شناسهٔ خبر: 37686020 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه ابتکار | لینک خبر

آیا راهبرد روابط خارجه خطاست؟

صاحب‌خبر - کورش الماسی - شرایط سخت معیشتی، ناامیدی و افسردگی عمومی و انواع چالش‏های بی‏سابقه در عرصه‏های اقتصادی، آموزش و پرورش بی‏مقصد، صنعتی، تجاری و... که ارتباطی مستقیم با تحریم‌ها و روابط خارجه دارد، دلیلی برای تعمق در اهداف، عملکرد و دستاوردهای راهبرد روابط خارجه است. نظرات گوناگونی در مورد اهداف، عملکرد و دستاوردهای روابط خارجه وجود دارد که پرداختن به آنها در توان این موجز نیست، اما آنچه از شواهد عینی از زیست روزمره و ملموس شهروندان بر‏می‌آید، اینکه راهبرد روابط خارجه شدیدا نیازمند کارآمد، سودمند و منطقی‌تر شدن است.
پاسخ به این پرسش که آیا راهبرد روابط خارجه خطاست، برای افرادی که به اندیشه‏ها و اهداف هسته تصمیم‏‏ساز و تصمیم‏گیر کلان از جمله دست‏اندرکاران مدیریت روابط خارجه، دسترسی ندارند، ممکن نیست. برای ارزیابی راهبرد روابط خارجه باید از اهداف روابط خارجه مطلع باشیم. ما، تنها بعد از مشخص شدن اهداف روابط خارجه می‏توانیم، این اهداف و راهبرد را بر اساس دستاوردهای عینی ازریابی کنیم. بنابراین، به دلیل مشخص نبودن اهداف کلان راهبرد روابط خارجه، ما تنها می‏توانیم ‏راهبرد روابط خارجه را از طریق دستاوردهای روابط خارجه بر زیست روزمره و ملموس شهروندان(منافع ملی) ارزیابی کنیم.
پر بیراه نیست اگر گفته شود، چالش اصلی مدیریت کلان این است که ظاهرا، برخی دست‌اندرکاران روابط خارجه به‌ دلایل گوناگون فراملی، تمایلی ندارند تا اذعان کنند و بپذیرند که راهبرد روابط خارجه پرچالش و بعضا مخل منافع و امنیت ملی است. بدون صداقت و «فهم منافع ملی(جمعی)» به‌عنوان مبدا و مقصد تمام افعال مدنی، حل و فصل انواع چالش‌ها در عرصه‌های گوناگون، تنها یک رویا یا توهم خواهد بود. به نظر می‏رسد برخی متنفذین روابط خارجه درک کاربردی از چیستی و چرایی روابط خارجه ندارند.
از‏این‏رو، تبین اینکه اساساً روابط خارجه چیست؟ یا به عبارتی هدف از برقراری ارتباط با کشورهای دیگر چیست؟ می‏تواند به ما کمک کند تا ارزیابی کاربردی، غیر‏مغرضانه‏ای در مورد دستاوردهای راهبرد روابط خارجه داشته باشیم.
انسان‏ها، ملت‌ها و کشورها یکسری نیازهای اولیه دارند که در صورت برآورده نشدن، موجب بروز انواع اختلالات در روابط میان انسان‌ها، ملت‌ها و کشورها می‌شود. بنابراین کاربردی، عقلانی و سودمند خواهد بود، اگر تهیه و تامین نیازهای انسان‏ها، ملت‏ها و کشورها از طریق «تفاهم و همکاری»، جایگزین تحقق نیازها انسان‌ها، ملت‌ها و کشورها از طریق رقابت که لاجرم در بلند‏مدت، منجر به تنش و جنگ خواهد شد، بکنیم.
جوامع معاصر بسیار خردمند‏‌تر از دوره‌های پیشین تاریخی شده است. انسان‏های زمینی، صادق، اخلاق فهم و آگاه به اهمیت خرد و منافع جمعی که بنیاد توسعه، آرمش، رفاه، و امنیت ملت‏ها است، باور دارند که تنها راهبرد کارآمد، کم‏هزینه و پایدار برای برقراری روابط خارجه ، راهبرد «کمک کنیم تا کمک بگیریم» است. اینکه تنش و جنگ یک راهبرد پر‏هزینه و ناپایدار برای تحقق نیازهای ملی است. اما به گواه سرتاسر تاریخ بشر، این راهبرد نه‏تنها مقطعی و ناپایدار است؛ بلکه بسیار پرهزینه و ویران‏کننده است. به بیان ساده، توسعه در جهان معاصر به معنی تحقق نیازهای ملی از طریق کمک، همکاری، تفاهم و درک عینی زیست مدنی به جای راهبرد تحقق نیازهای ملی از طریق راهبرد پرهزینه، ناپایدار و ویران‏کننده تنش و جنگ است.
