شناسهٔ خبر: 36956424 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: مهر | لینک خبر

یادداشت/ امیرابراهیم رسولی؛

۲۰ میلیون بمب خطرناک یا سرمایه‌های رها شده؟

پس از وقایع ناخوشایند آبان ماه دائما به این گزاره دامن زده می‌شود که ۲۰ میلیون جمعیت حاشیه کشور به مثابه بمب‌هایی هستند که هر لحظه احتمال انفجار دارند.

صاحب‌خبر -

خبرگزاری مهر، گروه سیاست - امیرابراهیم رسولی؛ ۲۰ میلیون جمعیت حاشیه نشین شهرهای بزرگ کشور بمب‌های خطرناکی هستند که هر لحظه احتمال انفجار دارند یا سرمایه های رهاشده ای که سیستم مدیریتی کشور توان استفاده بهینه از این جمعیت عظیم را ندارد؟

طی وقایع ناخوشایند آبان ماه دائما به این گزاره دامن زده می شود که ۲۰ میلیون جمعیت حاشیه کشور به مثابه بمب‌هایی هستند که هر لحظه احتمال انفجار دارند. به واسطه سال‌ها ارتباط و فعالیت درحاشیه پایتخت چنین دیدگاهی را یکی از ناجوانمردانه ترین تحلیل هایی می‌دانم که می توان نثار این قشر بزرگ از جمعیت شریف ایران کرد. همان قشری که امام خمینی(ره) بارها تاکید فرموده اند که کوخ نشینانی هستند که انقلاب وظیفه تامین معاش و کار و زندگی آنان را عهده دار است و مقام معظم رهبری دائما به دولت و مجلس تاکید فرموده اند رهایشان نکنید.

اما چه شده است انقلابی که برای پابرهنگان بود اکنون برخی محافل خاص به آنان چنین صفاتی می‌دهند؟ به واقع چه شده است که به جای بکارگیری چنین نیروی انسانی شریف و آماده به خدمت برای پیشرفت کشور، کاری کرده ایم که به بمب‌های سیار تعبیر شوند؟ آیا غیر از این است که سیستم ازهم گسیخته مدیریتی در قوای مقننه و مجریه خسته و نشسته طی سال‌های اخیر به نحوی عمل کرده اند که اکنون این قشر خود را رها شده در جامعه می بینند؟

وقایعی که طی دو سال گذشته دیده ایم، از ناآرامی های دی ماه ۹۶ تا نارآمی آبان ماه سال جاری و ناآرامی‌های کارگری که در حد فاصل این دو ناآرامی رخ داده است، جملگی ریشه در ناکارآمدی دولت و مجلسی دارند که توجه چندانی به اقشار فرودست جامعه ندارند. به آماری که خود دولت روحانی منتشر کرده است، توجه بفرمایید:«۱۸ میلیون خانوار از مجموع ۲۴ میلیون خانوار کشور که جمعیتی معادل ۶۰ میلیون نفر می شوند، برای گذران زندگی نیازمند کمک دولتی هستند.»

۲۰ میلیون نفر از این جمعیت در وضعیت به مراتب بدتری قرار دارند و اغلب ناتوان از تامین حداقل معاش برای خانواده هستند.

حال سوال اصلی این است: دولت و مجلس چه کار کرده‌اند که ۳ نفر از هر ۴ ایرانی نیازمند دریافت اعانه دولتی برای گذران معیشت هستند؟ آیا در مجلس و دولت برنامه ای برای ممانعت از بروز این پدیده بسیار ناپسندیده در کشور وجود نداشته است؟ البته که برنامه های توسعه کشور از جمله چشم انداز توسعه بیست ساله و سایر اسناد قانونی کشور، دولت و مجلس را مکلف به توانمندسازی اقشار ضعیف تر جامعه کرده است. اما دولت و مجلس فعلی از تکالیف خود عبور کرده و طبقات بزرگی از مردم کشور را رها کرده اند. پس با چنین عملکردی از دولت و مجلس، آیا اگر ۳ نفر از هر ۴ ایرانی به این نتیجه برسند که نه در دولت و نه در مجلس هیچکس به فکر آنان نیست و رها شده در جامعه به حال خود هستند، بی‌راه فکر می کنند و حق ندارند، چنین فکر کنند؟

البته که حق با آنان است. اما این‌چنین نیست که شهروندان رها شده بمب‌های آماده انفجار باشند مگر اینکه عملکرد ما منشاء چنین مشکلی شود. یعنی در دولت و مجلس به گونه ای عمل کرده ایم که خروجی آن تبدیل شهروندان آماده کار و خدمت برای عمرانی کشور به بمب‌های آماده انفجار است. راهی باقی نمانده است مگر اینکه در گام اول مجلسی نو با نگاهی نو تشکیل شده و ریل حرکت دولت را عوض کند.

از همین رو باید دست به کار شد و با انداختن طرحی نو، زمینه را برای رفع بسیاری از این مشکلات که دست ساخته نهاد دولت و مجلس است، فراهم کرد.

ایران به لحاظ دارا بودن نیروی انسانی با جمعیتی از جوانان قابل توجه که دارای دو صفت ممتاز تخصص و تعهد هستند، در کنار دارا بودن منابع مهم زمینی و زیر زمینی نبایستی با چنین مشکلاتی دست به گریبان باشد. ایران یکی از معدود کشورهای دنیا به لحاظ تنوع اقلیمی و منابع کانی و ثروت‌های خدادادی بشمار می‌آید که متاسفانه در حال حاضر دچار سکته مدیریتی در دو بخش تقنینی و اجرایی شده است.

می‌توان با تشکیل مجلسی پرانگیزه و متشکل از نمایندگان متخصص و متعهد را را برای درمان باز کرد.

نظر شما