به گزارش گروه تحلیل، تفسیر و پژوهشهای خبری ایرنا، همایش سالانه انجمن علوم سیاسی ایران ذیل عنوان «علم سیاست، ایران امروز و گذارهای پیش رو» از صبح روز پنجشنبه بیست ویکم آذرماه در خانه اندیشمندان علوم سیاسی آغاز شد. در این همایش علاوه بر مراسم افتتاحیه، پنج نشست تخصصی دیگر در دو نوبت صبح و عصر برگزار شد و در هر یک از این نشستهای تخصصی، کارشناسان و صاحبنظران به ارائه مقالات و دیدگاههای خود پرداختند که در ادامه خلاصهای از آن خواهد آمد؛
نگاهی به مراسم افتتاحیه همایش
در ابتدای این جلسه، «قدیر نصری» دبیر انجمن علوم سیاسی ایران و مدیرعامل خانه اندیشمندان علوم انسانی با خوشآمدگویی به حاضرین و گرامی داشتن یاد و خاطره پیشکسوتان علوم سیاسی بر این نکته تاکید کرد که در برگزاری این همایش بهدور از جناحبندیهای سیاسی عمل میکنیم و بیشتر به علم و دانش سیاسی اهمیت می دهیم.
وی اضافه کرد: اندیشمندان بزرگ علوم سیاسی در ایران همکاری خوبی با این مجموعه داشتهاند و در بحث اعتمادسازی توانستهایم آن را خلق، تقویت و حفظ کنیم. در تعامل با نهادهای حاکمیتیم و اگر انتقادهایی هم وجود دارد در راستای کمک به اقتدار ملی صورت می گیرد. در خانه اندیشمندان علوم سیاسی، فعالیت سیاسی به معنای اخص صورت نمی گیرد و ما با بررسی علم سیاست و مشکلات پیش روی جامعه ایران به دنبال ایجادِ فضای اعتماد و آرامش برای شهروندان هستیم.
بعد از سخنان نصری، «فرهنگ رجایی» استاد و پژوهشگر علوم سیاسی به بیان دیدگاههای خود پرداخت که «سه لایه تقسیم کار اجتماعی» در کلام وی برجسته بود.
به گفته رجایی، در تقسیم کار اجتماعی سه لایه وجود دارد؛ نخست اشتغال که انسان برای هدف کارآمدی به دنبال آن است و لازمهاش دانش است. لایه بعدی حرفه است و ما با حرفه دانشوران امر سیاسی مواجه هستیم. اینجا فقط دانش لازم نیست و تعهد حرفهای و بینش هدفمندانه باید داشت. در این بینش خط قرمزهایی وجود دارد اما در حوزه اشتغال فقط افراد دنبال درآمد و منفعتند. لایه سوم دیگری هم هست که به رسالت و تکلیف معروف است. مرکز توجه رسالت، خیر عام است و این همان مقولههایی است که در مورد آن از سوی اندیشمندان بحثهای مختلفی صورت گرفته است.
پس از این سخنان، «محمدرضا تاجیک» دیگر اندیشمندی بود که با اشاره به وضعیت کنونی جامعه به تشریح واژههای علم سیاست پرداخت و گفت: گاهی زمانی فرا میرسد که کلام و زبان عقیم میشود و گزارهها نمیتوانند مقصود خود را بیان کنند. اکنون ما در یک وضعیت نادر به سر می بریم و در این زمان علم سیاست منطبق با شرایط نیست.
به گفته وی در شرایط کنونی تاریخ راه خود را گم میکند و اگر اندیشمند سیاسی با علم سیاست به شرایط کمک نکند سیاست باید بتواند تاریخساز شود و انشائی متفاوتی را به زمانه بگویید. وظایف کنونی همه ما کمک برای رفع بحران در جامعه است.
نشست نخست؛ فضیلتمندی اسلام و ایران امروز
در نشست تخصصی نخست با عنوان «فضیلتمندی اسلام و ایران امروز» از میان استادان علوم سیاسی، «عباس منوچهری»، «سید علی میرموسوی» و «سیدصادق حقیقت» سخنرانی کردند.
