شناسهٔ خبر: 37010489 - سرویس بین‌الملل
نسخه قابل چاپ منبع: بولتن‌نیوز | لینک خبر

محافظه‌كاران تخريب هدفمند رهبر حزب كارگر را هدايت كردند

شكست كوربين از برگزيت

نگاهی به نتیجه انتخابات اخیر انگلستان نشان می‌دهد به‌رغم اینکه در یک سال گذشته مساله خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا (برگزیت) بحران‌های بسیاری را برای حزب محافظه‌کار ایجاد کرد اما تب برگزیت همچنان در جامعه بریتانیا بیداد می‌کند.

صاحب‌خبر -

گروه بین الملل: در تقسیم‌بندی رویکرد احزاب نسبت به برگزیت می‌بینیم که حزب محافظه‌کار از برگزیت کاملا حمایت کرد و حامی پیشبرد برنامه بوریس جانسون هم بود. حزب لیبرال دموکرات کاملا مخالف برگزیت است اما نقد حزب کارگر و جرمی کوربین متوجه این نوع از برگزیت یا به زبان ساده‌تر نقشه راه جانسون برای خارج کردن بریتانیا از اتحادیه اروپا بود. جرمی کوربین و حزب او تاکید داشتند که اگر قرار است تن به برگزیت بدهیم باید توافق بهتری در دستور کار باشد که تمرکز عمده آن بر مسائل اجتماعی و برنامه‌های نئولیبرال باشد. در نتیجه این نقد حزب کارگر مجبور شد نسبت به برگزیت حالت منفعل و شاید بی‌طرف بگیرد و نتوانست موضع خود را دقیقا به نفع یا علیه برگزیت اعلام کند و درنهایت این تردید یا در میانه ایستادن مشکل‌زا شد.

شكست كوربين از برگزيت

به گزارش بولتن نیوز، با این مقدمه می‌توان گفت که در این انتخابات، مقبولیت سنتی چپ یا راست مورد قضاوت قرار نگرفت بلکه انتخاب در یک بستر متفاوت دیگر صورت گرفت و برگزیت به عامل تعیین‌کننده برای این انتخابات تبدیل شد. اتفاقی که رخ داد این بود که در مناطق رای‌گیری که معمولا حزب کارگر دست بالا را از 1935 تاکنون داشته، این‌بار و به شکل باور نکردنی حزب محافظه‌کار برنده شد. مناطق مرکزی و شمال انگلیس که پایگاه‌های قوی حزب کارگر بودند صرفا به خاطر برگزیت به حزب محافظه‌کار رای دادند و بخشی از جریان پوپولیستی کارگران سفید، حزب کارگر و شخص کوربین را رها کردند و تنها دلیل این چرخش هم مساله برگزیت بود. در این انتخابات به‌رغم اینکه امر سیاسی نقش مهمی داشت اما نمی‌توان بحث را به مقوله‌های مارکسیستی و اکونومیستی تقلیل داد و مدافعان تحلیل از این زاویه هم نمی‌توانند این انتخابات را از این دریچه به راحتی تحلیل کنند. در زمان رقابت‌های انتخاباتی حزب کارگر و شخص جرمی کوربین برنامه منسجم و مترقی را منتشر کردند که اکثر مردم جزییات مطرح شده در این برنامه را قبول داشتند اما پیشروی پوپولیست به عقب‌نشینی این جریان منتهی شد. شیفت طبقاتی و چرخش رای در مناطق جغرافیایی که حامیان حزب کارگر بودند اما به سمت حزب محافظه‌کار در این انتخابات گرایش پیدا کردند، در نتیجه بسیار تعیین‌کننده بودند. سوالی که باید به آن پاسخ داده شود این است که آیا اکنون دولت محافظه‌کار با اکثریت آرا، توانایی خروج آرام از اتحادیه اروپا را دارد؟ سوال دیگر این است که حزب محافظه‌کار چگونه می‌تواند به مطالبه مردمی در این زمینه آن هم با چنین بستر رای قوی پاسخگو باشد؟

برخی تحلیلگران اعتقاد دارند که کمپین بوریس جانسون درباره برگزیت بسیار منظم و هدفمند عمل کرد و دایما این پیام را به مخاطب ارسال می‌کرد که ما قطعا خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا را کلید خواهیم زد. به نظر می‌رسد که کمپین جانسون به درستی تب تمایل جامعه برای خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا و یکسره شدن تکلیف این پرونده را درک کرده بود و مرتبا به این دغدغه پاسخ می‌داد. حزب محافظه‌کار به‌گونه‌ای بر محور برگزیت متمرکز شده بود که بحث درباره سایر موضوعات به چشم نمی‌آمد و همین مساله قدرت مانور را از حزب کارگر گرفت یا به زبان ساده‌تر آن را فلج کرد تا نتواند به سایر مسائل سیاسی، اقتصادی و اجتماعی بپردازد.

