سرویس ایثار و مقاومت جوان آنلاین: وحید حاجیلو یکی از اعضای منافقین بود که با مخفی کردن هویت خود، به عضویت سپاه درآمد و تا سمت مسئول فرهنگی سپاه همدان پیش رفت. او که تنها به جهت خیانت به عضویت سپاه درآمده بود، عملیات شهیدان رجایی و باهنر را لو داد و منجر به شهادت ۶۲ نفر از نیروهای اولیه سپاه شد. در گفتوگویی که با سردار رضا میرزایی داشتیم، ماجرای خیانت وحید حاجیلو نکات قابل تأملی را پیش رویمان قرار داد که برآن شدیم علاوه بر ذکر این خاطره، مروری کوتاه به شرارتها و خیانتهای سازمان منافقین در دفاع مقدس داشته باشیم.
ارتباط حزب بعث عراق با منافقین به قبل از انقلاب برمیگشت. در جریان هواپیماربایی که سازمان مجاهدین در سال ۱۳۴۹ انجام داد و این هواپیما را به عراق هدایت کرد، اولین ارتباطهای سازمانهای اطلاعاتی حزب بعث و منافقین شکل گرفت. بعد از پیروزی انقلاب، رادیو بغداد به معرفی چهرههای انقلابی این سازمان میپرداخت و سعی میکرد آنها را تبدیل به قهرمان کند، اما وقتی موضوع تجاوزهای مرزی عراق به ایران جدی شد، سازمان نفاق چارهای نداشت جز آنکه خودش را مخالف دشمن متجاوز نشان دهد و از این منظر برای خودش کسب وجهه کند.
با شروع جنگ تحمیلی، تعدادی از اعضای منافقین به شکل مستقل و با پرچم این سازمان در جبههها حضور یافتند، اما این حضور مستقل همواره مورد اعتراض نیروهای نظامی بود و نهایتاً یک بار منجر به محاصره و خلع سلاح مقر منافقین در منطقه جنگی آبادان شد. از این مقر بیسیمهایی کشف شد که فراتر از نیازهای محلی عمل میکرد و میتوانست اطلاعات لازم را به خطوط دشمن برساند.
بعد از ماجرای ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ و میلیشیای منافقین، آنها از حضور علنی در جبههها کنار گذاشته شدند، اما هرگز از صحنه جنگ کنار نرفتند و پیش از آنکه مسعود رجوی در سال ۱۳۶۵ به شکل علنی در بغداد حضور یابد و پادگان اشرف را مرکز خود و نیروهایش قرار دهد، منافقین به صفوف رزمندهها نفوذ میکردند و عملیات جنگی را لو میدادند.
وحید حاجیلو نیز یکی از اعضای نفاق بود که طبق گفتههای سردار رضا میرزایی، از اولین دورههای شکلگیری سپاه به عضویت این نهاد انقلابی درآمد و سعی کرد به حلقه فرماندهان نفوذ کند. او که توانسته بود با ریاکاری خودش را به مسئولیت فرهنگی سپاه همدان برساند، همواره چهرهای انقلابی و مذهبی از خودش نشان میداد.
سردار میرزایی میگوید: وقتی که شهیدان رجایی و باهنر ترور شدند، حاجیلو ناراحتی و مویه از فقدان این عزیزان را به حد اعلی رسانده بود! به سر و صورتش میزد و برایشان مراسم ختم میگرفت.
وی ادامه میدهد: وقتی قرار شد عملیات شهیدان رجایی و باهنر در ۱۱ شهریور برگزار شود، شناساییها در سه محور انجام میگرفت و هر گروهی به شناسایی یک محور میپرداخت، اما حاجیلو سعی میکرد در هر سه محور حضور پیدا کند. همیشه هم میگفت بیسیم را بدهید روی دوش من که میخواهم بیشتر ثواب ببرم! فردی که بیسیم روی دوشش بود، در برخی از مراحل شناسایی میبایست نشسته میرفت و خیلی اذیت میشد. نگو حاجیلو میخواهد همه مراحل عملیات را شناسایی کند و عملیات را تمام و کمال لو بدهد که اصرار داشت در هر سه محور حضور پیدا کند.
یک شب مانده به شروع عملیات، وحید حاجیلو به بهانه آوردن جزوههای فرهنگی به همدان برمیگردد و شبانه به تهران میرود و عملیات را لو میدهد. سردار میرزایی از عاقبت خیانتهای حاجیلو میگوید: عملیات که شروع شد کاملاً مشخص بود دشمن آمادگی قبلی دارد. اصلاً پیش از آنکه ما به آنها حمله کنیم، آنها پیشدستی کردند و به ما حمله کردند. ۶۲ نفر از بهترین نیروهای سپاه در این عملیات شهید شدند. چند روز بعد یک خانه تیمی در تهران لو رفت و اعضای بازداشتی آن از نقش خائنانه حاجیلو پرده برداشتند. همان شب از تهران با همدان تماس گرفتند و گفتند فلانی را دستگیر کنید. اصلاً فکرش را نمیکردیم کسی که عملیات را لو داده حاجیلو باشد. او خودش در عملیات از ناحیه دست و پا مجروح شده بود. خلاصه بچهها شب به منزلش میروند و میگویند بلند شو برویم سپاه. با تعجب میگوید نمیبینید زخمی هستم؟! دارید با من شوخی میکنید؟ در جواب میگویند اینبار شوخی در کار نیست. برویم که خیلی کار داریم. او را به تهران میفرستند و چند روز بعد خبر رسید اعدامش کردهاند.
نظر شما