در این نشست علمی، حقیقت از نسبت میان اسلام و «جماعتگرایی» سخن گفت؛ مکتبی که وی در مدتزمان حضورش در آمریکا موفق شده با چندتن از شاخصترین چهرههای آن از نزدیک به گفتوگو بنشیند. جماعتگرایی اندیشه گروهی از متفکران است که از دهه ۱۹۸۰ به بعد به دلیل تأکید بر مفهوم جماعت و نقد لیبرالیسم به این عنوان مشهور شدند. این مکتب همانند مارکسیسم، مکتبی با حدود و ثغور مشخص نیست. مارکسیسم، سوسیالیسم و لیبرالیسم مکاتبی هستند با تعاریف مشخص اما جماعتگرایی چنین نیست.
استاد علوم سیاسی دانشگاه مفید قم اضافه کرد: یکی از مفاهیم جماعت گرایی، «فضیلت» است. فلاسفهی سیاسی اسلامی فضیلتگرا هستند؛ متأثر از فارابی و او هم از ارسطو تاثیر پذیرفته است. نکتهی جالب دربارهی جماعتگرایان این است که عدهای از جماعتگرایان نوفضیلتگرا هستند؛ یعنی در قرن بیستم فضیلتگرایی ارسطو را احیا کردهاند.
از نگاه حقیقت، اسلام و جماعتگرایی در چند مسأله با هم شباهت دارند که برخی از آنها شکل عملیاتی دارند و برخی شکل نظری؛ مثل تأکید بر جماعت، سنت و فرهنگ، پیشینیبودن خیر، احیای فضیلتگرایی ارسطویی و فلسفه سیاسی مبتنی بر سنت و فرهنگ. همچنین اسلام و جماعتگرایی هردو منتقد لیبرالیسم هستند. بحث جنگ عادلانه و ناعادلانه را نیز ما در فرهنگ خودمان داریم؛ مثلاً میگوییم جهاد علیه فلانکشور واجب یا جایز است. مسیحیان هم در قرون وسطی اصطلاح جنگ مقدس را داشتند.
میرموسوی نیز تلاش کرد تا به این پرسش که «دشواره چه معنایی دارد و در ایران معطوف به چیست؟» پاسخ دهد و اظهار کرد: دشواره یک مساله پیچیده و معماگونه است. خود دشواره مسالهزا است و زنجیره ای از مسایل مرتبط با هم را پدید آورده و پیوند میدهد و هم در سطح نظری و عملی قابل طرح است. دشواره اصلی از استقلال و اهمیت بیشتری برخوردار است و میتوان مسایل زیادی را به آن را پیوند بزنیم. در تشخیص و شناسایی این دشواره ملاحظات روششناسانه وجود دارد، زیرا دشواره امری است که دارای خسارت و زیان است و معیارهایی برای سود و زیان در تشخیص آن دخالت دارد. ما نیاز به روشی برای تشخیص این دشواره داریم که تا حد امکان از پیشداوری، خوشبینی، آرزوهای غیرعقلانی، منافع گروهی و حزبی بهدور باشد. بر این اساس، در دشوارهشناسی چهار مرحله داریم: مرحله تشخیص، آگاهی احتمالی، ابهام زدایی و تعیین میزان امنیت و تعیین محدوده .
استاد علوم سیاسی دانشگاه مفید، دشواره اصلی مطرح در ایران را «دشواره دولت مدرن» نامید و گفت: دولت مدرن فرآورده مدرنیته سیاسی است که در بستر فرهنگ سیاسی اروپایی غربی پدیدار شد و در یک فرایند تکاملی در قرن نوزدهم توسعه پیدا کرد. دولت مدرن در قرن بیستم الگویی برای همه کشورهای جوامع غیر غربی شد. این الگو و ساخت از دولت، بر بنیاد یک فهم جدید از مفهوم دولت استوار بود.
نشست دوم؛ علم سیاست و مشکلههای پیش روی ایران در باب توسعه
در نشست دوم با موضوع «علم سیاست و مشکلههای پیش روی ایران در باب توسعه، مسایل جدید زنان و نسل دهههای هفتاد و هشتاد» «سیمین حاجی پور ساردویی»، «علی زارعی»، «آنا یوسفیان»، «ابوالفضل دلاوری» و «علیرضا حیدری» به بیان دیدگاههای خود پرداختند.
حاجیپور ساردویی مدرس دانشگاه و پژوهشگر حوزه زنان به ارائه مقالهای با عنوان «لزوم اصلاح قوانین انتخاباتی در تقویت نمایندگی زنان» پرداخت و با تاکید بر نقش احزاب سیاسی در جذب نامزدهای انتخاباتی، انجام اقدامات خاص و ویژه برای تسهیل ورود زنان به عرصه سیاست و پارلمان را ضروری دانست.