چرا باید با دیگر کشورها رابطه داشته باشیم؟ اساس روابط خارجه «نیاز» است. هیچ ملت یا کشوری نمی‌تواند تنها به اعتبار توانایی‏ها، امکانات و منابع بومی، زیست مدنی مطلوبی را داشته باشد. بنابراین «داشتن روابط با دیگر کشورها امری انتخابی نیست؛ بلکه داشتن رابطه با دیگر کشورها یک ضرورت یا اجبار» است. چگونه می‌توانیم با دیگر کشورها رابطه مطلوب داشته باشیم؟ اگر بپذیریم همه کشورها به این دلیل که نمی‌توانند همه نیازهای خود را محقق کنند، نیاز به رابطه سالم و سودمند با دیگر کشورها دارند، آنگاه قابل درک خواهد بود که کارآمد، کم‏هزینه و پایدارترین راهبرد روابط خارجه این است که کشورها از طریق تفاهم، همکاری و کمک به دیگر کشورها، نیازهای ملی خود را برآورده کنند.
ظاهراً برخی بزرگواران معنی و کاربرد عمق استرتژیک را به‏درستی دریافت نکرده اند. در طول تاریخ، حکومت‏ها به منظور تحقق اهداف ملی تلاش کرده، می‏کنند و خواهند کرد که در دیگر کشورهای دور و نزدیک نفوذ یا ابزار نفوذ داشته باشند. مصداق‏های معاصر و عینی آن به عنوان مثال، آمریکا، روسیه، انگلستان، چین، فرانسه و... در مناطق و کشورهای مختلف به میزان متفاوت نفوذ یا ابزار نفوذ دارند. معنی، کارکرد و دلیل تمایل به نفوذ در دیگر کشورها مستقیم یا غیر‏مستقیم، سود و منفعت «ملی و نه جناحی» است. اگر کشوری نتواند از ابزار نفوذ، سود و منفعت ملی ایجاد کند، دیوانگی محض است. تصور کنید آمریکا به عربستان بگوید ما فقط برای امنیت شهروندان عربستان و کشورهای خلیج‏فارس نیروها و تسلیحات خود را در پایگاه‏های گوناگون مستقر کرده‏ایم. یا روسیه به سوری‏ها بگوید ما برای نجات شهروندان سوریه‏ای از دست آدم‏خواران داعشی یا برای حمایت از دولت منتخب سوریه در مقابل خشونت رژیم صهیونیستی انبوهی از تسلیحات و نیروها را در سوریه مستقر کرد‏ه‏ایم، چین به کره‏شمالی بگوید ما تنها برای حمایت شما در برابر آمریکا به شما کمک می‏‏کنیم و...
تلاش برای ایجاد نفوذ یا ابزار نفوذ ‏در دیگر کشورها که منجر به انواع چالش‏های‏ اجتماعی و ملی (بیکاری، فقر، ناامنی و...) شود، خردمندانه و در راستای صیانت و تحقق منافع و امنیت ملی نیست.
بنا بر شواهد بی‏شمار از زیست عینی، زمینی، ملموس و‏ روزمره شهروندان از جمله معیشت‏، امور مدیریتی، آموزشی، بهداشت و درمان، صنعت، تجارت، اشتغال و... راهبرد روابط خارجه دستاورد مطلوبی نداشته است. به عبارتی، راهبرد روابط خارجه بسیار ناکارآمد یا به ساده‏ترین بیان خطا است. خطا بدین معنی که در راستای تحقق منافع و امنیت ملی نیست. اینکه راهبرد روابط خارجه خطا یا نامطلوب است نه برآیند نظر کارگزاران، سیاست‏ورزان، صاحب‏‏منصبان یا جناح‏های رقیب بلکه برآیند «محتوای صفره، ناامیدی و آشفتگی ذهنی شهروندان است». بنابراین، به گواه محتوای صفره، آشفتگی، نگرانی، انواع فشارها، ناامیدی و... شهروندان می‏توان ادعا کرد که راهبرد روابط خارجه «خطاست».
برای کارآمدی نظام، صیانت از امنیت و تحقق منافع ملی، بی‏شک راهبرد روابط خارجه باید خردمندانه و در مسیر «صیانت از ایران» و نه اهداف جناحی و یا در راستای اهداف برخی دشمنان قرار بگیرد.
مدیریت کلان سیاسی مبتنی بر راهبرد روابط خارجه متشنج و بی‏ثبات، «خلاف خرد انسانی و تمامی اصول و قواعد حاکم بر روند امور در عالم عین است. کارآمدی، پایداری، ثبات، اقتدار و... مدیریت کلان سیاسی بدون هیچ تردیدی منوط به روابط خارجه بدون تنش، سودمند و قابل پیش‏بینی است. سلامت، سربلندی، اقتدار، آرامش و پایداری ایران مقدم بر هر اندیشه و هدفی سیاسی است.

نظر شما