شناسهٔ خبر: 37686078 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: میزان | لینک خبر

یک تیر و ۱۴ نشان|

بگذار بچه خوشحال باشد و این روز‌های آخر از پدرش خاطره بدی در ذهن نداشته باشد

ابوالفضل به مادرش که گفته بود «چرا به مهدی چیزی نمی‌گویی؟» گفت: بگذار بچه خوشحال باشد و این روز‌های آخر از پدرش خاطره بدی در ذهن نداشته باشد.

صاحب‌خبر -

بگذار بچه خوشحال باشد و این روز‌های آخر از پدرش خاطره بدی در ذهن نداشته باشدگروه سیاسی خبرگزاری میزان؛ شهید «ابوالفضل شیروانیان» در سال ۱۳۶۲ در اصفهان متولد شد و در روز ۲۳ آذر سال ۱۳۹۲ در جریان نبرد با تروریست‌‎های تکفیری در سوریه به شهادت رسید.

خبرگزاری میزان بُرش‌هایی از زندگی این قهرمان کشورمان که در کتاب «یک تیر و ۱۴ نشان» به کوشش «مهری‌السادات معرک نژاد» گردآوری شده است را منتشر می‌کند.

روایت سوم؛ همسر شهید

زود جوش می‌آورد. آن صبری که بقیه داشتند او نداشت. همیشه هم می‌گفت، «شهدا نشانه دارند که من ندارم. پس شهید نمی‌شوم!»

دو ماه پیش از شهادتش به طور غیر منتظره‌ای صبور شده بود، آن‌قدر که من سر به سر او می‌گذاشتم تا فریادش را بشنوم، اما هیچ فریادی نمی‌زد. دلم می‌خواست فریاد بزند تا آن نشانه‌ای که می‌گفت را هنوز هم نداشته باشد. به پدرش هم گفتم، «اگر اجازه بدهید ابوالفضل به سوریه برود، شهید می‌شود.»

حاج آقا گفت، «به دلت بد راه نده، او رفقای خود را دیده که شهید می‌شوند، عرفانی شده است. بعدا خوب می‌شود.»

مرتبه آخر به مادرش هم گفتم، او هم قبول داشت. به ابوالفضل گفت «چگونه این‌قدر صبور شده‌ای؟ چرا به مهدی چیزی نمی‌گویی؟»

ابوالفضل گفت «بگذار بچه خوشحال باشد و این روز‌های آخر از پدرش خاطره بدی در ذهن نداشته باشد.»

بیشتر بخوانید:

انتهای پیام/

نظر شما