و سیما هستند، بلکه حتی بخش صوت و تصویر خبرگزاریها و سایتهای خبری نیز با مجوز و زیرنظر صدا و سیما باید فعالیت کنند»؛ درصورت صحت این ادعا، این اقدام آیا به نفع فضای رسانهای خواهد بود؟ آذین گفت: این درحالی است که بخش اعظمی از رسانهها که رسانههای مکتوب کشور تلقی میشوند، همچنان زیر نظر و هدایت وزارت ارشاد قرار دارد، اما این تصمیم جدید، گرچه ممکن است فضا را برای نوعی رقابت مهیا کند و شاید به رونق و تنوع و توسعه رسانهها بینجامد، اما این نگرانی را ایجاد کرده که نوعی رقابت نادرست با دخالت عناصر غیرتخصصی و عمدتا سیاسی و گروهی در این میان نقشآفرینی کنند و نگذارند که رسانهها در قالب مسیر رسانه فرهنگی و ملی در خدمت جامعه باشند، به ویژه که ما در سالهای اخیر به دلیل نوع نگرشهای حاکم بر وزارت ارشاد و تلویزیون با اختلافنظرها و سلیقههای فراوان در حیطههای فرهنگ و هنر و رسانه مواجه هستیم. از همین رو چنانچه یک کارگروه ویژه متشکل از عناصر فعال و کارشناس وزارت ارشاد، صدا و سیما و خبرگان رسانهها به وجود بیاید که به صورت ملی و تخصصی و نه صرفا گروهی و جناحی به موضوع هدایت و حمایت از رسانهها بپردازند، میشود امید داشت که اختصاص کنترل رسانهها و مدیریت آن به شکلهای قانونی از طریق صدا و سیما در مسیر درست، هدایتشده و هدفمند کشوری و ملی قرار بگیرد.
صدا و سیما و وزارت ارشاد هیچکدام موفق نبودهاند
یکی از موارد اختلافنظر درباره نهاد نظارتی بر تولیدکنندگان محتواهای صوتی و تصویری فراگیر، انتخاب صدا و سیما که خود به عنوان یک رسانه با بودجهای بسیار بالا نسبت به بخشهای دیگر فعالیت میکند، به عنوان نهاد نظارتی بر دیگر تولیدکنندگان این بخش است. در چنین شرایطی آیا درصورت نظارت این سازمان در این بخش، احتمال افزایش انحصار و از بین رفتن فضای رقابتی وجود دارد؟ آذین گفت: واقعیت این است که عملکرد صدا و سیما و وزارت ارشاد نشاندهنده موفق بودن آنها در عرصههای فرهنگی نیست. به ویژه که نوع عملکرد، مدیریت و برنامهسازی در صدا و سیما بسیار کمتر از آنچه است که باید در خدمت جامعه قرار بگیرد. به عبارت صریحتر، صدا و سیما در شرایط کنونی از اداره و تولید برنامههای مناسب نیز ناتوان است. با ارجاع این نظارت تنها به سازمان صدا و سیما، چه بسا بر مشکلات سازمان صدا و سیما و رسانههای دیگر افزوده شود. متاسفانه از آنجا که کار اساسی و تعیینکننده در عرصه فرهنگ تا کنون به شکلی هدفمند و سازنده در کشور صورت نگرفته است، ممکن است نوعی کشاکش و چالش میان برخی گروههایی که ابزارهای رسانهای و فرهنگ را در اختیار دارند، از جمله وزارت ارشاد و صدا و سیما رخ دهد که نهتنها به نفع رسانهها و اصحاب رسانهها نیست که ممکن است در چارچوب انحصار و زیادهخواهی قرار گرفته و همه چیز را نابسامانتر از اوضاع کنونی کند.
این منتقد افزود: درواقع اگر کارگروهی که به آن اشاره کردم، توسط نهادی به راستی متخصص، ملی و فراگیر شکل یابد که صدا و سیما و دیگر رسانهها تحت کنترل آن سازمان تجمیع، حمایت و هدایت شوند، شاید نتیجه درستتری به دست آید وگرنه صدا و سیمایی که با توجه به بودجه فراوان و درآمدهای مختلف و انبوه امکانات و تسهیلات در ارائه تصویری درست از خود به عنوان رسانه ملی ناتوان است، در آن تردید و شک وجود دارد که بتواند در ساماندهی رسانه در کشور موفق عمل کند. از همین رو این اقدام پیش از آنکه اقدامی سنجیده و کارشناسانه باشد، شاید از منظر نوعی کشاکش و تقسیم قدرت و اقدامات فرهنگی، هنری و رسانهای صورت گرفته است. درواقع اصل آن است که اگر قرار است تجمیع کنترل، حمایت و هدایت از رسانهها به درستی در کشور انجام گیرد، دستگاه یا جریانی فراتر و قدرتمندتر وجود داشته باشد که متخصصان و کارشناسانی بدون اینکه درگیر منافع گروهی و جناحی آن را شکل داده باشند. در این صورت میتوان امیدوار بود که حرکتهای مثبت و سازندهای در این راستا محقق شود.
آیا اینستاگرام هم مشمول «صوت و تصویر فراگیر» است؟
یکی از شبهههای تعریف «صوت و تصویر فراگیر» آن چیزی است که در بستر شبکههای اجتماعی در فضای اینترنت تولید و پخش میشوند. درصورتی که محتواهای تولید شده در شبکههای اجتماعی هم مشمول این تعریف شوند، آیا زیرساختهای لازم برای صدور مجوز برای حجم بسیار بالای محتواهای تولیدی در اینترنت وجود دارد؟ آذین گفت: از دو منظر میتوان درباره این بخش صحبت کرد. با توجه به گستردگی و تنوع فضای مجازی، نمیتوان تمامی گروهها و جریانهایی را که در این فضا فعالیت میکنند تحت پوشش قرار داد چراکه با واکنشهای مختلف روبهرو خواهد شد و ممکن است نوعی ممیزی جدید در این عرصه شکل بگیرد که درنهایت با توجه به نوع نگرش حاکم بر صدا و سیما باعث تعطیلی بسیاری از گروهها و جریانهای فعال در فضای مجازی شود. این اتفاق لطمه اساسی به گردش آزاد اطلاعات و کنترل و هدایت این فضا خواهد زد. از سوی دیگر برای آنکه اقدامی به درستی قابل دفاع در این عرصه شکل بگیرد، لازم است پیش از آنکه این اقدام به این شدت و سرعت در صدا و سیما اجرایی شود، نخست کارشناسان و متخصصان، اساسنامه و آییننامهای را در ارتباط با نوع عملکرد رسانههای مختلف، حدود و اختیارات قانونی، ملزومات و شرایط و حتی ممنوعیتهایی احتمالی تهیه و تعریف کنند و پس از این اقدام، در دستور اجرا قرار بگیرد. حرکت کنونی هم مثل بسیاری از حرکتها به نظر میرسد چندان سنجیده، فکر شده و هدفمند نیست. چرا که لازم است ابتدا تعریفی در چارچوب قوانین رسانهای شکل بگیرد و سپس برای اجرایی شدن توسط کارشناسان و متخصصان به نهادی مربوطه و متخصص ارجاع شود.
از آنجا که هنوز بسیاری از دولتمردان با تعریف مفهوم صوت و تصویر فراگیر مشکل دارند و هنوز این مفهوم در هیچ نهادی به درستی تعریف دقیق و واحدی نشده است، باید برای اظهارنظرهای بیشتر تا ارائه تعریفی دقیق صبر کرد.∎
نظر شما