یکی از نمایندگان حزب کارگر که در این انتخابات شکست سنگینی را متحمل شد در جایگاه انتقاد از سیاست‌های حزب متبوعش در این انتخابات می‌گوید: حزب کارگر دو استراتژی برای خود تعریف کرده بود؛ مقابل برگزیت بایستد و مقابل حزب محافظه‌کار قرار بگیرد. ایراد کار حزب کارگر این بود که روی برگزیت سرمایه‌گذاری کرد و نه شکست دادن محافظه‌کاران.

تخریب هدفمند چهره کوربین

برنامه‌ریزی برای از میان برداشتن جرمی کوربین از دو سال پیش در میان محافظه‌کاران آغاز شد. از همان روزهایی که بن‌بست در پیشبرد برگزیت به بحرانی برای ترزا می ‌تبدیل شد که درنهایت به نخست‌وزیری او پایان داد، جریان راست، طبقه سرمایه‌گذار و لابی اسراییل دریافت که راه برون‌برفت از این بن‌بست احتمالا برگزاری یک انتخابات سراسری خواهد بود. از همان زمان حزب محافظه‌کار برای آنکه بتواند جرمی کوربین را زمین بزند برنامه‌ریزی مدونی را برای تخریب چهره او آغاز کرد. این نقشه راه حول دو محور پیش رفت؛ کوربین را چپ افراطی و مارکسیست معرفی کنند و به او اتهام یهودی‌ستیزی بزنند. این اتهام‌ها صرفا به این دلیل مطرح شد که جرمی کوربین در جنبش صلح فعال و مخالف تندروی‌هایی نظیر حمله اسراییل به لبنان بود و این مخالفت را علنی می‌کرد. مجری‌های این روند علیه کوربین، مجموعه‌ای از حزب محافظه‌کار، لابی اسراییل و عوامل دست راستی در حزب کارگر بودند. حتی در داخل حزب کارگر افرادی که اطراف تونی بلر بودند و حضور جرمی کوربین در راس حزب، آنها را ضعیف کرده بود با جریان اتهام‌زنی به کوربین همراه شدند. حتی شخص تونی بلر در برخی مصاحبه‌هایش، اتهام یهودی‌ستیزی را علیه کوربین مطرح کرد. این حمله تدریجی و فضاسازی به مدت دو سال علیه کوربین ادامه داشت و توانست تاثیر خود را بر افکار عمومی بگذارد.

اسکاتلند؛ مخالف سرسخت برگزیت

اسکاتلند که در منطقه کاملا شمالی انگلیس قرار دارد خود را قوم دیگری می‌داند و البته که کشش‌های استقلال‌طلبانه در این منطقه از پیش وجود داشته اما جریان برگزیت کاملا این جریان را پررنگ کرده و به صحنه روانی و سیاسی بازگردانده است. اسکاتلندی‌ها برخلاف اغلب انگلیسی‌ها نمی‌خواهند از اتحادیه اروپا خارج شوند و کاملا با برگزیت مخالف هستند. این مخالفت در انتخابات اخیر خود را با نه گفتن به حزب کارگر بروز داد. معمولا در اسکاتلند کسانی که مخالف حزب محافظه‌کار بودند به حزب کارگر رای می‌دادند اما این‌بار به این دلیل که مقوله برگزیت برای آنها هم مهم شده به حزب ملی اسکاتلند که استقلال‌طلب است، رای دادند. می‌توان گفت که مخالفت با خروج از اتحادیه اروپا به اندازه‌ای برای رای‌دهندگان اسکاتلندی مهم شد که مسائل اجتماعی و اقتصادی از اولویت آنها خارج شد. حزب ملی اسکاتلند موفقیت قابل‌توجهی در انتخابات اخیر داشت و چنان رای بالایی را در سبد خود دارد که رهبر آن از احتمال برگزاری دوباره رفراندوم سخن گفته است.

رهبر حزب ملی اسکاتلند پس از اعلام نتیجه انتخابات اعلام کرد رای بالایی که این حزب در انتخابات به دست آورده، نشان می‌دهد که بوریس جانسون حق و مشروعیت انتخاباتی دارد که انگلیس را از اتحادیه اروپا خارج کند اما نتیجه انتخابات در اسکاتلند نشان می‌دهد که جانسون حق و مشروعیت انتخاباتی ندارد که اسکاتلند را سوار بر این قطار از اتحادیه اروپا خارج کند. بنابراین برخی کارشناسان باتوجه به این جدال از احتمال برگزاری رفراندوم در این‌باره سخن می‌گویند. از سوی دیگر برخی مدافعان برگزیت در انگلستان به آنچنان حامیان سرسختی تبدیل شده‌اند که می‌گویند حاضر هستیم تجزیه بریتانیا را به چشم ببینیم اما از اتحادیه اروپا هم خارج شویم.

