روزنامه اعتماد در یادداشتی به قلم عبدالرضا فرجیراد،نوشته است: اما واقعیت دیگری وجود دارد که امریکاییها پس از تحولات منطقهای و چندین تنشی که پیشتر به وجود آمد و اکنون نیز وجود دارد، باید عکسالعملی نسبت به این موضوع انجام میدادند تا ایران بیش از پیش تحت فشار قرار گیرد.
در حال حاضر تحریمهایی که امریکاییها به شکل مستمر اعلام میکنند هر چند نمیتوان گفت که بیتاثیر نیست، اما دیگر آثار جدی خود مانند گذشته را از دست داده است. اقتصاد ایران اکنون به دلیل تحریمها در وضعیت نامطلوبی قرار گرفته است. بنابراین امریکاییها نیاز دارند که یک قدم بزرگ بردارند تا بتوانند اگر ایران پشت میز مذاکرهای که امریکاییها دنبال آن هستند نیامد، با فشارهای بینالمللی از طریق شورای امنیت بار دیگر مانند برجام وارد مذاکره با ایران شوند. این روندی است که امریکاییها پیگیر آن هستند و مساله صادرات محصولات اتحادیه به امریکا برای اروپاییها بسیار حایز اهمیت است و امریکا یک بازار بزرگ برای آنها محسوب میشود. موضوع دیگری که وجود دارد، فشاری است که انگلیسیها به اروپا وارد میکنند. از زمانی که بوریس جانسون به عنوان نخستوزیر بریتانیا معرفی شد، در ماههای اولیه حضور خود در این سمت چندان موقعیت مستحکمی در اختیار نداشت. اما پس از پیروزی در انتخابات و اطمینان از خروج از اتحادیه اروپا، دیگر به دنبال پیروی از سیاستهای اروپایی نیست. جانسون در مصاحبههای چند وقت اخیر خود سیاستهای فراآتلانتیکی را دنبال میکند. این سیاستها به دلیل اینکه بخشی از آن به کشورهای اروپایی از جمله فرانسه و آلمان بازمیگردد به آنها برای نزدیکی بیشتر به سیاستهای امریکا فشار وارد میکند.
از همینرو شاهد آن بودیم که جانسون عنوان کرد ما باید طرح دونالد ترامپ را جایگزین برجام کنیم. اروپاییها نیز به دلیل اینکه با فشارهای متعدد از سمت امریکا به دلیل افزایش تعرفههای واردات بر برخی کالاهای اروپایی و همچنین فشار از سمت بریتانیا روبهرو بودند، برای اینکه بتوانند تا حدی این فشارها را خنثی کنند، مکانیسم حل و فصل اختلافات در برجام را کلید زدند. از سوی دیگر میبینیم که مصاحبه آقای جوزف بورل، مسوول سیاست خارجی اتحادیه اروپا کاملا متفاوت از بوریس جانسون بود. از همینرو این کشورها منتظر آن هستند وارد مذاکره با ایران شوند تا ببینند چه نتیجهای در پی خواهد داشت. باید دید که آیا میتوانند کشورهایی مانند فرانسه و آلمان، ایران را راضی کنند که حداقل از گام پنجم خود عقبنشینی کند تا بتوانند در برابر فشارهایی که با آن روبهرو هستند، مقاومت کنند. اینها موضوعاتی است که آن را در نظر دارند و تصور بر این است که دو طرف این روند را با یکدیگر ادامه میدهند تا چه نتیجهای در پی داشته باشد. آنچه مسلم است در کلیت اروپا علاقهای به ارسال این پرونده برای شورای امنیت ندارد و اگر این پرونده بار دیگر به شورای امنیت برود و تحریمهای ذیل شورای امنیت علیه ایران بازگردد طبیعتا باید بهطور کامل دنبالهروی امریکا باشند.
همانگونه که آقای ظریف نیز به اروپاییها اشاره کرد که نباید دنبالهروی قلدر باشید، منظور ایشان این بود که اگر دنبال ترامپ بروید، مجبورید تا انتها پیش بروید. این اقدام به آن معنی است که همواره این اهرم افزایش تعرفه میتواند مثل یک اهرم فشار همواره بالاسر آنها باقی بماند و مجبور هستند هر زمان امریکاییها بخواهند دنبالهروی آنها باشند. در مذاکرات بعدی که ایران با اروپاییها خواهد داشت، یک چالش با اروپاییها دارد که در پشت سر آن امریکاییها قرار دارند و چالش دیگر میان اروپاییهاست که یک طرف آن انگلیس است که از سیاستهای آقای ترامپ حمایت و روزبهروز هم سیاستهای خود را نسبت به جمهوری اسلامی تندتر میکند. از همینرو باید دید که طی ماههای آینده چه اتفاقاتی رخ خواهد داد. البته نمیتوان گفت که اروپاییها در زمین امریکا بازی میکنند، اما هیچگاه اروپاییها نسبت به امریکا مستقل نبودند. ولی میدانند که پیروی از ترامپ یعنی نزدیکی به جنگ و اگر چنین اتفاقی رخ دهد هیچ سودی برای اروپا نخواهد داشت و مشخص نیست چه تاثیر مستقیمی بر اروپا بگذارد، چراکه جنگ با ایران تنها به مرزهای ایران محدود نخواهد شد و میتواند به مرزهای مدیترانه کشیده شود و این موضوعی نیست که اروپاییها به دنبال آن باشند. با وجود این حتی اروپاییها در مذاکرات خود عنوان میکنند که امنیت اروپا پس از جنگ جهانی دوم وابسته به ایالات متحده است و بیش از یک حد مشخص نمیتوانیم در برابر امریکا مقاومت انجام دهیم؛ اکنون به این ماجرا منافع اقتصادی نیز افزوده شده است.
تنها امیدواری که اکنون وجود دارد، این است که کشورهای منطقه با توجه به نگرانیهای به وجود آمده مانند گذشته خواهان ایجاد جنگ نیستند و میدانند اگر درگیری رخ دهد، با توجه به پایگاههایی که امریکا در تمام کشورهای منطقه دارد، ممکن است همگی درگیر این جنگ شوند. از همینرو مانند چند ماه گذشته دیگر کشورهای منطقه خواهان درگیری نیستند. در صورتی که برخی کشورهای منطقه پیش از این برای ایجاد درگیری به امریکا فشار وارد میکردند، اما اکنون احساس کردند که موضوع ایران یک مساله جدی است. در حال حاضر گزینهای که پیش روی اروپاییها باقی مانده، این است که در مذاکرات آتی میان ایران و اروپا، بخشی از اروپا تلاش میکند که بار دیگر ایران و امریکا وارد مذاکره شوند. طی روزهای اخیر نیز آقای لودریان، وزیر خارجه فرانسه بار دیگر این موضوع را مطرح کرده بود و عنوان کرد که تنها راهحل این بحران مذاکرات میان ایران و امریکاست. از همینرو اروپاییها امیدوار هستند که در این مذاکرات کاری را انجام دهند که خط دیگری را دنبال کنند که به شورای امنیت ختم نشود و تلاش میکنند بار دیگر طرح آقای ماکرون رییسجمهور فرانسه دنبال شده و مذاکراتی شکل بگیرد تا مقداری مسائل ترمیم شود.
نظر شما