صاحبخبر - کورش الماسی - شرایط سخت معیشتی، ناامیدی و افسردگی عمومی و انواع چالشهای بیسابقه در عرصههای اقتصادی، آموزش و پرورش بیمقصد، صنعتی، تجاری و... که ارتباطی مستقیم با تحریمها و روابط خارجه دارد، دلیلی برای تعمق در اهداف، عملکرد و دستاوردهای راهبرد روابط خارجه است. نظرات گوناگونی در مورد اهداف، عملکرد و دستاوردهای روابط خارجه وجود دارد که پرداختن به آنها در توان این موجز نیست، اما آنچه از شواهد عینی از زیست روزمره و ملموس شهروندان برمیآید، اینکه راهبرد روابط خارجه شدیدا نیازمند کارآمد، سودمند و منطقیتر شدن است.
پاسخ به این پرسش که آیا راهبرد روابط خارجه خطاست، برای افرادی که به اندیشهها و اهداف هسته تصمیمساز و تصمیمگیر کلان از جمله دستاندرکاران مدیریت روابط خارجه، دسترسی ندارند، ممکن نیست. برای ارزیابی راهبرد روابط خارجه باید از اهداف روابط خارجه مطلع باشیم. ما، تنها بعد از مشخص شدن اهداف روابط خارجه میتوانیم، این اهداف و راهبرد را بر اساس دستاوردهای عینی ازریابی کنیم. بنابراین، به دلیل مشخص نبودن اهداف کلان راهبرد روابط خارجه، ما تنها میتوانیم راهبرد روابط خارجه را از طریق دستاوردهای روابط خارجه بر زیست روزمره و ملموس شهروندان(منافع ملی) ارزیابی کنیم.
پر بیراه نیست اگر گفته شود، چالش اصلی مدیریت کلان این است که ظاهرا، برخی دستاندرکاران روابط خارجه به دلایل گوناگون فراملی، تمایلی ندارند تا اذعان کنند و بپذیرند که راهبرد روابط خارجه پرچالش و بعضا مخل منافع و امنیت ملی است. بدون صداقت و «فهم منافع ملی(جمعی)» بهعنوان مبدا و مقصد تمام افعال مدنی، حل و فصل انواع چالشها در عرصههای گوناگون، تنها یک رویا یا توهم خواهد بود. به نظر میرسد برخی متنفذین روابط خارجه درک کاربردی از چیستی و چرایی روابط خارجه ندارند.
ازاینرو، تبین اینکه اساساً روابط خارجه چیست؟ یا به عبارتی هدف از برقراری ارتباط با کشورهای دیگر چیست؟ میتواند به ما کمک کند تا ارزیابی کاربردی، غیرمغرضانهای در مورد دستاوردهای راهبرد روابط خارجه داشته باشیم.
انسانها، ملتها و کشورها یکسری نیازهای اولیه دارند که در صورت برآورده نشدن، موجب بروز انواع اختلالات در روابط میان انسانها، ملتها و کشورها میشود. بنابراین کاربردی، عقلانی و سودمند خواهد بود، اگر تهیه و تامین نیازهای انسانها، ملتها و کشورها از طریق «تفاهم و همکاری»، جایگزین تحقق نیازها انسانها، ملتها و کشورها از طریق رقابت که لاجرم در بلندمدت، منجر به تنش و جنگ خواهد شد، بکنیم.
جوامع معاصر بسیار خردمندتر از دورههای پیشین تاریخی شده است. انسانهای زمینی، صادق، اخلاق فهم و آگاه به اهمیت خرد و منافع جمعی که بنیاد توسعه، آرمش، رفاه، و امنیت ملتها است، باور دارند که تنها راهبرد کارآمد، کمهزینه و پایدار برای برقراری روابط خارجه ، راهبرد «کمک کنیم تا کمک بگیریم» است. اینکه تنش و جنگ یک راهبرد پرهزینه و ناپایدار برای تحقق نیازهای ملی است. اما به گواه سرتاسر تاریخ بشر، این راهبرد نهتنها مقطعی و ناپایدار است؛ بلکه بسیار پرهزینه و ویرانکننده است. به بیان ساده، توسعه در جهان معاصر به معنی تحقق نیازهای ملی از طریق کمک، همکاری، تفاهم و درک عینی زیست مدنی به جای راهبرد تحقق نیازهای ملی از طریق راهبرد پرهزینه، ناپایدار و ویرانکننده تنش و جنگ است.
