شناسهٔ خبر: 37660997 - سرویس گوناگون
نسخه قابل چاپ منبع: همشهری آنلاین | لینک خبر

چگونه به مغزمان دستور دهیم؟

هر موجود جانداری در تمام طول عمر و لحظه لحظه زندگی خود مشغول انتخاب است. این انتخاب ها می تواند ارادی یا غیر ارادی باشد. شاید کمی تعجب آور باشد که موجودی، هر لحظه در دوراهی انتخاب باشد؛

صاحب‌خبر -

اما این یک واقعیت است و شاید یکی از اصول اساسی زندگی و بقا نیز محسوب شود. به طور مثال وقتی گوسفندی در حال غذا خوردن است، در حقیقت انتخاب کرده است که غذا بخورد و انتخاب کرده است که این غذا خوردن را ادامه دهد. خود گوسفند از این انتخابات هیچ نمی داند و اتفاقاتی است که غریزه او برایش رقم زده است. ما انسان ها نیز جدا از سایر موجودات زنده نیستیم و این اصل اساسی و بقا بر زندگی ما نیز حاکم است؛ اما با یک تفاوت. تفاوت اصلی این انتخاب در زندگی ما نسبت به سایر موجودات و جانداران در این است که به جز موارد ارادی و غیر ارادی (غریزی)، یک عامل دیگر بر انتخاب ما تاثیر می گذارد و ما نام آن را "عادت" گذاشته ایم.

مغز، یک هوش کم مصرف

«عادت» در حقیقت یکی از اثرات پیشرفته بودن مغز انسان ها نسبت به بقیه موجودات می باشد. مغز انسان پیشرفته تر از هر کامپیوتر و هوشی است که تاکنون به دست بشر ساخته شده است و بعید است تا سالیان دراز، انسان ها بتوانند هوشی هم سنگ با مغز را به وجود بیاورند. یکی از بزرگترین فاکتورهایی که باعث می شود مغز ما پیشرفته باشد، این است که این خلقت عجیب به خودی خود میل به کم مصرف بودن دارد. این ویژگی اتفاقی است که جدیدا در نسل های آخر چیپستها و پردازنده ها درحال اجرا می باشد؛ اما کم مصرف بودن مغز از چه راهی صورت می گیرد؟ مغز یک پردازنده بسیار بسیار باهوش است. زود می تواند یاد بگیرد و آن را پیاده کند. وقتی مغز چیز جدیدی را یاد می گیرد. بسیار به انجام دوباره آن تمایل نشان می دهد. هر کدام از ما از کودکی تا به امروز این حال را چندین بار تجربه کرده ایم. وقتی کاری را یاد می گیریم، مدام آن را تکرار می کنیم. این تکرار توسط مغز تاجایی ادامه پیدا می کند که آن عمل به یک لوپ عادی تبدیل شود. این گونه می شود که مغز انرژی اصلی خود را آزاد می کند و می تواند موردی جدید و کاری جدید را یاد بگیرد. این لوپ عادی دقیقا همان مفهوم عادت می باشد.

مغز، یک هوش کم مصرف

عادت، پنهانی ترین ویژگی زندگی

بجز حالت های غیر ارادی و ارادی، عادت راه سوم انتخاب های ما محسوب می شود. مسلما اعمال غیر ارادی یا همان غریزی در اختیار ما نیست و انتخاب های ناشی از آن غیر قابل تغییر می باشند. اعمال ارادی نیز معمولا قابل کنترل هستند و می توانیم برای آن ها برنامه بریزیم؛ و اصولا برنامه ریزی ما مبنی بر همین اعمال ارادی می باشد؛ اما همیشه فراموش می کنیم که ما عاداتی در طول روز داریم و این عادات به دلیل این که وارد بخش لوپ ناخودآگاه ذهنی ما شده است هیچگاه دیده نمی شود. هیچگاه بدون دلیل و مدرک نمی توانیم قبول کنیم که عادت شیرینی خوردن در ساعاتی خاص یا عادت خوابیدن های بعد از ظهر تاثیر خاصی در زندگی ما داشته باشد و حتی این اتفاقات را ناشی از انتخاب نمی دانیم. حتی وقتی به این موضوعات فکر می کنیم به این نتیجه مبهم می رسیم که ظاهرا وجودشان لازم است، اما تاثیر چندانی نخواهند داشت.

عادت، پنهانی ترین ویژگی زندگی

«اثر مرکب» و اثبات یک واقعیت

کتاب اثر مرکب نوشته دارن هاردی به خوبی توانسته با انواع دلایل و مدارک به ما نشان دهد که اتفاقت کوچک می توانند بزرگترین اثرات را بگذارند به شرط این که مدام تکرار شوند و این تکرار قطع نشود. ویژگی عادت نیز همین است. کاری است کوچک که تحت دوره زمانی خاصی در حال تکرار است؛ بنابراین منطقی است که نتیجه ای بزرگ را به همراه داشته باشد؛ اما این نتیجه می تواند خوب یا بد باشد. متاسفانه بسیاری از عادت های ما عادت های چندان درستی نیستند و این اتفاق بسیار بسیار کوچک و البته بد، می تواند نتیجه ای بسیار وحشتناک داشته باشد. درست مانند داستان معادله انرژی است که انیشتن آن را کشف کرد و در آن مشخص شد که یک ذره بسیار کوچک چقدر می تواند انرژی مهیب و بزرگی داشته باشد. «اثر مرکب» نه تنها به اثر خود عمل می پردازد، بلکه اثرات ناشی از آن را نیز بررسی می کند.

قدرت عادت و اثر مرکب آن بر زندگی

«قدرت عادت» راه حلی بعد از اثبات

دارن هاردی عادت را یکی از عوامل مهم عنوان می کند و راه حل نه چندان گسترده ای برای آن ارائه می دهد. در حقیقت کتاب اثر مرکب به عنوان یک کتاب کلی و پایه ای درباره مفهومی که در این نوشته بیان کردیم، محسوب می شود؛ اما نه حجم کتاب و نه روش بیان مطالب آن، مجال گفتن بیش از اندازه راه حل ها را به نویسنده اش نداده است؛ بنابراین لازم است بعد از فهم کامل و درست این مفاهیم سراغ راه حل آن برویم. هر کدام از عوامل گفته شده در کتاب اثر مرکب می تواند بحثی مفصل داشته باشد که در کتاب «قدرت عادت» نوشته چارلز داهیگ، به «عادت» و روش های تغییر و مقابله با آن پرداخته شده است؛ بنابراین در مجموع کل بحث می توان گفت که عادت اتفاقی است کوچک اما تاثیر گذار که در کتاب اثر مرکب می توانیم، بیشتر این تاثیرات را بشناسیم؛ اما برای درست کردن عادت های خود و قرار دادن آن ها در جهت اهداف خود نیاز به راهنمایی دیگر مانند کتاب «قدرت عادت» داریم. خوشبختانه هر دو این کتاب ها توسط ناشران و مترجمان مختلفی انتشار پیدا کرده اند که از راه های گوناگونی چون کتاب فروشی ها (نسخه کاغذی) و سایت های اینترنتی مانند کتابچین (نسخه الکترونیکی) قابل تهیه و استفاده می باشند.

نظر شما