جدا از بحث درخشش ورزشکاران رشتههای مختلف در میادین، مشکلات، حواشی و گلایهها در فاصله کوتاه باقی مانده تا بازیهای آسیایی هر روز بیشتر و بیشتر میشود. با این حال شنیدن اخباری در خصوص حضور برخی چهرههای شناخته شده در مناطق محروم و دستگیری از کودکان و هموطنان نیازمند، روح پهلوانی را در ورزش زنده نگه میدارد.
در روزهایی که تمام نگاهها به فوتبال و رفت و آمد استراماچونی، ویلموتس و کالدرون است، گروهی از کشتیگیران قدیمی و سرشناس به دور از هیاهوهای مرسوم به مناطق محروم میروند و در حد توان خود دست هموطنانشان را میگیرند. چهرههایی، چون کمیل قاسمی، رسول خادم، حسن رحیمی و برخی دیگر در اقدامی خودجوش به استانهای جنوبی و مرزی سرکشی میکنند. به گفته آنها شدت کمبود امکانات و محرومیتها بسیار زیاد است، اما این مسئله باعث ناامیدی این گروه خیر ورزشی نشده است. کشتیگیران مدالآور با بررسی نیازهای مردم مناطق محروم، کمکهای از پیشتعیین شده خود را به دست آنها میرسانند تا شاید از سنگینی بار محرومیت آنها اندکی کم شود. مهمتر از کمکهایی که به دست مردم میرسد نفس این عمل خیرخواهانه است که اهمیت دارد و میتواند الگوی مناسبی برای سایر ورزشکاران و چهرههای شناخته شده عرصه ورزش باشد.
درست است که همیشه از حواشی مستطیل سبزمان انتقاد کردهایم و شدت گرفتن حاشیهها را آفتی برای کل ورزش خواندیم، اما در همین فوتبال هم هستند کسانی که در سکوت خبری و به دور از چشم رسانهها هموطنان نیازمندشان را فراموش نکرده و نمیکنند. منتها الگو قرار دادن فعالیتهای خیرخواهانه بهویژه از سوی ورزشیها میتواند ثمرات زیادی برای ورزش داشته باشد. اینکه کمیل قاسمی و برخی دیگر از کشتیگیران هرازگاهی به یک منطقه محروم سر میزنند، اقدامی خودجوش و قابل تقدیر است که باید برای ترویج آن در بین ورزشیها تلاش کرد. رسانهای کردن چنین کارهای فرهنگی برخلاف اخبار حاشیهای، نه تنها تبلیغ و رپورتاژ محسوب نمیشود، بلکه از این طریق میتوان دیگر ورزشکاران و مدالآوران را نیز با چنین حرکتهای مردمی آشنا کرد. قطعاً با ادامه اینگونه اقدامات مردمی و انساندوستانه باید منتظر اضافه شدن دیگر فعالان ورزش به این جمع بود؛ جمعی که تلاش میکند با کمترین امکانات و حمایتهای مالی به کمک هموطنان نیازمند خود بشتابد. علاوه بر کمکهای مالی و ساخت تجهیزات و امکانات برای مردم مناطق محروم، کودکان و نوجوانان در این مناطق با دیدن چهرههای ورزشی انگیزه بیشتری برای رسیدن به اهداف خود و آبادانی کشورشان پیدا خواهند کرد.
از طرفی بها دادن به فعالیتهای خیرخواهانه در ورزش راه دوری نمیرود و ثمره آن خیلی زود قابل رؤیت خواهد بود. الگوسازی یکی از همان اقدامات فرهنگی است که مدیران ارشد ورزش و باشگاههایی که خود را فرهنگی – ورزشی مینامند باید به آن بیش از پیش توجه کنند. با گسترش فضای مجازی و حضور پررنگ ورزشکاران در این فضا، اهمیت توجه به مسائل فرهنگی روز به روز بیشتر میشود. به همین خاطر است که نباید اجازه داد ستارههای ورزش تنها ملاکشان برای انتخاب الگوهای خود به مدل مو و لباس ختم شود، بلکه میتوان با حمایت از چهرههای مردمی، ضمن ترویج روحیه پهلوانی، الگوهای خوبی نیز به مردم معرفی کرد. مطمئن باشید اگر به فعالیتهای فرهنگ بیشتر از شعار و وعده توجه شود، بسیاری از مشکلات ورزش حل و حواشی کمرنگتر خواهد شد. حضور پررنگ قهرمانان و مدالآوران در کنار مردم و در روزهای سخت از آنها چهرهای مردمی میسازد. در حقیقت فعالیتهای انساندوستانه و دستگیری از نیازمندان در ذهن مردم ارزشی به مراتب بالاتر از قهرمانی و گرفتن مدالهای خوشرنگ دارد.
نظر شما