چرا باید با دیگر کشورها رابطه داشته باشیم؟ اساس روابط خارجه «نیاز» است. هیچ ملت یا کشوری نمیتواند تنها به اعتبار تواناییها، امکانات و منابع بومی، زیست مدنی مطلوبی را داشته باشد. بنابراین «داشتن روابط با دیگر کشورها امری انتخابی نیست؛ بلکه داشتن رابطه با دیگر کشورها یک ضرورت یا اجبار» است. چگونه میتوانیم با دیگر کشورها رابطه مطلوب داشته باشیم؟ اگر بپذیریم همه کشورها به این دلیل که نمیتوانند همه نیازهای خود را محقق کنند، نیاز به رابطه سالم و سودمند با دیگر کشورها دارند، آنگاه قابل درک خواهد بود که کارآمد، کمهزینه و پایدارترین راهبرد روابط خارجه این است که کشورها از طریق تفاهم، همکاری و کمک به دیگر کشورها، نیازهای ملی خود را برآورده کنند.
ظاهراً برخی بزرگواران معنی و کاربرد عمق استرتژیک را بهدرستی دریافت نکرده اند. در طول تاریخ، حکومتها به منظور تحقق اهداف ملی تلاش کرده، میکنند و خواهند کرد که در دیگر کشورهای دور و نزدیک نفوذ یا ابزار نفوذ داشته باشند. مصداقهای معاصر و عینی آن به عنوان مثال، آمریکا، روسیه، انگلستان، چین، فرانسه و... در مناطق و کشورهای مختلف به میزان متفاوت نفوذ یا ابزار نفوذ دارند. معنی، کارکرد و دلیل تمایل به نفوذ در دیگر کشورها مستقیم یا غیرمستقیم، سود و منفعت «ملی و نه جناحی» است. اگر کشوری نتواند از ابزار نفوذ، سود و منفعت ملی ایجاد کند، دیوانگی محض است. تصور کنید آمریکا به عربستان بگوید ما فقط برای امنیت شهروندان عربستان و کشورهای خلیجفارس نیروها و تسلیحات خود را در پایگاههای گوناگون مستقر کردهایم. یا روسیه به سوریها بگوید ما برای نجات شهروندان سوریهای از دست آدمخواران داعشی یا برای حمایت از دولت منتخب سوریه در مقابل خشونت رژیم صهیونیستی انبوهی از تسلیحات و نیروها را در سوریه مستقر کردهایم، چین به کرهشمالی بگوید ما تنها برای حمایت شما در برابر آمریکا به شما کمک میکنیم و...
تلاش برای ایجاد نفوذ یا ابزار نفوذ در دیگر کشورها که منجر به انواع چالشهای اجتماعی و ملی (بیکاری، فقر، ناامنی و...) شود، خردمندانه و در راستای صیانت و تحقق منافع و امنیت ملی نیست.
بنا بر شواهد بیشمار از زیست عینی، زمینی، ملموس و روزمره شهروندان از جمله معیشت، امور مدیریتی، آموزشی، بهداشت و درمان، صنعت، تجارت، اشتغال و... راهبرد روابط خارجه دستاورد مطلوبی نداشته است. به عبارتی، راهبرد روابط خارجه بسیار ناکارآمد یا به سادهترین بیان خطا است. خطا بدین معنی که در راستای تحقق منافع و امنیت ملی نیست. اینکه راهبرد روابط خارجه خطا یا نامطلوب است نه برآیند نظر کارگزاران، سیاستورزان، صاحبمنصبان یا جناحهای رقیب بلکه برآیند «محتوای صفره، ناامیدی و آشفتگی ذهنی شهروندان است». بنابراین، به گواه محتوای صفره، آشفتگی، نگرانی، انواع فشارها، ناامیدی و... شهروندان میتوان ادعا کرد که راهبرد روابط خارجه «خطاست».
برای کارآمدی نظام، صیانت از امنیت و تحقق منافع ملی، بیشک راهبرد روابط خارجه باید خردمندانه و در مسیر «صیانت از ایران» و نه اهداف جناحی و یا در راستای اهداف برخی دشمنان قرار بگیرد.
مدیریت کلان سیاسی مبتنی بر راهبرد روابط خارجه متشنج و بیثبات، «خلاف خرد انسانی و تمامی اصول و قواعد حاکم بر روند امور در عالم عین است. کارآمدی، پایداری، ثبات، اقتدار و... مدیریت کلان سیاسی بدون هیچ تردیدی منوط به روابط خارجه بدون تنش، سودمند و قابل پیشبینی است. سلامت، سربلندی، اقتدار، آرامش و پایداری ایران مقدم بر هر اندیشه و هدفی سیاسی است.∎
نظر شما