حزب محافظه‌کار و افزایش مطالبه‌های مردمی

حزب محافظه‌کار قدیم در بریتانیا مانند حزب جمهوری‌خواه قدیمی در امریکا سرمایه‌دارانی بودند که رویکرد جهانی و جهانشمول داشتند، اما همان‌طور که در امریکا، ترامپ توانست به این حزب جنبه راست پوپولیستی بدهد همین مساله در بریتانیا و برای حزب محافظه‌کار هم در حال تکرار شدن است. از آنجا که در انتخابات اخیر، این حزب توانسته آرا از شمال و مناطق دوردست و روستانشین و بخش قابل‌توجهی از کارگران را در سبد خود قرار دهد، ادعا می‌شود که این حزب رویکرد گلوبالیستی خود را به مرور زمان از دست می‌دهد و حالت پوپولیستی به خود می‌گیرد. اکنون سوال این است که آیا حزب محافظه‌کار در این هویت و ترکیب جدید در برنامه‌های آتی می‌تواند منافع افراد را تامین کند یا مانند ترامپ با هوچی‌گری و آگاهی کاذب صرفا منافع فردی را دنبال می‌کند؟برخی تحلیلگران می‌گویند، احتمال دارد که در داخل حزب محافظه‌کار هم شاهد تغییراتی باشیم، چراکه رای‌دهندگان به این حزب در انتخابات اخیر تغییر کرده‌اند و اکنون حزب باید به آنها هم پاسخگو باشد. نمایندگان مجلسی که از حزب محافظه‌کار برای نخستین‌بار از حوزه‌های دراختیار حزب کارگر به مجلس راه پیدا کرده‌اند باید دستاوردی داشته باشند که بتوانند در دور بعد هم جایگاه خود را حفظ کنند. بوریس جانسون در بخش‌هایی از سخنرانی پس از پیروزی خود خطاب به رای‌دهندگان جدید به حزب محافظه‌کار گفت: ما می‌دانیم که بخش‌های زیادی از جامعه رای خود را به ما قرض دادند و به این مساله افتخار می‌کنیم و برای آن ارزش قائل هستیم.

اکنون باید دید که آیا دولت جانسون می‌تواند برنامه‌های اجتماعی برای این طیف داشته باشد یا مدل ترامپ را دنبال خواهد کرد که سکوی پرتاب خود را شعارهای پوپولیستی قرار داد اما در قدرت همان سیاست‌های طبقه سرمایه‌دار را دنبال کرده و می‌کند.

تب برگزیت پرده‌ای بر مصایب خروج از اتحادیه

درباره تاثیر نتیجه انتخابات بر برگزیت باید گفت که اکنون تکلیف این پرونده مشخص شده است. دولت جانسون دولتی است که اکثریت کامل را در پارلمان دراختیار داشته و توانایی این را دارد که برگزیت را تعقیب کند. اکنون تحقق برگزیت اجتناب‌ناپذیر است و نتیجه انتخابات به نوعی تضمین این مساله است.

تحقق برگزیت شرایط جدیدی را برای دولت انگلیس ایجاد می‌کند. این دولت باید رابطه تجاری خود را با امریکا مشخص کند. دونالد ترامپ در تبریک به جانسون به این نکته اشاره کرد که بریتانیا بسیار مایل است رابطه تجاری خود با امریکا را تقویت کند. این موضع‌گیری و اظهارنظرهایی از این جنس نشان می‌دهد که برگزیت و حاشیه‌های آن انگلیس را حداقل برای مدتی در موقعیت ضعیف قرار خواهد داد.

به عنوان نمونه، شرکت‌های داروسازی هم‌اکنون برای ورود به بازار بریتانیا اضطراب بسیاری دارند و این مساله بسیاری از انگلیسی‌ها را نگران کرده که با اجرایی شدن برگزیت قیمت‌های دارو در این کشور افزایش پیدا خواهد کرد، چراکه به محض آنکه پای شرکت‌های امریکایی به انگلیس باز شود مناسبت‌های برنامه بهداشت در این کشور تغییر خواهد کرد، بنابراین هر چند جانسون رای لازم برای پیشبرد برنامه‌هایش را به دست آورد اما همزمان با خروج از اتحادیه اروپا باید با واقعیت‌ها کنار بیاید. انگلیس از زمانی که دوره امپراتوری در آن به پایان رسید و بعدها هم به اتحادیه اروپا پیوست همواره با بحران «هویت» روبه‌رو بوده است و به دلیل همین بحران هویت نمی‌توانسته با مساله ادغام در اتحادیه اروپا و عدم استقلال کنار بیاید اما برگزیت هم جوابگوی این بحران نیست، چراکه جهان امروز بر پایه یک اقتصاد مقاومتی است و باید دید که بریتانیا چگونه می‌تواند همزمان با خروج از اتحادیه اروپا با این بحران کنار بیاید؟

نظر شما