در بخشی از نشست، مقاله مشترک «سعید گازرانی» عضو هیات علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد مشهد و رئیس انجمن علوم سیاسی خراسان و «علی زارعی» دانشجوی دکترای علوم سیاسی و کارشناس مسائل ایران تحت عنوان «تاثیر شکاف نسلی بر آینده نظام جمهوری اسلامی ایران (مطالعه نسل جوان دهه ۷۰ و ۸۰)» ارائه شد.
زارعی با تاکید بر اینکه یکی از عمدهترین مولفههای موثر بر تحولات اجتماعی دوران معاصر شکاف نسلی است، آن را پدیدهای دانست که خود در جریان تحولات و دگرگونیهای اجتماعی شکل گرفته است. به گفته وی، شکاف نسلی اگرچه امروزه بیشتر به چشم میخورد اما موضوعی کهن و جزیی از زندگی بشر محسوب میشود.
یوسفیان پژوهشگر سیاست بینالملل نیز در مقاله خود تحت عنوان «شیوع بیماریهای افسردگی و خودایمنی در زنان ایرانی در سالهای اخیر و تاثیر آن بر رشد جمعیت از مولفههای قدرت ملی» تلاش کرد تا شیوع بیماریهای افسردگی و خودایمنی در زنان ایرانی طی سالهای اخیر و تاثیر آن بر رشد جمعیت را به عنوان مولفه های قدرت ملی ملی بررسی قرار دهد.
از نگاه وی، آمار روزافزون ابتلا به افسردگی و بیماریهای خود ایمنی در میان زنان ایرانی زنگ هشداری در خصوص پیامدهای آن از جمله رشد جمعیت است که با توجه به پیر شدن جمعیت ایران و موج گسترده مهاجرت در میان جوانان ایرانی نویدبخش نیست. این پژوهشگر ابراز امیدواری کرد که با نگاهی علمیتر، موضوع سلامت زنان مورد بررسی قرار گیرد و در راستای تامین امنیت روانی آنان، اقدامات و اصلاحات لازم صورت گیرد.
«ابوالفضل دلاوری» دانشیار علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبائی در مقاله خود تحت عنوان «دولت و منازعات سیاسی در ایران معاصر ضرورت گذار به دولت حل منازعه»، این ایده را شرح داد: تصویری که در سالهای اخیر از وضعیت و روند تحولات ایران ارائه میشود چندان مثبت و امیدبخش نیست. تعارضات سیاسی داخلی، مخاطرات روابط خارجی، سردرگمیهای اقتصادی و کسبوکار و آشفتگیهای حوزههای آموزش، بهداشت، محیط زیست و دیگر عرصههای اجتماعی و فرهنگی همگی آشکارتر از آن هستند که نیازی به ارائه آمار و ارقام داشته و یا مناقشهای بر سر اصل وجود آنها باشد.
«علیرضا حیدری» استادیار گروه مطالعات اجتماعی دانشگاه فرهنگیان در مقاله خود تحت عنوان «بحران دولتسازی در ایرانِ پس از انقلاب» بیان داشت: فرایند «دولتسازی» و نوسازی ساخت و ماهیت دولت در جوامع انقلابی که دستخوش تغییرات بنیادین و عمیقی در سطوح گوناگون اجتماعی میشوند به منزله ضروریترین و فوریترین اقدام سیاستگذارانه از اهمیتی دوچندان برخوردار است.
نشست سوم؛ تمامیت ارضی ایران و مخاطرات پیشارو
نشست سوم با موضوع «تمامیت ارضی ایران و مخاطرات پیشارو» و با حضور «محمد تقی قزلسفلی»، «موسی اکرمی»، «حسین سیف الدینی»، «محمد عثمانی» برگزار شد.
قزلسفلی سخنان خود را با اشاره به کتاب «سیاستنامه» آغاز کرد. به گفته وی، یکی از طرق مهم تدبیر و چاره اندیشی حکومت، رایزنی با دانایان و اهل تجربه است و تدبیر داشتن بهتر از لشکرهای متعدد و قوی است. وی گفتههایش را اینگونه ادامه داد: بر این باورم برگزاری چنین نشستهای علمی باعث میشود که با تدبیر، رویه خودمحوری از ما ایرانیان دور شود. در طول دهههای گذشته تمامیت ارضی ایران به دغدغه بسیاری از روشنفکران تبدیل شده است.
اکرمی از دیگر سخنرانان این نشست با اشاره به مباحثی در مورد وحدت ملی کشور بیان داشت: وحدت ملی یکی از مؤلفههای اقتدار و امنیت ملی و از جمله موضوعاتی است که همواره مورد توجه اندیشمندان حوزه سیاسی و دولتمردان بوده است. وحدت ملی اصطلاح دیرینهای است. در شرایط کنونی، فیلسوف سیاسی به تغییر و تفسیر جهان نیاز دارد و باید دورنمایی برای آینده سیاسی داشته باشد.
سیفالدینی با اشاره به پدیده «ملت» و «هویت ملی» اظهار داشت: این دو پدیده مهمترین عوامل بقای کشور هستند. اگر این دو به زوال بروند ما با نابودی کشور روبرو خواهیم بود. دولتها باید با برنامهریزی صحیح و کمک گرفتن از اندیشمندان سیاسی برای حفظ و تقویت هویت ملی تلاش کنند. هویت ملی مجموع ارزشهای تاریخی، فرهنگی، اقتصادی، سنتی، دینی و زبانی افرادی است که دارای سرزمین مشترک بوده و دارای دولت سیاسی واحد می باشد.
عثمانی از دیگر سخنرانان این نشست به مساله قومیتها در ایران پرداخت و گفت: ایران بدون اقوام متعدد معنایی ندارد. اقوام، علاوه بر هویت مشترک ایرانی- اسلامی، خردهفرهنگها و هویتهای منطقهای و محلی خاص خود را نیز دارند. از همین رو است که جامعه ایران را جامعهای چند قومی یا چندفرهنگی مینامند. چندقومیبودن یک جامعه در شرایط خاص میتواند سببساز چالشها و بحرانهایی برای حکومت و مدیریت جامعه شود که نمونههای فراوانی از این گونه چالشها و بحرانها را در تاریخ معاصر ایران میتوان برشمرد.
نشست چهارم؛ علم سیاست و مخاطرات بین المللی پیشاروی ایران
عنوان نشست چهارم «علم سیاست و مخاطرات بین المللی پیشاروی ایران» بود که در آن «مهدی ذاکریان»، «حسین جمالی»، «سیدمحمدکاظم سجاد پور»، «امین پرتو» و «میترا راه نجات» سخنرانی کردند.
ذاکریان در مقاله «آشتی با نمادهای حقوق بشر دستاوردی برای منافع ملی ایران» چنین بیان داشته است: هنجارها و ارزشها قیمت برابری در جوامع گوناگون ندارند. به همین دلیل قواعد حقوق بشری از جامعهای به جامعه دیگر ممکن است با محک ارزشی متفاوتی قیمت گذاری شود.
دانشیار و مدیر گروه روابط بینالملل دانشکده حقوق، الهیات و علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تاکید کرد: قواعد حقوق بشر اگر در جغرافیای گوناگون نقض شوند بهای نقض آنها بالا و پایین دارد. با این همه اندک قواعدی یافت میشوند که بهای نقض آنها در همه جوامع و برای همه بسی فراوان و گران است. به همین دلیل نباید در باره نقض آنها درنگ کرد. شکنجه، بردگی، آزادی بیان، حق حیات، عطف بهماسبق نشدن قانون، بهرهمندی از شخصیت حقوقی و آزادی بیان و مذهب و .... اینها حقوق بنیادینی هستند که نباید نقض شوند.
«حسین جمالی» عضو هیأت علمی بازنشسته دانشگاه مازندران هم مقاله «سیاست خارجی نامتعاملگرا و توسعهنیافتگی در عصر جهانی شدن؛ دشواره حیاتی ایران کنونی» را ارائه کرد. به اعتقاد وی یکی از اصلیترین دشوارههای حیاتی ایران امروز، بحران فزاینده «توسعهنیافتگی در روند پرشتاب جهانی شدن» است. این بحران، حداقل، در آسیبپذیری نظام اقتصادی ایران و عدم پیوند آن با اقتصاد جهانی، مشهود و آشکار است.
سجادپور استاد دانشکده روابط بین الملل وزارت امور خارجه هم تاکید کرد که جهان کنونی شاهد تاثیر فزاینده و تعیینکننده واحدهای کوچک بینالمللی بر سیاست است و در تشریح این وضعیت سه عنصر «فراگیری»، «پیچیدگی» و «کنشگری» اهمیتی مضاعف دارد. او با تشریح چنین عناصر مهمی، روندهای سیاست خارجی ایران را مورد تحلیل و بررسی قرار داد.
پرتو نیز در ارائه مقاله خود با عنوان «سیاست منطقهای جمهوری اسلامی ایران: جایگاه، دستاوردها و آینده» به نقش و جایگاه جمهوری اسلامی ایران در معادلات منطقهای توجهی ویژه داشت و گفت: چند سالی است که هم دولتها و هم اندیشکدههای دانشگاهی و مشورتی برجسته، جملگی پذیرفتهاند که جمهوری اسلامی ایران دارای نفوذ و تاثیرگذاری بیسابقه در خاورمیانه است.
این پژوهشگر امور سوریه اضافه کرد: ایران به عنوان رهبر محور مقاومت، با یاران منطقهای خود در لبنان، فلسطین، سوریه، عراق و یمن، توانسته در مناطقی حساس صاحب اقتدار و تاثیرگذاری تعیینکننده شود. این ائتلاف منطقهای مهمترین دستاورد سیاست منطقهای جمهوری اسلامی ایران معرفی میشود که از آن به مثابه ابزاری برای بازدارندگی و صیانت از امنیت ملی استفاده شده به علاوه وسیلهای برای تحت فشار قرار دادن رقبا و دشمنان یعنی عربستان، اسرائیل و ایالات متحده هم هست.
راه نجات عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی نیز با ارائه مقاله «رقابت ژئواکونومیک قدرتهای منطقهای در غرب آسیا» به تشریح و تبیین بحرانهای منطقهای پرداخت و تاکید کرد که تحولات این منطقه همواره با محوریت دو کشور ایران و عربستان بوده است که البته قبل از وقوع انقلاب اسلامی، دو کشور مورد نظر در جبهه غرب قرار داشتند؛ وضعیتی در پساانقلاب دگرگون شد و تهران و ریاض در یک دهه گذشته، بیش از هر برههای در تیرگی روابط به سر میبرند.
این مدرس دانشگاه در بخشی از سخنانش به واژه «امالقرا» نیز اشارهای داشت که از اختلاف ایران و عربستان بر سر رهبری جهان اسلام و مسائل ایدئولوژیک حکایت میکند. از نگاه وی عربستان در عمل نتوانسته رهبری جهان اسلام را از خود کند و در این زمینه ناکام ماندهاست. همچنین تلاش سران ریاض برای تشکیل ائتلاف سنی علیه شیعه تاکنون راه به جایی نبردهاست.
نشست پنجم؛ ایران، دغدغهها و روزهای روشن
در نشست تخصصی پنجم با موضوع «ایران، دغدغهها و روزهای روشن»، «ابوالقاسم افتخاری»، «حاتم قادری»، «صادق زیباکلام» و «سیدحسن امین» در مورد محورهای نشست ایده و اندیشههای خود را تشریح کردند.
دو واژه «گذار» و «دموکراسی» در دیدگاههای افتخاری برجسته و معتقد است که دموکراسی سیستم سیاسی بیعیب و نقص نیست اما بهترین نظام سیاسی است که انسان تاکنون کشف کرده، بنابراین زمانیکه از گذار صحبت میشود منظور همان دستیابی به دموکراسی است.
قادری نیز از دیگر سخنرانان این نشست بود که واژه «بهرهکشی» در کلام وی برجستگی خاصی یافت؛ بهرهکشی که در زمینههای اقتصادی، سیاسی و دینی- فرهنگی وجود دارد. این بهرهکشی با توزیع قدرت سیاسی کاهش خواهد یافت
امین هم برای رسیدن به وضع مطلوب دو نگاه را مورد ارزیابی قرار داد که عبارتند از نگاه «تاریخی» و نگاه «تطبیقی- مقایسهای». وی درتبیین نگاه تاریخی گفت که از دوره ساسانیان نزدیکی دین و دولت را داشتهایم و این همکاری و هماهنگی جزئی از تجربه تاریخی مردم ایران است. این محقق سیاسی در زمینه نگاه تطبیقی نیز بر همسنجی و مقایسه قوانین و روند توسعه ایران با کشورهای دیگر جهان تاکید کرد.
زیباکلام هم به عنوان آخرین سخنران نشست تخصصی پنجم یا همان پنل نهایی به مشکلات کنونی ایران اشاره کرد و ضمن مخالفت با دیدگاههایی که موافق سقوط نظاماند، تصریح کرد باید نظام به تدریج به سمت دموکراسی حرکت کند که البته زمانبر خواهد بود اما هر راه دیگری به ناکجا آباد میرسد.
نظر شما